مالک مصدق: در بحبوحه بحران‌های منطقه‌ای و در شرایطی که احتمال پاسخ اسرائیل به حمله ایران وجود دارد، اتحادیه اروپا، انگلستان، استرالیا و آمریکا در دو محور ارسال تسلیحات به روسیه و عملیات موشکی وعده صادق‌۲ سلسه تحریم‌هایی را علیه تهران اعمال کردند. اما هم‌زمانی این تحریم‌ها با معادلات جاری در خاورمیانه چه معنایی دارد؟ پاسخ به این پرسش‌ محور گفت‌وگو با علی‌اکبر فرازی، سفیر پیشین ایران در رومانی، مجارستان و قبرس و کارشناس ارشد مسائل ناتو‌ است که در ادامه ماحصل این گپ‌و‌گفت را می‌خوانید.

   

‌ در‌حالی‌که منطقه خاورمیانه درگیر یک بحران و تنش کم‌سابقه است و هر‌ لحظه بیم جنگ فراگیر در غرب آسیا می‌رود، به‌ناگاه اتحادیه اروپا، انگلستان، استرالیا و آمریکا، هم در قالب ادعا برای ارسال تسلیحات به روسیه و هم به واسطه عملیات موشکی وعده صادق‌۲، دور جدید تحریم‌ها را علیه ایران اعمال کردند. ارزیابی شما از دلایل این اقدام چیست؟

ابتدا‌ بگویم‌ این اقدام به‌ناگاه اتفاق نیفتاد؛ چون کارشناسان و ناظران از قبل انتظار اعمال دور جدید تحریم‌ها مشخصا در قبال موضوع جنگ اوکراین را داشتند و این تحریم‌ها قابل پیش‌بینی بود. اما اینکه چرا این تحریم‌های جدید در میانه بحران خاورمیانه اعمال شده، به این دلیل است که غرب به دنبال تکمیل حلقه تحریم‌های خود و باز‌کردن جبهه جدید علیه ایران است.

‌ منظور دقیق‌تر شما از این گفته‌ چیست؟

ببینید، در شرایط فعلی ایران بیشترین توان و تمرکز دیپلماتیک خود را روی مسئله منطقه خاورمیانه و تنش در فلسطین و لبنان گذشته است. لذا غربی‌ها از منظر خود چنین تصور می‌کنند که اگر جبهه جدیدی را در قالب اعمال فشار و تحریم و تکمیل حلقه تحریم‌های قبلی خود باز کنند، می‌توانند موجب تغییر رفتار تهران شوند؛ به‌ویژه آنکه با تغییر دولت در ایران و روی کار آمدن آقای پزشکیان با شعار تنش‌زدایی، گفت‌وگو و مذاکره، غربی‌ها چنین تصوری را دارند که با فشار بیشتر می‌توانند تغییر رفتار یا مذاکرات با حداکثر امتیازات را کلید بزنند. لذا هر دلیلی، چه در قالب ادعاها برای ارسال موشک و پهپاد به روسیه در جنگ اوکراین و چه به واسطه عملیات موشکی وعده صادق‌۲ برای اعمال دور جدید تحریم‌ها علیه ایران، صرفا توجیه و بهانه‌ای برای گشودن این جبهه جدید و تکمیل حلقه تحریم‌های قبلی است.

‌ چرا با آغاز به کار دولت چهاردهم که شعار مذاکره با غرب را داده‌ این جبهه جدید و تکمیل حلقه‌ تحریم‌های قبلی در دستور کار قرار گرفته است؟

چون غربی‌ها بعد از چند ماه از آغاز به کار دولت پزشکیان به این نتیجه رسیدند که این دولت هم تمایلی برای فاصله‌گذاری دیپلماتیک با روس‌ها ندارد و کماکان همان سیاست‌های قبلی را دنبال می‌کند. به بیان دیگر، غربی‌ها چنین ارزیابی دارند که تغییر رفتار دیپلماتیک دولت چهاردهم مطابق با آنچه‌ وعده داده در قبال برخی از موضوعات مانند جنگ اوکراین تاکنون کم‌اثر یا کم‌نتیجه بوده است. لذا با فشار بیشتر و تکمیل حلقه تحریم‌های قبلی به دنبال تغییر رفتار در تهران هستند. در نتیجه من معتقدم احتمالا این سلسله تحریم‌ها ادامه پیدا خواهد کرد و غربی‌ها با تکمیل حلقه تحریم‌های قبلی سعی خواهند کرد فشار بیشتری را به تهران وارد کنند. واقعا دولت پزشکیان جا دارد به‌جای برخورد شعاری از هم‌اکنون برنامه دقیق و مدونی برای مدیریت روابط با اروپا داشته باشد؛ چرا‌که تحریم شرکت‌های هواپیمایی و ایرلاین‌ها از آن دست تحریم‌هایی است که واقعا حائز اهمیت خواهد بود که می‌تواند تبعات خاص خود را داشته باشد. باید اذعان کرد این سلسله تحریم‌ها برای تنگ‌تر‌کردن دایره تصمیم‌گیری جمهوری اسلامی ایران است و اگر می‌خواهیم این دایره تصمیم‌گیری تنگ‌تر نشود و حلقه تحریم هم شکسته شود، باید گام‌هایی عملی را در بهبود مناسبات با اروپا برداشت.

‌ گام اول چیست؟

ما هیچ چاره‌ای نداریم جز اینکه در پرونده جنگ اوکراین تکلیف خود را روشن کنیم؛ نه به شکل شعاری یا موضع‌گیری توییتری یا از زبان سخنگوی وزارت امور خارجه. باید نشان دهیم‌ ایران هیچ‌گونه کمک تسلیحاتی و لجستیکی به روسیه در جنگ اوکراین نکرده است؛ و‌گرنه این جبهه جدید با تکمیل حلقه تحریم‌های قبلی، دایره تصمیم‌گیری ایران را به نقطه‌ای از تحدید (محدودسازی) می‌رساند که تهران فرصت، توان و قدرت تصمیم‌گیری را از دست خواهد داد.

این را هم به دولت پزشکیان می‌گویم که باید تجدید‌نظری جدی در مناسبات با مسکو، مشخصا در قبال جنگ اوکراین انجام شود. نباید این تصور را داشته باشیم که هر بازیگر منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای که در تقابل با غرب قرار بگیرد‌ لزوما حامی ایران است. این نگاه ضد ‌منافع ملی و ضد ‌امنیت ملی است. نباید چنین تصور کنیم که چون پوتین با ناتو و کل جامعه غرب در جنگ اوکراین درگیر است، می‌تواند به سود ما باشد. قطعا نتانیاهو همان سیاستی را برای تهران دنبال می‌کند که پوتین می‌خواهد. این را هم بگویم که پوتین هیچ‌گاه ضد ‌غرب نبوده است و اساسا در کمپ غرب قرار دارد. بنابراین نباید این اشتباه را داشته باشیم که روسیه قطعا کمپ غرب را برای همیشه رها کرده است و در یک فضای جدید، ایران را شریک راهبردی خود می‌داند. این نگرش از اساس و بنیان غلط است و نتیجه آن شرایط کنونی است که شاهدش هستیم که روز‌به‌روز با تحریم‌ تضعیف می‌شویم. اگر می‌گویم تحریم یعنی تضعیف، به این معناست که تحریم وقتی تحریم است که یک سال یا دو سال اعمال شود، نه اینکه ما نزدیک به چهار دهه تحریم باشیم. قطعا این نوع تحریم‌ها، تضعیف بیش‌از‌پیش قدرت اقتصادی و معیشتی را به دنبال دارد. این یک نوع تضعیف سازماندهی‌شده است که بخش عمده آن ناشی از خطای محاسباتی در سیاست خارجی است که اصل سیاست متوازن را در دیپلماسی نادیده می‌گیریم. اگر در بر همین پاشنه بچرخد، مطمئن باشید در دولت پزشکیان هم هزینه‌های بیشتری به جامعه تحمیل خواهد شد.

‌ اما این را هم بپذیریم که موضوع فراتر از توان پزشکیان یا عراقچی است؛ چون باید اتفاقات منطقه را هم در نظر بگیریم؟

بله، من این را معترفم که با سلسله حوادثی که در خاورمیانه و به‌ویژه بعد از تحولات لبنان شکل گرفت، دولت پزشکیان فرصت این را پیدا نکرد که سیاست خارجی وعده داده‌شده خود را در زمان تبلیغات انتخاباتی پی بگیرد. ضمن اینکه بسیاری از محورهای وعده داده‌شده آقای پزشکیان امکان دارد با کارشکنی و مانع‌تراشی بسیاری از جریان‌های رادیکال همراه باشد. ولی تمام این مسائل نافی این نیست که نتیجه چنین دوگانگی‌ای در سیاست خارجی بر دوش مردم است و جامعه باید هزینه این تحریم‌ها را بپردازد.

 

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *