احمد وخشیته-استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه: فقط دو ماه تا انتخابات آمریکا باقی مانده و دولت بایدن در شرایط بسیار بغرنجی قرار گرفته است. منازعه میان اسرائیل و ایران سبب شده‌ درگیری‌ها میان روسیه و اوکراین به حاشیه برود. کاخ سفید در‌حال‌حاضر هیچ علاقه‌ای به شکل‌گیری یک جنگ بزرگ در خاورمیانه ندارد و با وجود این، نتانیاهو زیر چتر کارزار انتخاباتی در آمریکا، مناسب‌ترین زمان را برای جنگ انتخاب کرده است.

نتانیاهو با دقت و گام‌به‌گام اقدامات تحریک‌آمیز برای کشیده‌شدن پای جمهوری اسلامی به یک درگیری نظامی را انجام می‌دهد. دموکرات‌ها از استراتژی توقف درگیری به مدیریت درگیری رسیده‌اند و طنز ماجرا اینجاست که دموکرات‌ها در این طرح نه محرک، بلکه قربانی واقعی هستند. اگر دولت کنونی از اهرم فشار بر سیاست‌های جنگ‌طلبانه نتانیاهو پافشاری کند، به خیانت متهم می‌شود که متحدش را به حال خود رها کرده و شرایط کامالا هریس در انتخابات پیش‌رو پیچیده‌تر می‌شود و نه‌تنها باید تسلیحات ارسال کند، بلکه باید همراه با اسرائیل مشارکت مستقیم نظامی داشته باشد و گزاف نیست اگر بگوییم به واسطه دوستی استراتژیک با تل‌آویو، در چاه جنگ جدیدی در خاورمیانه می‌افتد.

همه این اتفاق‌ها در شرایطی رخ می‌دهد که بحران اوکراین نیز به بزنگاه سرنوشت‌ساز خود رسیده است و اگر‌چه زلنسکی انتظار داشت در واپسین ماه‌های حضور بایدن در کاخ سفید مجوز استفاده از تسلیحات میان‌برد برای حمله به عمق خاک روسیه را بگیرد، با سردی پاسخ از سوی بایدن روبه‌رو شد. آنچه مشخص است، دیگر نمی‌توان انتظار داشت که در مدت باقی‌‌مانده ریاست‌جمهوری بایدن، دیداری میان زلنسکی با او‌ رخ دهد و صحبت‌های ترامپ هم‌زمان با دیدار بایدن و زلنسکی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل نشان می‌دهد که بدترین اتفاق ممکن برای دولت کنونی کی‌یف، پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا‌ست.

در‌این‌میان پرسشی کلیدی وجود دارد که سطح تشدید بحران در خاورمیانه چه تأثیری بر فرایند بحران اوکراین و روند تصمیم‌سازی در مذاکرات احتمالی پیش‌رو برای آتش‌بس خواهد داشت؟

بسیاری از ناظران معتقدند اینکه آیا جنگ بزرگی در خاورمیانه رخ می‌دهد به انتخاب ایران بستگی دارد. اما در سوی دیگر، اقدامات اسرائیل نشان داده که حتی اگر تهران مبتنی ‌بر رویکرد صبر استراتژیک رفتار کند نیز‌ اسرائیل همچنان اقدامات خود را انجام می‌دهد تا مقامات جمهوری اسلامی را در این دو‌راهی سرنوشت‌ساز قرار دهد که آیا صبر استراتژیک، اسرائیل را در مقابل منافع ملی ایران گستاخ‌تر می‌کند یا اگر ایران پاسخ نظامی متعارف دهد، گزینه مطلوب برای جنگ‌طلبی نتانیاهو است؟

اجازه بدهید دوباره در فضایی بالاتر، دو بحران روسیه-اوکراین در یوروآتلانتیک و ایران-اسرائیل در خاورمیانه را در نظم نوین جهانی ملاحظه کنیم. در این صورت اگر ما از گزینه منازعه نظامی یا جنگی تمام‌عیار در خاورمیانه سخن بگوییم، واقعیت این است که اقدامات اسرائیل برای وادارکردن ایالات متحده برای شرکت در جنگی در خاورمیانه، مواضع روسیه در بحران اوکراین را تقویت می‌کند؛ اگرچه باید در نظر بگیریم که مسکو قاطعانه از سیاست‌های تشدید تنش از سوی نتانیاهو حمایت نمی‌کند و حمله اسرائیل به لبنان و شهادت سید‌حسن‌ نصرالله را محکوم کرد. از سوی دیگر، رفتار غرب در قبال عملکرد اسرائیل در غزه و لبنان، بیانگر استاندارد دوگانه‌ای است که مسکو از آن بهره می‌برد که چطور در موضوع اوکراین فریادهای آمریکا و متحدانش در ناتو بلند بود و در موضوع نقض حقوق بشر و تلفات سنگین انسانی در غزه و لبنان سکوت کرده‌اند.

اکنون خاورمیانه در آستانه یک دوراهی قرار دارد: در سویی نبردی تمام‌عیار میان اسرائیل و ایران که می‌تواند تمام منطقه را ملتهب کند و در سوی دیگر، یک جنگ کنترل‌شده و نسبتا در مقیاسی کوچک میان حزب‌الله و اسرائیل. آنچه مشخص است، در هر دو سناریو، جنگ در خاورمیانه تأثیر بسیار بدی بر اوکراین خواهد گذاشت و مسئله اوکراین از دستور کار جهانی خارج خواهد شد و ایالات متحده دیگر زمان و هزینه چشمگیری برای اوکراین نخواهد گذاشت؛ به‌ویژه در صورت پیروزی ترامپ که عملا وضعیت حیات سیاسی زلنسکی نیز در سایه‌ای از ابهام قرار خواهد گرفت.

طبیعی است که هر‌چه اسرائیل عمیق‌تر به جنگ در لبنان کشیده شود، به سلاح و پول بیشتری از ایالات متحده نیاز دارد و مشخصا هر دلار یا سلاحی که به سمت اسرائیل فرستاده می‌شود، به اوکراین نمی‌رود. دراین‌میان اگر سخن از مداخله تمام‌عیار ایالات متحده در منازعه با ایران مطرح شود، برای آمریکایی‌ها حتی حفظ سطح فعلی حمایت مادی و فنی از اوکراین‌ هم بسیار دشوار خواهد بود و کی‌یف چاره‌ای جز پذیرش صلح مطابق شروط روسیه نخواهد داشت.

شاید به همین دلیل است که در آستانه منازعه در خاورمیانه، واشنگتن‌پست به نقل از منابع آگاه دیپلماتیک مدعی شده است کشورهای غربی در‌حال‌حاضر با مقامات اوکراینی‌ گزینه پایان‌دادن به درگیری نظامی بر ‌اساس اصل سرزمینی در ازای عضویت در ناتو را مطرح کرده‌اند؛ به این معنا که کی‌یف بپذیرد سرزمین‌هایی که از دست داده است، متعلق به روسیه است.

 

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *