به گزارش خبرنگار گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، یک هفنته از رای کم سابقه مجلس شورای اسلامی به تمام وزرای`پیشنهادی از سوی رئیس جمهور منتخب گذشته است و قرار است مبتنی بر «وفاق ملی» فصل جدیدی از مدیریت کلان کشور رقم بخورد.
طی دو ماه گذشته که مردم ایران درگیر بحث انتخابات بودند هر روز شاهد اخبار و انتشار نظرسنجیهای مختلفی بودیم، نظرسنجیهایی که بسیاری از آنها درست از آب در نیامد و درنهایت دکتر مسعود پزشکیان با شعار «وفاق ملی» و «استفاده از نیروهای متخصص و کارآمد»، رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران شد.
در همان ایام انتخابات در کنار انتشار برخی از مهمترین نظرسنجیهای نهادهای مختلف به واسطه شناختی که از برخی نخبگان عرصه نظرسنجی داشتیم تلاش شد نگاه آنها را به این موضوع بررسی کنیم که به واسطه شلوغیها و هیاهوی ایام انتخابات میسر نشد.
طی سه دهه اخیر در هر نظرسنجی معتبری که منتشر شده، شاهد حضور دو نام اصلی یعنی «محسن گودرزی» و «حسین نورینیا» بودهام. حالا چند هفته بعد از انتخابات نتایج یک نظرسنجی متفاوت که باز با تلاش این دو پژوهشگر شناخته شده کشور انجام شده در اختیار گروه پژوهش خبرگزاری آنا قرار گرفته است که مشروح آن در ادامه ارائه میشود.
گزارش یک نظرخواهی سریع از نخبگان
عصر پنجشنبه که قرار بود فردایش دور دوم انتخابات برگزار شود، به این فکر افتادیم که از گروهی از افراد بخواهیم که پیشبینی خود را از نتابج انتخابات بیان کنند. فهرستی اولیه از هنرمندان، نویسندگان، متخصصان، فعالان مدنی و … تهیه کردیم و پرسیدیم که پیشبینیشان از نتایج انتخابات چیست.
این فقط یک کار ذوقی نبود، بلکه نوعی کنجکاوی بود که گروههای مختلف در باره انتخابات چه فکر میکنند. اما مهمتر از آن در ایام انتخابات همیشه جای خالی نظرخواهی از نخبگان خالی است. آنها معمولا به رسانه دسترسی دارند و ایدههایشان را در باره موضوعات مختلف بیان میکنند، ولی اغلب به شکل فردی نظرشان بیان میشود و کمتر حالت گروهی و جمعبندی شده دارد. مثلا نمیدانیم که میانگین پیشبینی جمعی از نخبگان چیست.
جنبه دوم هم این است که معمولا این افراد در باره پدیدههای اجتماعی و سیاسی تحلیل و تفسیرهایی متفاوت دارند و بعضی از آنها چنین تفسیرهایی را با مخاطبان بیشتری در میان میگذارند. فکر کردیم شاید برای فهم نبض اجتماعی خوب است که چنین کاری را بعدها هم ادامه دهیم. در نظر داریم که این نظرخواهی را نقطه آغازی بگیریم که هر از گاهی به سراغ صاحبنظران برویم و نظرشان را جویا شویم و این نظرات را ابتدا با خود آنها و بعدا با مخاطبان وسیعتری در میان بگذاریم. در این جریان هم به تدریج تعداد و تنوع افراد را بیشتر کنیم.
اگر این کار تداوم یابد هم به شکل فردی سودمند است و افراد متوجه میشوند که نظرشان تا چه حد از گروهی از افراد شبیه او فاصله دارد یا به آن شبیه است. علاوه بر آن، به مثابه نبضسنجی خواهد بود که عقاید و احساسات جمعی را نمایش میدهد.
(ثرات اجتماعی آن هم قابل اعتناست و میتواند به عنوان یکی از منابع برای شناخت فضای اجتماعی به کار بیاید. ما هنوز نمیدانیم تا چه حد امکانات اجرای چنین کاری را داریم و یا تا چه حد افراد از پاسخگویی و همکاری استقبال میکنند. در هر حال، به تعبیر حافظ چههاست در سر این قطره محالاندیش. با این مقدمه به سراغ نتایج نظرخواهی میرویم و یافتهها را مطرح میکنیم).
در این نظرخواهی سه سوال پرسیدیم. از طریق تلگرام و واتساپ سوالات را برای تعدادی از افراد که فهرستی از آنها تهیه کرده بودیم، ارسال کردیم. از بعضی از این افراد خواستیم که همکارانشان را معرفی کنند تا پرسشها برای آنها هم ارسال شود. عصر پنجشنبه تا اواسط روز جمعه پرسشها فرستاده و پاسخها هم در فاصله کوتاهی دریافت شد. استخراج پاسخها را روز شنبه انجام دادیم و آن را با نتایج رسمی شمارش آرا مقایسه کردیم و ننتیجه اولیه نظرخواهی را برای همه مشارکتکنندگان ارسال کردیم. سه پرسش ارسالی چنین بود:
۱. برآوردتان از میزان مشارکت چقدر است؟ (درصد تقریبی)
۲. به نظر شما چه کسی پیروز انتخابات میشود؟
۳. حدس میزنید فاصله آرای آنها چقدر خواهد شد؟
۱۲۵ نفر به این سه پرسش پاسخ دادند. پاسخگویان از میان گروههای مختلف بودند: جامعهشناس، پژوهشگر علوم انسانی و اجتماعی، نویسنده، استاد دانشگاه، هنرمند، روزنامهنگار، مستندساز، اقتصاددان، مترجم، مدیر دولتی، فعال مدنی، روانپزشک، روانشناس، وکیل و حقوقدان، معلم، مهندس، ادمین کانال، پزشک متخصص، جمعیتشناس، سیاستشناس، شهرساز، فعال سیاسی، فعال فرهنگی، کارآفرین، کارشناس، مدیر کارزار، مدیر هنری، مردمشناس و منتقد سیاسی.
میزان احتمالی مشارکت
در پاسخ به نخستین پرسش، پاسخگویان میزان مشارکت را بین ۲۰ تا ۸۰ درصد بیان کردند. دامنة ۶۱ درصدی اختلاف بین پیشبینی میزان مشارکت، بسیار زیاد است؛ هر چند تنها ۱ نفر در انتهای هر یک از دو دامنه وجود داشتند (یک نفر ۲۰ و یک نفر ۸۰ درصد). میانگین میزان مشارکت ۴۶.۶ درصد به دست آمد که ۳.۲ درصد از میزان واقعی مشارکت فاصله دارد.
ملاحظات روششناختی این کار را در نظر داریم و اگر چنین کاری ادامه پیدا کرد، در گزارشهای تفصیلی به محدودیتهایی که برای تعمیم وجود دارد اشاره خواهیم کرد. فعلا این کار را در حد یک نشانه در نظر میگیریم که در کنار سایر دادهها و پژوهشها میتواند به شناخت بیشتر ما کمک کند.
حدود ۷۷ درصد پاسخگویان میزان مشارکت را بین ۴۰ تا ۵۰ درصد پیشبینی کردند. کموبیش اکثریت افراد انتظار نداشتند میزان مشارکت بالاتر از ۵۰ درصد برود.
پیروز احتمالی انتخابات
در پاسخ به پرسش دوم، ۸۶.۴ درصد از پاسخگویان بر آن بودند که مسعود پزشکیان، نامزد پیروز این انتخابات خواهد بود. تنها ۸.۰ درصد از پاسخگویان، جلیلی را نامزد پیروز عنوان کردند. ۳.۲ درصد نیز نتوانستند حدسی در این باره بزنند. دیدگاهی نیز در حاشیه پیشبینیهایی قرار داشت که به صورت قاطع و یا با شک و تردید و ترس بیان میشد و انتخابات و نتیجه آن را برنامه از پیش طراحی شده میدانست. ۴/۲ درصد چنین نظری داشتند.
فاصله احتمالی دو نامزد
ابتدا باید اشاره کرد که فاصله احتمالی دو نامزد از سوی پاسخگویان به صورت یکسان و با شاخص اندازهگیری واحد بیان نشده است. برخی از پاسخگویان این فاصله را به درصد آرا و برخی به تعداد آرا بیان کردند. از این رو، این نتایج به هر دو صورت ارائه میشود (از توضیح چگونگی تبدیل تعداد آرا به درصد و درصدها به تعداد آرا به دلیل طولانی شدن مطلب در میگذریم):
بر اساس نتیجه انتخابات فاصله رای دو نامزد تقریبا حدود ۲ میلیون و ۸۵۰ هزار نفر است. بر اساس نظرخواهی، میانگین پیشبینی فاصله رای دو نامزد ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر است که رقمی نزدیک به واقعیت است. از دید پاسخگویان فاصله آرای دو نامزد چندان زیاد نیست. اکثریت پاسخگویان انتظار ندارند که سطح مشارکت بالا باشد و به همین خاطر، رقابت دو نامزد را فشرده و نزدیک به هم برآورد کردهاند.
در حالی که در باره پیشبینی نرخ مشارکت، پاسخ اکثریت پاسخگویان به هم نزدیک است ولی در باره پیشبینی فاصله آرا، تفاوت نظرات بیشتر دیده میشود. این نکته نشان میدهد که جنبههای مختلف انتخابات به یک اندازه واضح نیست و ابهاماتی در این باره وجود دارد. علاوه بر آن، در اینجا میتوان اهمیت میانگین را به منزله بیانی از خرد جمعی مورد توجه قرار داد. با آن که نظرات افراد در باره فاصله بین دو نامزد تفاوت زیادی دارد ولی میانگین به واقعیت نزدیکتر است.
همین قاعده را میتوان برای مباحث عمومی هم به کار بست. با آن که افراد و گروههای مختلف اجتماعی، عقاید متفاوتی در باره موضوعات دارند ولی چنانچه فضای گفتگوی عمومی و آزاد وجود داشته باشد، محصول این گفتگو که همان میانگین است به واقعیت نزدیکتر است. به زبانی دیگر، در جریان گفتگوی عمومی، گروهها و افراد مختلف نظراتشان تعدیل و به هم نزدیک میشود و میانگین آن نقطه توازن نیروهای اجتماعی است.
با در نظر گرفتن درصد آرا برای بیان فاصلة احتمالی نتیجة انتخابات بین دو نامزد، از دیدگاه پاسخگویان تفاوت آرا بین ۱.۵ تا ۳۲.۵ درصد خواهد بود. میانگین برآورد فاصله دو نامزد ۹.۷ درصد به دست آمد که حدود ۰.۴ درصد بیش از مقدار اعلامی از سوی وزارت کشور است. مقدار واقعی فاصله رأی دو نامزد ۹.۳ درصد از کل آرا است.
همانطور که نتایج نشان میدهند با در نظر گرفتن میانگین نظرات، پیشبینی پاسخگویان این بررسی با نتایج انتخابات همخوان و منطبق است. چند نکته قابل تامل وجود دارد که در اینجا مطرح میکنیم:
ابهام و احتیاط در نظر دادن
در این دوره از انتخابات ابهامات بیشتر بود و از این رو، بسیاری از افراد پیشبینی خود را با عباراتی که نشاندهنده این احتیاط باشد همراه میکردند. حتی در باره نامزد پیروز بعضی با کلماتی شبیه به این که فکر میکنم یا امیدوارم و مانند آن نامزد پیروز را پیشبینی کردند. شماری از افراد قبل از آن که به سوالات پاسخ دهند، چند نکته تحلیلی یادآور شدند و سپس پاسخهایشان را بیان داشتند، یا قیودی مثل این که «اگر چنین یا چنان…» را ضمیمه پیشبینیشان کردند. این احتیاط ناشی از ابهام و پیچیدگی در تقابل با بعضی از تحلیلهایی قرار داشت که معتقد بودند نتایج انتخابات از پیش تعیین شده است و به گونهای طراحی شده که خواست حکومت محقق شود. ما نمیخواهیم قضاوت کنیم که کدام نظر درست و کدام نادرست است بلکه میخواهیم با طرح این تقابل نشان دهیم که نقشه افکار عمومی از چه قطعاتی شکل گرفته است.
یکی از فرضیاتی که میتوان برای ابهام و احتیاط بیان کرد، این است که الگوهای رفتار سیاسی مردم تغییر پیدا کرده است و بر اساس مدلهای پیشین نمیتوان آن را توضیح داد. برای نمونه در گذشته جریان تحریم انتخابات به قدرت امروز نبود. در این دوره از انتخابات جریان تحریم یکی از بازیگران اصلی و تعیینکننده بود، طرفداران تحریم کنش فعالانه داشتند و دیدگاهها و ایدههای تحلیلی و شواهد تجربی متعددی در دفاع از آن مطرح کردند. نتایج انتخابات نشان داد که این جریان تاثیری مهم بر وضعیت انتخابات بر جا گذاشته است. این الگوی جدیدی است که پیش از ۱۳۹۶ چندان قدرت اجتماعی نداشت ولی اکنون به عنوان یک متغیر مهم، پیشبینی رفتار انتخاباتی را سخت کرده است.
تغییرات دیگری که در الگوی رفتار انتخاباتی پیش آمده است، دور شدن بخشی از مردم از دو جناح اصلی است. این اتفاق هم از سالهای پیش روی داده است و هم چنان هم ادامه دارد. در گذشته بر اساس میزان نفوذ و پایگاه اجتماعی جناحها تا حدی روشن بود که کدام گروهها و مناطق به چه جناحی گرایش دارند. پیش از این طبقات متوسط و بالاتر، یا مناطق توسعهیافته و شهرهای بزرگ، افراد سکولار و یا جوانان و تحصیلکردگان به جریان اصلاحطلبانه گرایش داشتند و رقیب آنها رأی گروههای سنتی و مذهبی را به دست میآورد یا در مناطقی که شبکه نهادهای مذهبی فعال بودند، اکثریت رأی را کسب میکرد. ولی اکنون با کم شدن نفوذ این گروهها، بخش بزرگی از مردم خود را بیرون از این الگو تعریف کردهاند و رأی آنها تحت تاثیر منطق غیرجناحی قرار دارد. البته مقصود این نیست که چنین الگویی به کلی تغییر کرده است بلکه عوامل دیگری به میان آمده است که با اتکای به این الگوها نمیتوان پیشبینی دقیقی کرد. این فقط دو نمونه از تغییر الگوی رفتار سیاسی است و احتمالاً در یک بررسی تجربی دقیقتر جنبههای دیگری هم معلوم خواهند شد.
واقعیت عینی مبنای داوری
یک جنبه مهم در این نظرخواهی این است که اکثریت افراد برای پیشبینی به واقعیت عینی متکی بودند و تمایلات و یا محیط اطراف خود را در قضاوت دخالت ندادند. نظراتی که افراد در پاسخ به سوالات در باره میزان مشارکت و یا فاصله رأی دادهاند، به هم نزدیک است. (۷۷ درصد از پاسخگویان میزان مشارکت را بالای ۴۰ تا حداکثر ۵۰ درصد بیان کردند و نیز ۶۳ درصد فاصله رأی را بالای ۳ تا حداکثر ۱۰ درصد دانستند).
این نزدیکی برآوردها نتیجه علل بیرونی است. اگر آنها بر اساس سلیقهها و یا نظرات شخصی عمل میکردند و یا محیط مستقیم اطراف خود را تعمیم میدادند احتمالا تفاوت نظرات و یا خطای آن از واقعیت بیشتر میشد. وقتی نظرات به هم نزدیک است یعنی چیزی آنها را به هم شبیه ساخته است. به گمان ما دو منبع باعث این شباهت شده است: یکی نتایج انتخابات در دور اول که مبنای قضاوت در باره دور دوم بود و دیگری، نتایج نظرسنجیها که به روشنی میتوان دید بسیاری از پیشبینیها به نتایج نظرسنجیها نزدیکند. به عبارت دیگر، هر دو واقعیات و فکتهای اجتماعیاند و این مبنای قضاوتهاست.
در ایام انتخابات چندین موسسه نتایج نظرسنجیهایشان را به صورت مختصر و کلی منتشر کردند. با آن که این نظرسنجیها در دور اول میزان مشارکت و در برخی موارد آرای نامزدها را با خطا پیشبینی کرد و از این نظر مورد نقد قرار گرفت، ولی به نظر میرسد کماکان یکی از منابع مهم برای شناخت رفتار مردم در این گونه موارد است. در این نظرخواهی اعداد و ارقام تقریبا نتایج نظرسنجیها نزدیک است. ظاهراً دو منبع برای این اعداد میتوان ذکر کرد: یکی بر اساس نظرسنجیها و یکی هم بر اساس نتایج دور اول.
اتکا به واقعیت عینی (=فکت) جنبه مهم این ارزیابی است. نظرات بر مبنای پارهای از فرضیات ارائه شدهاند؛ برخی از آنها صریح بیان شدهاند و برخی کمتر. این نوع پژوهشها میتواند فرصتی برای ارزیابی این فرضیات و مدلهای ذهنی باشد. احتیاط افراد در برآورد و پیشبینی مهم است. بخشی به خاطر کمبود داده و بخشی هم به خاطر احتیاط علمی و نامشخص بودن واقعیت است.
تاثیر نظرسنجی و بطور کلی علم اجتماعی بسیار مهم است. این تاثیر فقط بر روی نخبگان نیست بلکه احتمالاٌ برای مقامات و مسئولان هم روی داده است.
پیشبینیها چه میگویند
پیشبینی افراد نشان میدهد که آنها چه تحلیلی از وضعیت اجتماعی دارند. معمولاً افراد بر اساس تحلیلی که از وضعیت جامعه و رفتار مردم دارند، پیشبینی میکنند و برای دفاع از آن به اطلاعات و واقعیات ارجاع میدهند. پاسخگویان این نظرخواهی به صورت ضمنی معتقدند که اکثریت مردم با وضع موجود و سیاستهای کنونی مخالفند و این را میتوان از دو آمار استنباط کرد. اول آن که کف مشارکت را پایین میدانند. آنها تصور میکنند که بسیاری از مردم تمایلی به حضور و مشارکت در انتخابات ندارند خواه به سبب نارضایتی و خواه به دلیل آن که چنین کاری را برای بهبود و تغییر وضعیت کارآمد نمیدانند. دلیل دوم برای این برداشت ضمنی آن است گمان میکنند اکثریت ناراضی که در انتخابات شرکت میکند، به پزشکیان رای میدهند، زیرا او را کسی میدانند که با سیاستها و روالهای کنونی مخالف است.
حس عمومی اکثریت پاسخگویان به این نظرخواهی این است که پزشکیان با فاصله کم پیروز میشود. در حالی که معتقدند اکثریت افراد از وضعیت کشور ناراضیاند. این فاصله کم نشان میدهد که اکثریت افراد فکر میکنند فقط بخش اندکی از ناراضیانی که انتخابات را تحریم کردهاند، در دور دوم شرکت میکنند و در نتیجه، فاصله دو نامزد رقیب زیاد نخواهد بود. همین وضعیت موجب نگرانی و اضطراب شده بود که در جایی دیگر باید به آن پرداخت. در بخشی از افراد این اضطراب به صورت نگرانی از تقلب و در برخی با اظهار عباراتی مثل این که امیدوارم پزشکیان انتخاب شود، ابراز شد. همین نگرانی حاکی از بیاعتمادی به نهادهای رسمی است که پیمایشهای متعدد آن را تایید میکند. این نوع نظرات شدت و عمق بیاعتمادی را نشان میدهد. به نظر میرسد با چنین فضایی، نخبگان و جامعه آمادگی پذیرش نتیجهای متفاوت را نداشتند.
نتایج کلی این نظرخواهی در تطابق با تحقیقات اجتماعی دیگر است؛ نتایجی که نشان میدهند در باره روندهای اصلی جامعه ایران مثل شکاف فزاینده بین مردم و حکومت و یا تاخر نهادهای سیاسی نسبت به تحولات اجتماعی اشتراک نظر زیادی وجود دارد.
گفتنی است که بخشهایی از این نظرسنجی پیشتر در ماهنامه اندیشه پویا منتشر شده است.
source