نقد فیلم 5 سپتامبر نگاهی دقیق به روایت نفسگیر این اثر تاریخی-هیجانی دارد که با روایتی مستندگونه، پوشش رسانهای کشتار مونیخ ۱۹۷۲ را بازآفرینی میکند.
فیلم پنجم سپتامبر (September 5)، اثری تاریخی-هیجانانگیز به کارگردانی، تهیهکنندگی و نویسندگی مشترک تیم فلباوم است که در سال 2024 ساخته شد. این فیلم با بازی پیتر سارشگورد، جان ماگارو، بن چاپلین و لئونی بنش، روایتی متفاوت از واقعهی تکاندهندهی کشتار مونیخ 1972 ارائه میدهد و تمرکز خود را بر زاویه دید تیم خبری شبکهی ABC Sports و پوشش رسانهای آنها از این حادثه گذاشته است.
نقد فیلم 5 سپتامبر (September 5)
پنجم سپتامبر نخستینبار در هشتاد و یکمین جشنوارهی بینالمللی فیلم ونیز بهنمایش درآمد و سپس اکران محدودی را در سینماهای منتخب ایالات متحده، تحت توزیع کمپانیهای پارامونت پیکچرز و ریپابلیک پیکچرز تجربه کرد.
این فیلم با استقبال مثبت منتقدان روبهرو شد و در میان تحسینهای فراوان، موفق شد نامزدی جایزهی اسکار بهترین فیلمنامهی اورجینال را نیز کسب کند. حال بیایید نگاهی به تحلیل فیلم September 5 از نگاه برخی منتقدین داشته باشیم و اجماع کلی نظرات آنها را بررسی کنیم.
نقد و بررسی منتقدان
فیلم 5 سپتامبر با استقبال گستردهای از سوی منتقدان مواجه شده است. در وبسایت راتن تومیتوز، 93% از 147 نقد ثبتشده مثبت ارزیابی شدهاند و امتیاز میانگین آن 7.8 از 10 بهشمار میآید.
اجماع نظر منتقدان در نقد فیلم September 5 بر این است که فیلم با به تصویر کشیدن چالشها، فداکاریها و خطاهای انسانی در دنیای خبرنگاری، روایتی ارزشمند از یک لحظه تراژیک در تاریخ رسانههای خبری ارائه میدهد.
متاکریتیک نیز بر اساس 26 نقد، امتیاز 77 از 100 را به فیلم اختصاص داده که نشاندهنده نقدهای عموماً مثبت است. همچنین ویلیام گلدنبرگ، کارگردان و تدوینگر برجسته، 5 سپتامبر را در فهرست فیلمهای محبوب خود در سال 2024 قرار داده است.
حال بیایید به بررسی فیلم September 5 بپردازیم تا ببینیم نمراتی که این سریال بهدست آورده است، حق آن بوده یا خبر.
نقد و بررسی ساختار و روایت فیلم از نگاه سایت فیگار
فیلم 5 سپتامبر به یکی از مستندترین و دراماتیکترین وقایع تاریخ معاصر، یعنی کشتار ورزشکاران اسرائیلی توسط شبهنظامیان فلسطینی در جریان المپیک ۱۹۷۲ مونیخ میپردازد؛ اما برخلاف اغلب آثار مشابه، این فیلم روایت خود را از زاویهای کمتر دیدهشده ارائه میدهد. چشمانداز تیم ABC Sports که کنترل پوشش زنده این رویداد را در دست داشتند و به کمک ماهواره، اخبار آن را به نزدیک به یک میلیارد بیننده در سراسر جهان مخابره کردند.
کارگردان و نویسنده تیم فِلباوم موفق شده با دقت فنی بالا و فضایی پرتنش، تصمیمات این گروه را به تصویر بکشد. در این میان، پیتر سارشگورد در نقش اصلی و سایر بازیگران، بهخوبی تنشهای موجود در این محیط پرفشار را منتقل میکنند.
همچنین، فیلم در برهههایی به مضامینی همچون نقش برندگان در شکلدهی تاریخ و تلاش آنها برای حفظ این حق پرداخته است؛ اما محدود کردن روایت به تنها 91 دقیقه، عملاً فرصتی برای بررسی عمیقتر پیامدهای این وقایع از دیدگاه روزنامهنگاری باقی نمیگذارد.
در انتهای فیلم، تیتراژ پایانی به ذکر و تقدیر از گزارشگران، سردبیران، گویندگان و مدیرانی که در پوشش این رویداد نقش داشتند میپردازد؛ اما این کار تا حدی باعث سادهسازی روایت و حذف زوایای پیچیدهتر آن میشود.
همواره مرز باریکی میان اغراق در اهمیت تاریخی یک فیلم و نادیده گرفتن ارزشهای آن وجود دارد، چنانکه استفاده افراطی از پیامهای نمادین میتواند همانقدر نامؤثر باشد. فِلباوم و تیمش ترجیح دادهاند از این دام اجتناب کنند، بهگونهای که آنچه در پایان فیلم از آن برداشت میشود، نه نتیجه تأکید بیش از حد فیلم، بلکه حاصل توانایی مخاطب در کنار هم قرار دادن قطعات این روایت تاریخی است.
فیلم ۵ سپتامبر با بازنمایی اولین پخش زندهی تلویزیونی المپیک، ورود به عصری تازه از پوشش جهانی رویدادهای ورزشی را به تصویر میکشد؛ اما فیلم در ابتدا حال و هوای یک روز عادی از پوشش رسانهای این رقابتها را دارد.
رون آرلج (با بازی پیتر سارشگورد)، رئیس ABC Sports، پس از یک شیفت کاری طولانی در حال هماهنگی پخش مسابقات است. او لحظه پیروزی مارک اسپیتز، شناگر آمریکایی را با تأکید بر ناامیدی رقیب آلمانیاش به پایان میرساند.
کمتر از سه دهه پس از جنگ جهانی دوم، آلمان غربی در تلاش است تا با میزبانی این المپیک، چهرهای جدید از خود در سطح جهانی ارائه دهد، درحالیکه زخمهای تاریخی یهودیان حاضر در این رقابتها همچنان تازه است. آرلج معتقد است که این مسابقات درباره سیاست نیست، بلکه درباره احساسات است، اما خیلی زود درمییابد که این دو عنصر بهمراتب پیچیدهتر و درهمتنیدهتر از آن هستند که او تصور میکند.
آرلج برای استراحتی کوتاه، هدایت پوشش رسانهای را به جف میسون (با بازی جان ماگارو)، تهیهکنندهی تازهکار شبکه، میسپارد؛ درحالیکه ماروین بیدر (بن چپلین)، معاون عملیات المپیکی ABC، نظارت دقیقی بر عملکرد او خواهد داشت. آرلج که به فرزندانش قول داده ساعاتی را با آنها بگذراند، تأکید میکند که نباید مزاحمش شوند. اما این استراحت دیری نمیپاید؛ چراکه صدای تیراندازی در دهکده المپیک، جایی که اعضای گروه سپتامبر سیاه به ورزشکاران اسرائیلی حمله کرده و برخی را کشته و دیگران را گروگان گرفتهاند، همه چیز را تغییر میدهد.
شبکه ABC از آرلج میخواهد که پوشش این رویداد را به تیم خبری بسپارد، اما او مقاومت میکند و همچون کارآگاهی که مسئولیت پروندهای را برعهده دارد، اجازه نمیدهد کنترل اوضاع از دستش خارج شود.
استفاده از فیلمهای آرشیوی جیم مککی و صدای گزارشگر هاوارد کسل، لایهای مستندگونه به روایت فیلم میافزاید و آن را به اثری نزدیکتر به واقعیت تبدیل میکند.
نقد فیلم 5 سپتامبر
فیلم ۵ سپتامبر به لطف فیلمبرداری فوقالعادهاش، فضای تاریک و پرتنش اتاق کنترل شبکه ABC Sports را با دقتی مثالزدنی به تصویر میکشد. تدوینگر نیز ریتمی نفسگیر به روند پوشش خبری حادثه میبخشد، انگار که زمان در حال دویدن است و تیم خبری باید خود را به آن برساند.
در این میان، تیم فِلباوم و نویسندگانش موفق میشوند از تکنیکهای آنالوگ ارتباطات خبری در دههی 70 میلادی، روایتی پرکشش و گیرا بیافرینند. در یکی از صحنههای کلیدی، جف میسون همزمان از یک واکیتاکی و یک تلفن چرخشی استفاده میکند. او ابتدا پیامی را از اسکنر ترجمهی آلمانی میگیرد و سپس آن را بهطور همزمان به گوش جیم مککی در استودیو میرساند. نقش کلیدی ماهواره اشتراکی شبکههای خبری در آن زمان نیز به خوبی در فیلم نشان داده میشود
یکی از لحظات ماندگار فیلم، جملهی مککی است که در گزارش زنده میگوید:
جهان واقعی، مثل یک دنیای غیرواقعی به نظر میرسد.
این دیالوگ، به فیلم حسی از نظارتگری نامطلوب میبخشد؛ انگار که شاهد چیزی هستیم که شاید هرگز نباید به آن دسترسی میداشتیم. این دغدغه زمانی به یک چالش اخلاقی تبدیل میشود که تیم ABC پی میبرد ممکن است اعضای گروه تروریستی نیز درون آپارتمان، تصاویر پخش زندهی شبکه را مشاهده کنند.
همچنین این سؤال مطرح میشود که اگر صحنهای از خشونت بیرحمانه بهطور زنده روی آنتن برود، چه واکنشی باید نشان دهند. امروزه، اطلاق واژهی تروریسم به چنین رویدادهایی امری بدیهی به نظر میرسد؛ اما در سال 1972، این اصطلاح بار معنایی سنگینتری داشت و بحثبرانگیزتر بود.
فیلم 5 سپتامبر در بهترین لحظات خود، شخصیتهایش را در کشمکشی میان قضاوتهای غریزی و نگاههای متضاد درگیر میکند و به بیننده فرصت میدهد تا پیامدهای این تصمیمات را بررسی کند.
در پردهی پایانی، فیلم تمرکز بیشتری روی زبان و روایت رسانهای پیدا میکند و به نحوی ظریف، پیچیدگیهای بین تأیید خبر و رقابت رسانهای را به تصویر میکشد. همچنین، این پرسش را مطرح میکند که چگونه اشتیاق خبرنگاران میتواند مورد سوءاستفاده قرار گیرد؛ اما درست در همین لحظات حساس، ضعف فیلم در پرداختن عمیقتر به پیامدهای تاریخی و احساسی این واقعه آشکار میشود.
دیالوگی مانند ما منتظر بودیم اتفاقی بیفتد تا بتوانیم از آن عکس بگیریم از معدود لحظاتی است که فیلم به صراحت نگاه انتقادی خود را بیان میکند؛ اما پیش از آنکه فرصت کند به این مسئله بپردازد، پایان مییابد و تنها یک نتیجهگیری کلیشهای ارائه میدهد.
در نهایت، اگرچه فیلم از بیننده انتظار دارد که قطعات این پازل را خودش کنار هم بچیند، اما درکی که از وقایع 5 سپتامبر ارائه میدهد، واضح است:
وقتی ارکستر رسانهای آغاز به نواختن میکند، متوقف کردن آن، حتی زمانی که از مسیر اصلی خارج شده، کار دشواری خواهد بود.
جمعبندی و امتیازدهی
فیلم 5 سپتامبر روایتی پرتنش و موشکافانه از یکی از حساسترین لحظات تاریخ روزنامهنگاری تلویزیونی ارائه میدهد. کارگردان تیم فلباوم با تسلط بر جزییات فنی، موفق میشود فضای پرالتهاب اتاق کنترل ABC Sports را بهگونهای به تصویر بکشد که مخاطب احساس کند خود در متن ماجرا قرار دارد.
استفاده از تکنیکهای سینمای مستند، همراه با اجراهای قدرتمند، به فیلم بُعدی واقعگرایانه میبخشد؛ اما محدودیت زمانی فیلم اجازه نمیدهد که پیامدهای اخلاقی و رسانهای این واقعه بهطور عمیق بررسی شود.
5 سپتامبر درنهایت، بیش از آنکه در پی نتیجهگیری صریح باشد، مخاطب را در میان پرسشهای پیچیدهی پیرامون مسئولیت خبرنگاران، رقابت رسانهای و تأثیرات پخش زندهی فجایع انسانی رها میکند و بدون شک ارزش دیدن دارد.
وبسایت فیگار به این فیلم نمره 7 از 10 را میدهد.
نظر شما دربارهی مطلب نقد فیلم 5 سپتامبر چه بود؟ آیا شما این فیلم را دیدهاید؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
source