«هرچه مردم بیشتر به شما گوش دهند، منزلت بالاتری کسب میکنید و میتوانید ایدههایتان را نیرومندتر تبلیغ کنید، امری که به تقویت قدرت اقناع شما و افزایش منابع اقتصادی و سیاسیتان میانجامد». (نزاع هزار ساله ما، عجم اوغلو، جانسون)
1- رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف بهتازگی در جمع نخبگان کشور ضمن اشاره به «ماندگاری شاخصهای اقتصادی در سطح پایین و دورشدن از سیاستگذاری با وجود آمدوشد دولتهای گوناگون» این سؤال را مطرح کرده که «چرا نظام جمهوری اسلامی نمیتواند این مسائل را حل کند و این مسائل پیچیدهتر و بزرگتر میشود»، به نحوی که به تشبیه او «نظام حکمرانی ما مانند هواپیمای مسافربری مشهد شده؛ در سه بعد تیم پرواز، موتور هواپیما و مسیریابی دچار آسیب شده است». این اقتصاددان برجسته عواملی مانند: تضعیف نیروی انسانی به واسطه غربالگری غیرتخصصی، تورم مقررات و قانونگذاری و ایجاد نهادها و شوراهای موازی و در نهایت خطاهای راهبردی در نظامهای حمایتی از مردم را بهعنوان عوامل اصلی این وضعیت و «چرخه شوم عدم تعادلها و ناترازیهای پرشمار و نابرابری و گسترش بیعدالتی» نام میبرد. (جهان صنعت- 7/13).
2- توصیف، تحلیل و آسیبشناسی فوق هرچند نکات مهمی را در خود دارد، اما به نظر میرسد دلایل ریشهایتر این ناکامیهای چنددههای، در سخنان این اقتصاددان مکتوم است. نه آنکه او این ریشهها را نشناسد و تحلیل عمیقتری از چرایی وضعیت امروز نتواند ارائه کند، بلکه ملاحظات مجامع رسمی چنین رفتاری را ایجاب میکند و تا همینجای کار هم این مقام آموزشی تهور زیادی به خرج داده است، چراکه آنچه عمدتا از مباحث مطرح در نشستها و جلسات دولتی و حکومتی به بیرون منعکس میشود، گفتارهای تقلیلگرایانه و توجیهگرایانه و نه صداهای نقادانه است. همین کمبود اساسی است که لابد آقای پزشکیان را وادار کرده در متن حکمی که برای علی ربیعی بهعنوان «دستیار اجتماعی رئیسجمهور» صادر کرده است، از او بخواهد «انعکاسدهنده صداهای متکثر جامعه و بهویژه صدای بیصدایان» به شخص رئیسجمهور و ارکان دولت باشد. اگر امروز رفع فیلترینگ بهعنوان یک مطالبه اساسی از سوی جامعه مطرح میشود و متأسفانه از سوی دولت هنوز «در دست بررسی و تهیه گزارش» است (و حتی در اقدامی برعکس، مبارزه با فیلترشکنفروشی در دستور کار قرار میگیرد!)، همین ضرورت مهم و به رسمیت شناختن صداهای دیگر و پخش زنده و نه گزینشی و ضبطشده این صداهاست، البته در فضایی قاعدهمند و قانونی برآمده از اراده آزاد شهروندان؛ چراکه همانطوری که تکصدایی امری نکوهیده است، صداهای گوشخراش نیز مخل حقوق و آزادیهای اجتماعی است: «خواست ما این است که دولت آزادی را تا حدی محدود کند تا قانون حامی آزادی همه باشد. هیچکس نباید برخلاف اراده خودش یکسره در سلطه و اختیار دیگران باشد. همه حق دارند که در کنف حمایت دولت باشند». (جامعه باز و دشمنانش- پوپر).
3- پرواز امن و مطمئن هواپیمای توسعه و پیشرفت این سرزمین با ترازکردن ناترازی قدرت دولت و جامعه و از طریق شنیدن صداهای مختلف و پذیرش گوناگونی و تنوع و تکثر اجتماعی امکانپذیر است. جامعهای که در طی چند دهه پس از انقلاب شهرنشینتر، تحصیلکردهتر و دارای دسترسی بسیار بیشتری به اطلاعات شده و رفاه بیشتر، مشارکت سیاسی مؤثرتر و شفافیت مالی و سیاسی و کیفیت بالاتر حکمرانی را طلب میکند و نظام حکمرانی نیز موظف به حرکت در این مسیر است، چراکه «انسانها در زمان ورود به جامعه، برابری، آزادی و قدرت اجرائی را که در وضعیت طبیعی از آنها برخوردار بودهاند، در اختیار جامعه قرار میدهند تا قانونگذار آنها را برای صلاح جامعه به کار گیرد و قدرت موظف است تا جان و مال و آزادی آنها را با رفع نواقص طبیعی از حیث دشواری و عدم قطعیت تأمین کند» (جان لاک – رسالهای درباره حکومت). اگر امروز با ناترازیهای عظیم اعم از منابع درآمدی و بودجهای تا منابع نفتی و گازی و انباشتههای صندوقهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی و از همه مهمتر منابع آبی و محیطزیستی و… مواجهیم و اصولا «زمین اقتصاد ناتراز» است، به واسطه ناترازی در توزیعنشدن مناسب قدرت و ناترازی بین قدرت دولت و قدرت جامعه و کمتر شنیدهشدن صدای مردم است: «این ناترازی حکمرانی است که در نهایت به سفره مردم منتقل میشود. … در نتیجه ناترازی حکمرانی، تورم رشد میکند، رشد اقتصادی بیجان میشود و ناپایداری و نوسانها بیشتر میشود.
این صورتحسابی است که سیاست برای اقتصاد مینویسد. همه حوزههای دیگر چک میکشند و هزینه میکنند، اما این اقتصاد است که باید این چکها را پاس کند» (دکتر فرهاد نیلی- فاکتور سیاست برای اقتصاد- 4/9).
بازگشت به افایتیاف (که آقای پزشکیان درخواست بررسی مجدد آن در مجمع تشخیص را دادهاند)، کاهش تنشها و تحریمها، رفع فیلترینگ و تأمین دیگر حقوق و آزادیهای سیاسی و شهروندی، آزادی و رقابت اقتصادی و کاهش فقر و فساد و تبعیض و… بهعنوان مطالبات اکثریت قاطع جامعه ایران در صورتی محقق میشود که صدای جامعه شنیده شده و قدرت اقناع و عقلانیت برای انتخاب تیم پرواز و تعمیر و تجهیز فنی و… هواپیمایی باشد که مالک آن همه سرنشینان، و نه بخشی از آناناند.
source