بهترین قسمت های سریال Love Death and Robots با داستانهایی خلاقانه، انیمیشنهای خیرهکننده و فضایی بزرگسالانه، برخی از تماشاییترین اپیزودهای تاریخ انیمیشن را خلق کرده است.
وقتی در سال ۲۰۱۹ سریال عشق مرگ و روبات ها برای نخستینبار از نتفلیکس پخش شد، کمتر کسی انتظار داشت با چنین تجربهای مواجه شود؛ مجموعهای آنتولوژیک از داستانهایی کاملاً متفاوت، با سبکهای متنوع انیمیشن و ژانرهایی که از علمیتخیلی گرفته تا وحشت، فانتزی و طنز سیاه را در بر میگرفت.
این سریال، حاصل ذهن خلاق تیم میلر و تهیهکنندگی دیوید فینچر، خیلی زود توانست دل مخاطبان بزرگسال را بهدست آورد و جامعهای پرشور از طرفداران وفادار برای خود بسازد. دلیل موفقیت آن را میتوان در تنوع بینظیرش دانست. هر قسمت تجربهای منحصربهفرد است، چه از نظر سبک بصری، چه از نظر داستان و فضای کلی.
بهترین قسمت های سریال Love Death and Robots
در ادامه لیست بهترین قسمت های سریال Love Death and Robots را مشاهده خواهید کرد. این لیست به انتخاب تیم تحریریه فیگار نوشته شده است.

Love, Death & Robots در وبسایت IMDb امتیاز تحسینبرانگیز 8.4 را کسب کرده و این محبوبیت، نشاندهنده کیفیت بالای آن در میان مخاطبان است. با انتشار فصل چهارم سریال Love Death and Robots و وعدهی اپیزودهایی تازه با همان روحیهی خلاقانه، هیجان تماشاگران برای مواجهه با دنیاهای تازهای که این سریال وعده میدهد بیشتر از همیشه است.
در چنین فضایی، بازبینی بهترین قسمتهای این مجموعه نه تنها لذتبخش، بلکه همچون مرور خاطراتی از یک سفر ذهنی دیوانهوار، هیجانانگیز و گاه ترسناک خواهد بود. اپیزودهایی که با گذر زمان نهتنها رنگ نمیبازند، بلکه ارزش هنریشان بیش از پیش نمایان میشود.
قسمت پنجم فصل سوم – کشتن تیم کشتن
با اینکه چندین قسمت از فصل 4 سریال Love Death and Robots را میتوان در این دسته قرار داد، اما بدون شک هیچکدام به اندازه این اپیزود تا این حد خشن، خونین و در عین حال شادمانه دیوانهوار نبودند.
انگار کارگردان، جنیفر یو نلسون، در این قسمت تمام وسوسههای افراطیاش را به نمایش گذاشته و آنها را با تواناییاش در طراحی صحنههای اکشن و طنز که پیشتر در فیلمهای پاندای کونگفوکار ۲ و ۳ دیده بودیم، درهم آمیخته است.
در این داستان، یک تیم ویژه از نیروهای نظامی ایالات متحده مأموریت دارد با یک خرس سایبورگی مرگبار مقابله کند. اگر تصور کنید ترکیبی از غارتگر با چاشنی شوخطبعی گروه «مانتی پایتون» را میبینید، فقط نیمی از تصویر را دارید. نتیجه قسمت پنجم فصل سوم، یکی از بهترین قسمت های سریال Love Death and Robots است که خون و سکانسهای اکشن زیادی دارد.
فصل 2 قسمت 6 – در سراسر خانه (All Through the House)

اپیزودهای فانتزی کریسمس معمولاً مملو از هیجان و سرگرمی هستند؛ اما به ندرت به اندازه قسمت All Through the House از سریال Love, Death & Robots خلاقانه، بامزه و فراموشنشدنیاند.
در این قسمت کوتاه و غافلگیرکننده، دختربچهای به همراه برادر کوچکش شب کریسمس را بیدار میمانند تا شاید بتوانند سانتا را موقع ورود به خانه ببینند؛ اما آنچه مقابل چشمانشان ظاهر میشود، نه تنها سانتا نیست، بلکه چیزیست که تا پایان عمر در ذهنشان حک خواهد شد.
این اپیزود با ترکیب طنز و ترس، روایت سنتی بابانوئل را به شکلی عجیب و دلهرهآور از نو میسازد. تنها در هفت دقیقه، داستان آنقدر تأثیرگذار است که برای همیشه در ذهن مخاطب باقی میماند.
نتیجه، یکی از متفاوتترین و هراسآورترین قسمت های سریال عشق مزگ و روبات ها است که موفق میشود با لحنی کودکانه و فضایی کابوسگونه، سنتی آشنا را به کابوسی بهیادماندنی تبدیل کند. چه به بابانوئل باور داشته باشید و چه نه، بعد از تماشای این قسمت، شب کریسمس دیگر هرگز برایتان مثل قبل نخواهد بود.
فصل 1 قسمت 11 – دست یاری (Helping Hand)
در قسمت Helping Hand از فصل اول سریال Love Death & Robots ، با یکی از نفسگیرترین و پرتنشترین داستانهای علمیتخیلی روبهرو هستیم. فضانوردی که در مدار زمین سرگردان مانده، با بحران اکسیژن روبهرو میشود و باید تصمیمی هولناک بگیرد: زندگیاش را نجات دهد یا یکی از اعضای بدنش را قربانی کند.
تنها در ده دقیقه، این اپیزود با شخصیتپردازی هوشمندانه و موقعیتی ساده اما ملموس، مخاطب را به دل اضطرابی عمیق میکشاند. از همان لحظات ابتدایی، تماشاگر با شخصیت اصلی همراه و بیوقفه درگیر انتخاب ناگزیری میشود که او با آن مواجه است. انیمیشن بینقص و پرجزئیات اپیزود نیز به شکل چشمگیری بر تنش و واقعگرایی فضا میافزاید.
قسمت Helping Hand یکی از دلایلی است که چرا این سریال بهعنوان یکی از بهترین آثار انیمیشنی بزرگسال در تاریخ تلویزیون شناخته میشود. اگرچه ممکن است یادآور فیلمهایی مثل Gravity ساخته آلفونسو کوارون باشد، اما تفاوت اصلی در پایانبندی خشن و بیپرده آن نهفته است؛ پایانی که به مخاطب یادآوری میکند گاهی در فضا، تنها ابزار نجات، بدن خود انسان است.
سادگی روایت، در کنار اجرای فنی بینقص، نشان میدهد که برای ساخت یک اپیزود فراموشنشدنی، نیازی به پیچیدگیهای بیش از حد نیست. کافی است ایدهای درست در فضایی مناسب با دوز درستی از وحشت، فداکاری و بقا ترکیب شود.
فصل 1 قسمت 4 – زره (Suits)

گرچه قسمت Suits از فصل 1 Love Death & Robots یکی از سادهترین اپیزودها بهشمار میرود، اما بیشک جایگاه ویژهای در میان طرفداران دارد. نبرد میان رباتهای غولپیکر همیشه جذاب است و در این قسمت با گروهی از کشاورزان شجاع طرف هستیم که برای محافظت از خانواده و زمینهایشان در برابر هجوم بیرحمانه موجودات بیگانه، به سراغ ساخت و استفاده از رباتهای دستساز میروند.
این اپیزود با ترکیب حالوهوای وسترن و فضای علمیتخیلی، بهخوبی از میراث این دو ژانر الهام گرفته و آنها را در قالب روایتی پرشتاب و سرراست، تنها در 17 دقیقه به تصویر میکشد.
قسمت Suits ثابت میکند که برای تبدیل شدن به یکی از بهترین قسمت های سریال آنتولوژی ، نیازی به پیچیدگیهای فرمی یا فیلمنامههای چندلایه نیست. کافیست شخصیتهایی باورپذیر، موقعیتی هیجانانگیز و دلی بزرگ برای جنگیدن داشته باشید.
فصل 3 قسمت 4 – شب مردگان کوچک (Night of the Mini Dead)
تماشای تسخیر جهان توسط زامبیها همیشه هیجانانگیز است، اما وقتی این آخرالزمان در مقیاسی مینیاتوری روایت شود، جذابیتی دوچندان پیدا میکند. در یکی از عجیبترین و سرگرمکنندهترین قسمت های Love Death & Robots ، همهچیز از رابطهای در گورستان آغاز و به فاجعهای جهانی ختم میشود؛ اما مخاطب حتی یک لحظه هم نمیتواند چشم از نمایش بردارد.
این قسمت با ترکیب خلاقانهای از عکاسی واقعی، جلوههای ویژهی دیجیتالی و استفاده از افکت تیلت-شیفت که همه چیز را شبیه ماکتهایی کوچک نشان میدهد، تصویری بامزه از فاجعهای وحشتناک به نمایش میگذارد.
در دل این ویرانی خندهدار، جزئیاتی ظریف و هوشمندانه گنجانده شدهاند. اگر طرفدار هرجومرج مینیاتوری و روایات آخرالزمانی با چاشنی طنز هستید، بیتردید این اپیزود برایتان یک تجربه بهیادماندنی خواهد بود. همچنین ممکن است از اپیزود Close Encounters of the Mini Kind در فصل چهارم که ادای دینی است علمیتخیلی به همین سبک، نیز لذت ببرید.
فصل 4 قسمت 4 – پسران بلوک 400 (400 Boys)

رابرت والی، کارگردان قسمت پسران بلوک 400 ترجیح میدهد پیش از تماشای اپیزود توسط مخاطب، جزئیات چندانی درباره آن فاش نکند و ما نیز همین مسیر را دنبال میکنیم؛ اما آنچه میتوان گفت این است که با داستانی عجیب، تأثیرگذار و عاطفی طرف هستیم؛ روایتی از نبرد باندها و معنای همبستگی در آیندهای که بهظاهر هیچ روزنه امیدی ندارد.
این قسمت با انیمیشنی دوبُعدی و چشمنواز به سبک سلشید (cel-shaded) ساخته شده که جلوهای منحصربهفرد به فضا بخشیده است. داستان برگرفته از نوشتهای اثر مارک لیدلاو است که تیم میلر نخستینبار در دهه ۸۰ میلادی و در یک مجموعه داستان علمیتخیلی به سردبیری بروس استرلینگ خوانده بود.
جالب آنکه خود استرلینگ نیز بعدها به یکی از چهرههای کلیدی مجموعه Love, Death & Robots تبدیل شد. این اپیزود یکی دیگر از بهترین قسمت های سریال Love Death and Robots است که همانند بسیاری دیگر از بخشهای سریال، نهتنها مخاطب را غافلگیر میکند، بلکه با تلفیق جسارت روایی، زیبایی بصری و بار احساسی، به یکی از تجربههای فراموشنشدنی مجموعه تبدیل میشود.
فصل 1 قسمت 3 – شاهد (The Witness)
کارگردانی آلبرتو میلگو، یکی از مشاوران بصری پشت صحنه فیلم Spider-Man: Into the Spider-Verse، باعث شده اپیزود The Witness را بهعنوان یکی از چشمنوازترین قسمتهای Love, Death & Robots بشناسیم. در این داستان، زنی که شاهد یک قتل وحشیانه بوده، در خیابانهای شهری سورئال و وهمآلود در حال فرار است.
آنچه بیش از همه این اپیزود را برجسته میکند، انیمیشن خیرهکننده و پرجزییات آن است؛ انیمیشنی که هم واقعگرایانه محسوب میشود و هم از نظر سبک و رنگآمیزی، بسیار زنده و جذاب. کل ماجرا پرتنش، پرهیجان و سرشار از تحرک است. در این سریال هر ثانیه از تعقیب و گریز با ضربان قلب بالا همراه خواهد بود و مخاطب هیچگاه فرصتی برای نفس راحت کشیدن پیدا نمیکند.
وقتی شخصیت اصلی بینام و نشان در خیابانها میدود، بیننده تمام استرس و نگرانی او را حس میکند و از هیچ لحظهای برای آرامش خبری نیست. قسمت شاهد نمونهای بینقص از ترکیب هنر انیمیشن با داستانسرایی هیجانانگیز است که تا پایان، شما را در چنگال خود نگه میدارد.
فصل 1 قسمت 2 – سه روبات (Three Robots)

این اپیزود ابتدایی نقش یک معرفیکننده لحن کلی سریال را دارد. داستان با نمایی از یک عروسک خرس پارچهای روی یک خودروی خرابشده آغاز و سپس به یک جمجمه انسان که زیر پای یک ربات مکانیکی خرد شده، منتقل میشود. مالک آن پای مکانیکی، یک اندروید نظامی است که با تعجب میگوید: «خب، ما کاملاً گم شدیم، نه؟»
ماجرا این است که او — در واقع یک نسخه فوقالعاده تکاملیافته از ایکسباکس — به همراه دو ربات همراهش در شهری ویران به گشتوگذار مشغولاند. این داستان از نوشتههای نویسنده معروف جان اسکالزی اقتباس شده و Three Robots حالتی طنزآمیز و فضایی دارد، طوری که انگار جیمز کامرون کتاب راهنمای کهکشان برای مسافران اتوستاپ را به تصویر کشیده باشد.
ماجرای این سه ربات در اپیزود بعدی به نام Three Robots: Exit Strategies نیز ادامه پیدا میکند و همچنان همان ترکیب منحصربهفرد طنز و علمیتخیلی را حفظ میکند.
فصل 4 قسمت 10 – چرا که خاموش گام برمیدارد (For He Can Creep)
اگر بخواهیم یکی از عناصر تکراری و قابل پیشبینی در هر فصل از Love, Death & Robots را نام ببریم — غیر از عشق، مرگ یا رباتها — آن عنصر بدون شک گربهها هستند.
همانطور که اغلب گربهها ذاتاً مرموز یا بیتفاوتاند، این بار گربهای به نام جافری، با هوشمندی و تفکری عمیق، تلاش میکند تا شاعر قرن هجدهم، کریستوفر اسمارت را نجات دهد. او در مقابل شیطان وسوسهگر (با صدای دلفریب دن استیونز) میایستد که قصد دارد از شاعر برای پایان جهان سوءاستفاده کند.
سبک طراحی این اپیزود، با الهام از خطوط هاشور خورده و نقشونگارهای حکاکی شده قرن هجدهم، اما به صورت دیجیتال اجرا شده، حس سیالیت و اصالت خاصی به این داستان جذاب و افسانهای میبخشد. این قسمت به کارگردانی امیلی دین ساخته شده که پس از موفقیت اپیزود قبلیاش The Very Pulse of the Machine، بار دیگر در فصل چهارم سریال عشق مرگ ربات ها اثری چشمنواز و متفاوت بازگشته است.
فصل 2 قسمت 3 – جوخه پاپ (Pop Squad)

در آیندهای که ثروتمندان منابع را در دست دارند، فرزندان ثبتنشده بهشدت ممنوع هستند. داستان Pop Squad در چنین دنیای تاریک و ترسناکی رخ میدهد. در این دیستوپیای هولناک، کارآگاهی که مأمور کنترل جمعیت است، دچار بحران وجدان و با تعارضهای درونی عمیقی روبهرو میشود.
این اپیزود که به کارگردانی جنیفر یو نلسون ساخته شده — کارگردان فیلمهای محبوب Kung Fu Panda 2 و 3 — بهخاطر طراحی دقیق و جذاب دنیای دیستوپیایی خود و همچنین مسیر رشد شخصیت اصلی که بسیار عمیق و بالغ است، تحسین و به یکی از بهترین قسمت های سریال Love Death and Robots شد.
دیدگاه منحصربهفرد داستان درباره جاودانگی و چگونگی تأثیر آن در افزایش فاصله طبقاتی بین ثروتمندان و فقرا، بهطرزی هوشمندانه به مسائل واقعی جهان امروز پیوند خورده و هم ترسناک و هم تأملبرانگیز است.
فصل 3 قسمت 2 – سفر بد (Bad Travelling)
این اولین اپیزودی بود که خود دیوید فینچر کارگردانی آن را بر عهده داشت و نتیجه بسیار موفقیتآمیز بود. Bad Travelling یک قسمت ترسناک و نفسگیر است که داستان یکی از اعضای خدمه کشتی روایت میکند که وارد معاملهای خطرناک و مرگبار با موجودی خونخوار از اعماق دریا میشود.
با حضور صداپیشگان برجستهای مانند تروی بیکر و الودی یونگ، اپیزود سفر بد که بالاترین امتیاز را در IMDb برای Love, Death & Robots دارد، مملو از شخصیتهای پیچیده و چالشهای اخلاقی برانگیز است. این داستان یکی از جذابترین شخصیتهای مجموعه را به تصویر میکشد. بدون شک این اپیزود سفر بد شایسته قرار گرفتن در فهرست بهترین قسمت های سریال Love Death and Robots است.
فصل 1 قسمت 14 – زیما آبی (Zima Blue)

شاید بتوان گفت فلسفیترین و بالغانهترین اپیزود Love, Death & Robots همین Zima Blue است. در این قسمت، هنرمند نامآور، داستان خود را برای یک خبرنگار بازگو میکند؛ از گذشته اسرارآمیزش گرفته تا مسیر رسیدنش به شهرت و در نهایت آخرین اثر هنریاش را به نمایش میگذارد.
علاوه بر سبک بصری منحصر به فرد این اپیزود، روایت عمیق، تأثیرگذار و تفکربرانگیز آن در ذهن بیننده باقی میماند. تنها در ۱۰ دقیقه، Zima Blue به موضوعاتی مانند هنر، روح، سادگی و احساس هدفمندی میپردازد. این داستان شگفتانگیز بهقدری تأثیرگذار است که اپیزود را در میان طرفداران به یک اثر افسانهای تبدیل میکند.
فصل 2 قسمت 8 – غول غرقشده (The Drowned Giant)
اعلام اینکه کدام اپیزود Love, Death + Robots بهترین است، جسارت بزرگی میطلبد و شاید حتی بیمورد باشد؛ اما اگر بخواهیم یک گزینه انتخاب کنیم، The Drowned Giant با حال و هوای ماتمبار و زیبایش، بهترین اپیزود به شمار میرود. این روایت به گونهای است که نمیتوان آن را در قالب دیگری بازگو کرد.
در حالی که Jibaro بهخاطر تکنیک بصری نوآورانهاش چشمگیرترین است، این داستان کوتاه ساده و لطیف، با تمام ظرافت، حس و فضای منبع اصلیاش را بهخوبی منتقل میکند.
فصل 4 قسمت 1 – نمیتونم وایستم (Can’t Stop)

دیوید فینچر بار دیگر به دنیای ویدئوهای موسیقی بازگشته و این بار گروه رد هات چیلی پپرز را به شکل عروسکهای خیمهشببازی به تصویر کشیده است. کارگردان فیلم هفت و باشگاه مبارزه که پیشتر ویدئوهای معروفی همچون Vogue و Freedom! ’90 را ساخته، این اپیزود را فرصتی برای فعال کردن عضلات قدیمی خود دانسته است؛ اما نکته جالب در طراحی این ویدئو، تازگی و نوآوریای است که به مخاطب منتقل میکند.
با وجود اینکه ایده یک گروه راک عروسکی به نظر عجیب و دور از واقعیت میآید — مخصوصاً با کشیدن دقیق هر ریسمان به صورت دیجیتال تا حس واقعی بودن یک عروسکگردان را بدهد — اپیزود Can’t Stop به طرز ماهرانهای شادی و هیجان اجرای زنده یک گروه بزرگ را به تصویر میکشد.
لحظهای که دوربین از روی صحنه به چهره یکی از اعضای مشتاق تماشاگر پرواز میکند، شما را در همان حال و هوا و احساس آن لحظات غوطهور میکند.
فصل 3 قسمت 9 – جیبارو (Jibaro)

درست در همان لحظهای که مشغول تماشای جیبارو هستید، فهمیدن دقیق آنچه رخ میدهد کار آسانی نیست. این موضوع باعث میشود که شرح کلامی خشونت زیبا و تلخ یکی از چشمنوازترین انیمیشنهای ساختهشده به کاری چالشبرانگیز تبدیل شود.
در عمق جنگل، یک پری دریایی مرگبار به ارتش فاتحان حمله میکند؛ اما سرنوشت خود را زمانی پیدا میکند که یکی از مهاجمان ناشنواست و به همین دلیل در برابر آهنگ مرگبارش مصون میماند.
اگرچه برای برخی صحنهها از بازیگرانی مثل رقصنده سارا سیلکین استفاده شده، اما بیشتر حرکتها با انیمیشن فریم به فریم و بسیار دقیق بازسازی شدهاند؛ کاری که نشان از وسواس و دقت بالا دارد.
جیبارو شاید پیچیدهترین، عجیبترین و ترسناکترین قسمت سریال تا به امروز باشد؛ داستان شوالیهای ناشنوا و پری دریایی اسطورهای که در یک رقص مرگبار به هم گره میخورند. حضور آلبرتو میِلگو به عنوان کارگردان این قسمت اصلاً تصادفی نیست.
تصاویری از خون، مرگ و گنجینه، پایان فصل سوم با انیمیشن فوتورئالیستی و رنگهای اشباعشدهای که چشم را خیره میکند، تصویری فراموشنشدنی را به تماشاگر عرضه میکند. تماشای این داستان کوتاه، سفری پرهیجان و ترسناک است که بیشک چندین بار برای بیننده مو را سیخ خواهد کرد.
سوالات متداول
بهترین قسمت سریال Love Death and Robots در IMDb چیست؟
با حضور صداپیشگان برجستهای مانند تروی بیکر و الودی یونگ، اپیزود سفر بد که بالاترین امتیاز را در IMDb برای Love, Death & Robots دارد، مملو از شخصیتهای پیچیده و چالشهای اخلاقی برانگیز است.
سریال Love Death and Robots را چه کسی ساخته است؟
این سریال، حاصل ذهن خلاق تیم میلر و تهیهکنندگی دیوید فینچر، خیلی زود توانست دل مخاطبان بزرگسال را بهدست آورد و جامعهای پرشور از طرفداران وفادار برای خود بسازد.
نظر شما دربارهی مطلب بهترین قسمت های سریال Love Death and Robots چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
source