ساعت 24 – همه می‌دانند که سال‌هاست عده‌ای بسیار اندک و با رای ۳ درصدی خود مدعی شده‌اند که آنان هسته سخت نظام هستند و بقای نظام را این جماعت اندک ضمانت می‌کنند. همه هم می‌دانستند که این جماعت بسیار محدود اگر مورد حمایت‌های پیدا و پنهان نباشند خودشان را هم نمی‌توانند حفظ کنند چه رسد به اینکه بخواهند ستون فقرات نظام برآمده از انقلاب باشند. در واقع آنان از طریق این شعار ارتزاق کرده و نان می‌خورند.

متاسفانه سال‌ها بود که کسی در برابر این ادعای ناصواب و خطرناک موضعی نگرفته بود و چه‌بسا به‌طور ضمنی تایید هم می‌کردند و یا اگر هم قبول نداشتند جرات اظهار آن را نداشتند. شاید آقای قالیباف به دو دلیل به این نقطه رسیدند که این گزاره را اصلاح و به‌طور رسمی اعلام کنند و حداقل در گفتار مردم را به جایگاه اصلی خود بازگردانند.

دلیل اول؛ این هسته به اصطلاح سخت قدرت در انتخابات ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ کیسه سختی را به آقای قالیباف کشیدند و ایشان تجربه عینی و ملموسی از آنان دارد. دلیل دوم نیز به وضعیت جنگ کنونی بر می‌گردد و برای همه روشن شد که آن هسته سخت جعلی و‌ کوچک، اصلاً آنچه که مدعی است نیست، و باید در برابرش تمام‌قد ایستاد.

این اقدام و گفتار ایشان گرچه پسندیده است ولی باید به الزامات آن نیز متعهد بود. اول از همه جلب اعتماد مردم و جامعه است. خیلی روشن باید گفت، در میانه اغلب بحران‌ها مسئولین تحت فشار وضعیت بحرانی، نکات خوب و در خور تاملی را می‌گویند و وعده‌های قابل قبولی هم می‌دهند.

هنگامی که به هر دلیلی بحران فروکش می‌کند آن وعده‌ها را فراموش کرده و مطلقاً پیگیری نمی‌کنند. گویی از ابتدا وعده‌ای در میان نبوده است و مردم را به‌کلی بی‌اعتماد به خود می‌کنند.

بنابراین بازسازی اعتماد با این ۹۰ میلیون از نان شب حکومت‌کنندگان واجب‌تر است. تقریباً با قریب به اتفاق افرادی که گفت‌وگو می‌شود به علت همین بی‌اعتمادی، از انجام اصلاحات و عمل به وعده‌ها ناامیدند.

راه عملی برای این کار آغاز اجرای وعده‌ها است. از همان رسانه‌ای که گفت‌وگو‌ کردید آغاز کنید. به نظر آقای قالیباف سهم همه این ۹۰ میلیون نفر یا هسته سخت نظام در آن رسانه یکسان است؟ به نظر ایشان نمایندگان ۳ درصدی همان اندازه در رسانه حضور دارند که نمایندگان ۹۷ درصدی هستند؟ آیا رویکردها و مطالبات ۹۷ درصدی‌ها هم بیان می‌شود؟ آیا می‌دانید که مخاطبان این رسانه ملی نسبت به گذشته چقدر افت کرده و چقدر اثرگذاری آن کمتر شده است؟ آیا می‌دانید که این عملکرد موجب شده که مرجعیت رسانه‌ای دودستی تقدیم بیگانگان و امنیت ملی مخدوش شود؟

گام دوم را از همان مجلس تحت امر خود باید برداشت. چه سازوکاری در انتخابات هست که نمایندگان تهران با حدود ۳ درصد واجدین حق رای وارد مجلس می‌شوند؟ فکر نمی‌کنید که این وضعیت در تعارض آشکار با گزاره طلای شما قرار دارد؟

گام سوم شفافیت است. اگر همه مردم صاحب کشور هستند پس چرا بخش مهمی از داده‌ها و امور عادی مربوط به مردم را در پشت صحنه تصمیم و قانون‌گذاری کردید؟ قانون فرزندآوری، صیانت، حجاب و… چرا باید به دور از چشم این هسته سخت نظام گفت‌وگو و مصوب شود؟

از این گام‌ها باز هم می‌توان برشمرد. امیدواریم این گام‌ها زودتر برداشته شود تا گزاره شما به معنای واقعی به‌سوی تحقق حرکت کند.

هم میهن 

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *