در این مطلب به نقد سریال قهوه پدری که یکی از جدیدترین آثار مهران مدیری است می‌پردازیم و به نکات مثبت و منفی آن اشاره می‌کنیم.

جدیدترین سریال مهران مدیری یعنی قهوه پدری، به قلم «امیر برادران» با فضایی طنز و گاه کمدی سیاه، روایتگر داستان خانواده‌ای است که در مسیر موفقیت، با چالش‌های متعدد خانوادگی و شغلی مواجه می‌شوند. این مجموعه با به تصویر کشیدن ترکیبی از مشکلات زندگی روزمره و کسب و کار، تلاش دارد با زبانی شیرین و طنزآمیز به این چالش‌ها بپردازد.

ماجرای سریال پیرامون خانواده‌ای است که با نیت کسب درآمد بیشتر، به تجارت قهوه روی می‌آورند. در این راه، شخصیت اصلی به موفقیتی بزرگ دست می‌یابد و به لقب پدر قهوه دست پیدا می‌کند. روند اتفاقات، با طعنه‌های ظریف و طنزپردازی‌هایی که به نوعی از دغدغه‌های امروزی نشات می‌گیرد، همراه است.


ادامه مطلب در ادامه

بیشتر بخوانید:

برای اطلاع از آخرین اخبار سینمای جهان، می‌توانید به بخش اخبار سینما و تلویزیون و برای دانلود فیلم‌ها و سریال‌های روز دنیا به کانال تلگرامی فیگار مراجعه کنید.


نقد سریال قهوه پدری

در ادامه لیست مطالب مرتبط به نقد سریال قهوه پدری را مشاهده خواهید کرد:

نقد سریال قهوه پدری
نقد سریال قهوه پدری

در این سریال، «مهران مدیری» به عنوان کارگردان و بازیگر حضور دارد و در کنار او بازیگرانی همچون «سام درخشانی»، «ژاله صامتی» و «حامد آهنگی» نقش‌های متفاوتی را ایفا می‌کنند. این حضور بازیگران نام‌آشنا به مجموعه جذابیت ویژه‌ای بخشیده و نقدها و واکنش‌های مختلفی را از سوی تماشاگران و منتقدان به همراه داشته است.

نقد قهوه پدری

در این مطلب به نقد قسمت به قسمت سریال قهوه پدری می‌پردازیم و شما در طول دیدن این مجموعه می‌توانید با بررسی و تحلیل فیگار همراه شوید.

نقد قسمت اول

نقد سریال قهوه پدری

چه می‌توان گفت؟ «مهران مدیری» دوباره به دنیای سریال بازگشته و ماجرایی جدید با بازیگرانی نام آشنا روایت می‌کند. در ابتدا به تیتراژ سریال اشاره می‌کنیم که به شکلی جالب به اسم و موضوعیت سریال اشاره دارد و به نظر می‌رسد که کم کم با جلو رفتن داستان بیشتر به معنای آن پی می‌بریم.

سکانس اول با حضور «سام درخشانی» در نقش «جهانگیر» شروع می‌شود که ناگهان به دوربین نگاه می‌کند و ما با یک عینک ذره‌بینی به شدت بامزه که چشمان او را بیش از حد درشت نشان می‌دهند مواجه می‌شویم.

قهوه پدری کاملا داد می‌زند که من ساخته «مهران مدیری» هستم و شما از طراحی دکور تا نوع بازیگری نقش‌ها می‌توانید رد پای کارگردانی «مدیری» را مشاهده کنید. همه جزئیات مطابق سریال‌های قبلی این کارگردان است و ظاهراً او همواره فرمول مخصوص به خود را طی کرده تا یک اثر مختص به خود خلق کند.

از همان ابتدا مشخص می‌شود که داستان سریال قرار است در حین خنده‌دار بودن، تلخ هم باشد. قهوه پدری از ابتدا به نقد جامعه می‌پردازد و از موضوع کتاب شروع می‌کند که همواره یکی از دغدغه‌های «مهران مدیری» بوده است. فرمول این کارگردان در به تصویر کشیدن مشکلات جامعه یا حتی سیاست به صورت طنز، کاملاً قابل احترام است و نشان می‌دهد که سریال حرفی برای گفتن دارد.

«ژاله صامتی» با اینکه یک نقش تقریباً تکراری دارد، اما عملکرد بی‌نظیری ارائه می‌دهد و بار کمدی سریال را به دوش می‌کشد. شاید بتوان گفت که اگر او در این مجموعه حضور نداشت، سریال یک مهره اساسی برای خلق کمدی را از دست داده بود.

داستان سریال به خانواده‌ای می‌پردازد که در میان گرفتاری‌های خودشان دچار مشکلات مالی هم هستند. «جهانگیر» به عنوان پدر خانواده یک کتاب فروشی را اداره می‌کند که مشتری ندارد و خانم او در بانک مشغول به کار است. داستان می‌خواهد به مخاطب بفماند که این خانواده از لحاظ مالی دچار کمبود هستند، اما چیزی که دیده می‌شود کمی متفاوت است.

پسر آن‌ها با بهترین تشکیلات کامپیوتری سر و کار دارد و در انتها دیدیم که سوار سوزوکی هستند و به سمت فردی که همچنان برای مخاطب ناشناس است می‌روند. به طور کلی اگر قسمت اول را نگاه کنید، متوجه می‌وید که این موضوع برای شما باورپذیر نیست که این خانواده واقعا با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می‌کنند و سریال کمی در این موضوع کوتاهی کرده است.

البته از همین ابتدا نمی‌توان در مورد داستان نظر خاصی داد و باید ببینیم که «مهران مدیری» در ادامه چه حرفی برای گفتن دارد.

نقد قسمت دوم

نقد سریال قهوه پدری
نقد سریال قهوه پدری

قسمت سوم روند خطی داستان را دنبال می‌کند و از همانجایی شروع می‌شود که قسمت دوم به اتمام رسیده بود. خانواده «جهانگیر» به سراغ مردی با بازی «مهران مدیری» می‌روند که همچنان اسم او مشخص نیست و نمی‌دانیم دقیقاً چه نسبتی با آن‌ها دارد.

از طرفی گذشته تلخی میان آن‌ها وجود داشته و مادر خانواده از روبه‌رو شدن با او ناراضی است و همین موضوع لحظات کمدی خوبی را خلق کرد. در این قسمت است نام قهوه پدری یا همان پدر قهوه معنا پیدا می‌کند و تقریباً اصل داستان از همین جا شروع می‌شود.

خانواده «جهانگیر» مجبور می‌شوند تا پولی را برای سرمایه‌گذاری روی واردات قهوه جمع‌آوری کنند تا با سود پول به اهداف خود برسند. به همین جهت هر کدام از اعضا به سراغ قرض گرفتن و جور کردن مبالغ مختلف می‌روند و در این میان، داستان سریال برای به تصویر کشیدن صحنه‌های طنز موقعیت‌های خوبی پیدا می‌کند.

ریتم کمدی سریال نسبت به قسمت قبلی بهتر می‌شود و تماماً روی دوش «ژاله صامتی» نیست. در هر سکانس بازیگران مختلف حرفی برای گفتن دارند و این باعث می‌شود تا ماجرا خسته‌کننده نباشد.

همچنین در میان تمام این موضوعات، دغدغه‌مند بودن کمدی این اثر کاملاً به چشم می‌خورد. «مدیری» همچنان مشکلاتی که در آثار قبلی او می‌بینیم را به شیوه‌های مختلف بازگو می‌کند؛ هم چشم و هم چشمی گرفته تا فروش کیلویی کتاب.

اولین حضور «حامد آهنگی» در همین قسمت رقم می‌خورد و به راحتی می‌توان گفت که جای او در یکی از آثار «مدیری» خالی بود. «آهنگی» سبک بازی مخصوص خود را به عنوان یک نگهبان پیاده‌سازی کرده و انتظار می‌رود که در قسمت‌های بعدی شاهد حضور پررنگ‌تری از او باشیم.

قسمت دوم با یک خبر ناگوار به پایان می‌رسد و آتش ماجرا را شعله‌ور می‌کند. این اپیزود با یک روایت خوب و کمدی عالی، عملکرد بسیار خوبی داشت و باید ببینیم که قهوه پدری تا انتها این ریتم خوب را حفظ می‌کند یا خیر.

نقد قسمت سوم

نقد سریال قهوه پدری
نقد سریال قهوه پدری

قسمت دوم با یک خبر بسیار بد و ورشکستگی خانواده به اتمام رسید. قسمت سوم قهوه پدری بیشتر به سمت پیامدهای این ماجرا تمایل دارد تا اینکه داستان را جلو ببرد. از حضور طلبکاران متعدد گرفته تا تصمیم به خودکشی «جهانگیر» که تماماً از عواقب اشتباهات این خانواده هستند.

قسمت سوم برگ برنده‌ای ندارد و تماما طوری پیش می‌رود که بیننده را خسته می‌کند و داستان را به جای خاصی هدایت نخواهد کرد. ریتم کمدی به طرز عجیبی در این قسمت افت کرده و ظاهراً عوامل در خلق موقعیت‌های کمدی ناکام مانده‌اند.

از نگاه من اصل مطلب در آثار «مهران مدیری» کمدی منحصر به فردش نیست، بلکه پیامی است که در دل یک طنز تلخ جای می‌‎گیرد. داستان‌های «مدیری» همواره به فسادهای مختلف اشاره دارند و اینبار ظاهراً نوبت به فسادهای بانکی رسیده است. قهوه پدری در هر قسمت نقد محکمی دارد و در این قسمت هم طعنه خود را به فساد می‌زند.

قسمت سوم تا حد زیادی خسته‌کننده است و تماما درگیر مسائل فرعی ماجرا می‌شود؛ در این میان سعی می‌کند با شوخی‌های اینستاگرامی مارا بخنداند، اما موفق نیست. همچنین شاهد صحنه‌های احساسی کمی هستیم که تاثیرگذاری چندانی ندارند و با شوخی‌های بی‌مزه و دیالوگ‌های بد خراب می‌شوند. در واقع سریال ما را به درون یک داستان تلخ و طعنه‌آمیزی برده که نمی‌تواند تاثیر مستقیم و خوبی داشته باشد.

در انتها شاهد تعلیقی هستیم که «جهانگیر» را به سمت تصمیمی سخت می‌کشاند. او به خانواده‌اش پیشنهاد می‌کند که از بانکی که «سیمین» (همسرش) در آن مشغول کار است دزدی کنند. این پیشنهاد به نظر زیاد عاقلانه نیست و احتمالا آن‌ها را از چاله به چاه پرت می‌کند.

باید دید که آیا قسمت‌های بعدی قهوه پدری می‌توانند ریتم درست و خوبی به داستان و کمدی بدهند یا خیر.

نقد قسمت چهارم

نقد سریال قهوه پدری
نقد سریال قهوه پدری

قسمت چهارم در ادامه ماجرای تصمیم «جهانگیر» به دزدی از بانک می‌پردازد. در مرحله اول باید گفت که سریال نمی‌تواند این موضوع را برای مخاطب قابل باور کند و هیج هیجان یا استرسی ایجاد نخواهد کرد.

خانواده کم کم به سمت کشیدن نقشه برای سرقت از بانک می‌روند و اعضای جدید هم به گروه اضافه می‌کنند. این ماجرا می‌تواند هیجان انگیز باشد و صحنه‌های کمدی بسیار خوبی ایجاد کند، اما ریتم بازی هنرپیشه‌ها هیچ تغییری ندارد و داستان هم به این موضوع کمکی نمی‌کند.

به شکلی که بازیگران از ابتدا تا الان فقط یک سبک واحد را پیش گرفته‌اند و ما تنها شاهد تکرار شوخی و طنزهای بی اثر هستیم. نا گفته نماند که موقعیت‌های کمدی بسیار تکراری و قدیمی هستند و تقریبا آن‌ها را در هر سریال یا فیلم کمدی ایرانی دیگری که امروزه منتشر می‌شود مشاهده می‌کنیم.

از «مهران مدیری» به عنوان یکی از کارگردانان و طنزپردازهای مطرح ایران انتظار بیشتری می‌رود، زیرا طنز در سریال‌های او شدیداً افت کرده و تقریبا هیچ شخصیتی وجود ندارد که بتوانیم با او ارتباط خوبی برقرار کنیم.

قابل درک و بسیار فوق‌العاده است که «مدیری» در آثارش به نقد فرهنگ اشتباه جامعه می‌پردازد، اما این کار باید روندی درست داشته باشد و صرفا مطرح کردن موضوعات بنا بر تاثیرگذار بودن آن نخواهد بود. ایجاد یک شخصیت پردازی عمیق و موقعیت‌های کمدی خلاقانه ماجرا را سرگرم‌کننده و در نهایت تاثیرگذار می‌کند، اما قهوه پدری چنین چیزهایی ندارد.

البته این موضوع هم وجود دارد که ظاهرا «مهران مدیری» در ساخت سریال‌های شبکه خانگی به ورطه تکرار افتاده است. سریال هیولا که چند سال پیش منتشر شد، دقیقا ساختار مشابهی با فهوه پدری دارد. این تکرار زمانی جذاب بود که ما همواره «سیامک انصاری» را در میان افرادی عجیب و جالب میدیدم و هرکدام از آن‌ها بمب خنده‌ای ایجاد می‌کردند.

نقد قسمت پنجم

نقد سریال قهوه پدری
نقد سریال قهوه پدری

قسمت پنجم سریال قهوه پدری پیشرفت خاصی در داستان اصلی را به تصویر نمی‌کشد، اما با پرداختن به مسائل فرعی و ایجاد موقعیت‌های مختلف، کمدی بسیار بهتری نسبت به قسمت‌های قبلی نشان می‌دهد.

ظاهراً قهوه پدری عجله‌ای برای روایت داستان ندارد و بیشتر سعی می‌کند مخاطب را در مسیر پیشرفت ماجرا بخنداند. این موضوع کاملاً بد نیست، اما به شرطی که سریال سرگرم‌کننده باشد. قهوه پدری گاهی ریتم کندی دارد و گاهی بسیار جالب می‌شود که می‌توان به قسمت‌های بعدی آن امیدوار بود.

یکی از نکاتی که احتمالا بینندگان متوجه آن شدند، اشاره سریال به سبک بازی‌ها در سریال‌های قدیم مانند قهوه تلخ و شب‌های برره است. نگاه به دوربین یکی از خنده‌دارترین کارهایی بود که معمولاً توسط «سیامک انصاری» انجام می‌شد و همچنان یکی از خاطره‌انگیزترین کارهای این بازیگر است.

قسمت پنجم قهوه پدری پیشرفت چشمگیری در خلق موقعیت‌های کمدی دارد و به راحتی می‌تواند اکثر مخاطبان خود را به خنده وادار کند. از اجرای «حامد آهنگی» گرفته تا دیگر بازیگران همگی رفته رفته بهتر و بهتر می‌شوند، اما گاهاً شوخی‌های تکراری یا حتی قدیمی می‌بینیم که نقش کم رنگ‌تری در این قسمت دارند.

نکته جالب دیگر این است که بالاخره پشت صحنه‌ها به انتهای قسمت اضافه شدند و شاید یکی از بهترین نکات سریال‌های «مهران مدیری» است که جذابیت ماجرا را چند برابر کرده است. دیدن لحظاتی که بازیگران نقاب شخصیت‌ها را کنار می‌گذارند و پا به پای مخاطب به لحظات مختلف می‌خندند همواره جالب و فوق‌العاده است.

نقد قسمت ششم

نقد سریال قهوه پدری
نقد سریال قهوه پدری

جالب است که قهوه پدری در قسمت پنجم و ششم توانسته موقعیت‌های کمدی بسیار بهتری نسبت به چند قسمت قبل ایجاد کند و در برخی از سکانس‌ها واقعا از مخاطب خود خنده بگیرد.

بهتر است اگر این سریال را تماشا می‌کنید هیچ انتظاری از داستان اصلی آن نداشته باشید و فقط از اجرای بازیگران و موقعیت‌های طنز لذت ببرید، زیرا ظاهراً تمرکز سریال به هیچ عنوان روی داستان اصلی نیست و احتمالا در انتها به هیچ نقطه خاصی نمی‌رسد. مانند دیگر سریال‌های «مدیری»، قهوه پدری هم به احتمال بسیار زیاد جمع‌بندی خوبی در داستان نخواهد داشت.

شاید چیزی که در این نقد تا به حال به آن اشاره نکرده‌ایم، اجرای «حامد وکیلی» (پدر ملیسا) است که واقعا کمدی ماجرا را چند درجه بهتر کرده و بازی بسیار خوبی در نقش خود ارائه می‌دهد. ایده یک پدر مجرد که به دنبال ازدواج است، روی کاغذ زیاد جالب به نظر نمی‌رسد، اما «حامد وکیلی» اجرای خاص خود را دارد و به راحتی در هر سکانسی که حضور پیدا می‌کند مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرد.

«حامد آهنگی» کمدین بسیار توانایی است و بسیار کم‌تر از بیشتر شخصیت‌ها در طول داستان حضور دارد. حالا که تمرکز سریال روی داستان اصلی نیست و بیشتر به صحنه‌های کمدی تکیه می‌کند، حضور بیشتر این بازیگر توانا باید بیشتر باشد.

دو شخصیت در طول داستان به طور مکرر حضور دارند که شاید کمدی خاصی خلق نمی‌کنند. «سعید» و «مجید» (دو پسر خانواده) تقریباً شخصیت‌های مورد توجهی نیستند و بهتر بود راه بهتری برای اجرای این دو نقش پیدا شود.

نقد قسمت هفتم

نقد سریال قهوه پدری
نقد سریال قهوه پدری

قهوه پدری یک ایده داستانی مطرح کرده از پس آن بر نمی‌آید. در قسمت سوم بود که داستان به سمت دزدی از بانک کشیده شد و از آن موقع تا به حال پیشرفت یا پیچش عجیبی را شاهد نبودیم که بتواند بیننده را به خود جذب کند.

ریتم کمدی همچنان بد نیست و در بسیاری از مواقع موفق است، اما از یک جا به بعد حوصله سر بر بودن ماجرا بیشتر می‌شود و صرفا خنده‌دار بودن کافی نیست. قهوه پدری از پیش بردن داستان خود فرار می‌کند و به هر شکلی که شده لحظات مورد انتظار را به تعویق می‌اندازد که دلیل آن مشخص نیست.

یکی از نکات جالب قسمت هفتم قهوه پدری یک گروه بود که رقص ایرانی را به نمایش گذاشتند. «مدیری» همواره سعی داشته تا در آثارش از عناصر اصیل مانند موسیقی‌های کلاسیک یا رقص‌های ایرانی استفاده کند و در قهوه پدری هم شاهد این موارد هستیم.

به طور کلی قهوه پدری در هر قسمت به جای ادامه دادن به داستانی که مخاطبان را منتظر گذاشته، همچنان به مشکلات فرهنگی طعنه می‌زند که در نوع خود خوب است و هدفی را دنبال می‌کند، اما بیشتر مواقع ماجرا را به حاشیه می‌برد که باعث خسته‌کننده بودن سریال می‌شود.

نقد قسمت هشتم

نقد سریال قهوه پدری
نقد سریال قهوه پدری

قهوه پدری بر خلاف سریال‌های قبلی «مهران مدیری» که گرایش زیادی به نقد جامعه و طعنه‌های سیاسی اجتماعی داشتند، بیشتر روی کمدی متمرکز است و موفق شده تا کمتر لحظات خنده‌دار را فدای نکات انتقادی کند. البته در ابتدای قهوه پدری ما شاهد چندین اشاره به مسائل اجتماعی مانند عدم توجه به کتاب و… بودیم، اما در حال حاضر تقریباً هیچ چیزی در مورد آن‌ها گفته نمی‌شود.

«مدیری» تعادل میان انتقاد و کمدی را ایجاد نمی‌کند، گاهی بیش از حد روی طنز ماجرا تاکید دارد و گاهی بیشتر از هر وفت دیگری به انتقاد از سیاست و جامعه می‌پردازد. البته که دغدغه داشتن در یک اثر طنز به هیچ وجه چیز بدی نیست، اما باید تعادلی داشته باشد که باعث هدر رفتن و خسته‌کننده بودن سریال نشود.

داستان پس از چندین قسمت به کندن زمین توسط خانواده رسید و ظاهراً کمی داستان به جلو رفته که نکته خوبی است. سنگ‌های متعددی جلوی پای خانواده می‌افتد تا نتوانند کار خود را ادامه دهند و «مدیری» از همین موضوع کمدی ایجاد می‌کند.

مشخص است که تیم بازیگری در هر قسمت بیشتر از قبل متوجه می‌شوند که چطور باید موقعیت طنز را ایجاد کنند و به راحتی می‌توان گفت که هر کدام از قسمت اول بامزه‌تر و قابل تحمل‌تر هستند.

جمع‌بندی

نقد سریال قهوه پدری
نقد سریال قهوه پدری

قهوه پدری از مورد انتظارترین سریال‌های سال 1403 بود که بدون شک کمدی متفاوت و اختصاصی «مهران مدیری» را به همراه دارد. باید تا انتهای این مجموعه منتظر باشیم تا ببینیم که آیا بر خلاف سریال‌های قبلی این کارگردان با اثر بهتری روبه‌رو هستیم یا خیر.

بیشتر بخوانید:

نظر شما درباره‌ی مطلب نقد سریال قهوه پدری چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *