به گزارش گروه رسانهای شرق،
چهارمین نشست علمی بررسی اندیشههای آیتالله منتظری با عنوان «حق حاکمیت ملت، انتخابات و نظارت بر انتخابات، با نگاه بر دیدگاههای آیتالله منتظری» روز پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳ با حضور جمعی از استادان دانشگاه، روحانیون، چهرههای سیاسی و اجتماعی، زنان و جوانان در تهران برگزار شد.
فاطمه فرجی، وکیل دادگستری، مجری نشست بود. جلسه با تلاوت قرآن توسط دکتر سعید عرفانی از استادان دانشگاه و نویسنده کتاب «حکمت زندگی» آغاز شد. بهرغم عدم اطلاعرسانی عمومی نشست، برخی از شخصیتهای فرهنگی و سیاسی مانند دکتر مصطفی معین، لطفالله میثمی، دکتر حبیبالله پیمان، خسرو منصوریان رئیس انجمن توانیاب، دکتر علی مهرداد از نهضت آزادی، دکتر حاجییوسفی پزشک جراح، ناهید حسنزاده کارگردان، فاطمه گوارایی فعال مدنی و ملی-مذهبی، دکتر جمال ساداتیان سفیر اسبق ایران در انگلیس و استاد دانشگاه، مهندس سیدحسین صنیعخانی مدیرعامل سازمان مردمنهاد همیاران نازیآباد، علی اکبرجعفری نماینده مجلس ششم، محمود دردکشان و دهها نفر دیگر از کنشگران مدنی و سیاسی نیز حضور داشتند.
در این نشست که از ساعت هشتونیم صبح شروع و ساعت ۱۲ ظهر خاتمه یافت، عمادالدین باقی، بهرام شجاعی، منصور میرسعیدی، مریم باقی، موحدیساوجی و هادی قابل در سخنانی به تبیین اندیشههای آیتالله منتظری درباره حق حاکمیت ملت، تعیین سرنوشت، انتخابات و نظارت پرداختند.
عمادالدین باقی، دبیر علمی همایش، در سخنان افتتاحیه، ضمن بیان تاریخچه کوتاهی از اندیشه دموکراسی و انتخابات از یونان باستان تا دوران معاصر و اشاره به اینکه ارسطو و افلاطون واگذاری انتخاب فرمانروایان به رأی توده را موجب تباهی جامعه و به قدرت رسیدن فرومایگان میدانستند و این اندیشه در دهههای اخیر در نقد دموکراسی دوباره جان گرفته است، افزود: ما امروز وقتی از دموکراسی سخن میگوییم، به معنای حق حاکمیت ملی مبتنی بر آرای عمومی است. رأی هویتدار و تعریفشده دموکراسی غیر از غوغا یا به تعبیر گوستاو لو بون، «انبوه خلق» و توده یا توهم جمعی است که در جامعهشناسی از آن بحث میشود. ظهور رسانههای انفرادی و شبکههای اجتماعی این مسئله را پیچیدهتر کرده و امروزه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی گاهی لایک و کامنت را هم جایگزین نظر مردم میکنند و با استناد به چند لایک زیر یک پست میگویند ببینید مردم چه نظری دارند. این تعریف از نظر مردم و دموکراسی بدتر از حکومت فرومایگان خواهد شد. رأی و نظر مردم از طریق صندوق یا به هر شکلی که هویت داشته و معرف باشد، پایه دموکراسی است.
سپس بهرام شجاعی، مؤلف کتاب «مردمسالاری دینی»، در بیان مبانی اندیشه مردمسالاری آیتالله منتظری گفت: از دید آیتالله منتظری، اصل اول در روابط انسان در فضای عمومی، حق حاکمیت انسان بر خویش را که وجدانی است، تثبیت میکند.
خداوند این سلطه را از او در فضای عمومی سلب نکرده و او را به اختیار خود گذاشته که به ضرورت نظم اجتماعی، به تشخیص خودش بخشی از حق حاکمیت خود را به فرد یا افراد واجد صلاحیت در حدود مشخص و زمان معین واگذار کرده و حق نظارت بر آنها را برای خودش حفظ کند.
سخنران دوم، دکتر منصور میرسعیدی، استاد حقوق دانشگاه علامه طباطبایی، در سخنانی، با عنوان «نفی تغلب» در مورد رابطه دین، سیاست و حکومت چهار دیدگاه را طرح کرد: دیدگاه اول از آموزه جدایی دین از سیاست میگوید و اینکه دین هدفش سعادت اخروی و سیاست و حکومت هدفش سعادت زندگی است. دوم، دیدگاهی است که برای دین وجه اجتماعی نیز قائل بوده و معتقد است دین احکامی را برای مناسبات سیاسی و اجتماعی در نظر میگیرد و رویکردش بیشتر سلبی است. دیدگاه سوم پا را فراتر میگذارد و معتقد است در دین آموزههای ایجابی قدرت برای تصدی و نظارت است. دیدگاه چهارم همان نگاه گروه سوم است با این تفاوت که ایده تصدی قدرت به خودی خود نه خوب است و نه بد. اصل وجود قدرت برای بقای جامعه لازم است، اما مهم هدفی است که دنبال میکنند. دیدگاه چهارم را آیتالله خمینی در نظریه ولایت فقیه بهخصوص در رویکرد اواخر عمر مطرح کرد و آیتالله منتظری آن را گسترش داد. اما دو مبنای نظریه نصب و نظریه انتخاب، نقش تعیینکنندهای در این دیدگاه دارد؛ یعنی اگر انتخاب مردم را بهعنوان منبع مشروعیت قدرت بپذیریم، باید به نتایج آن تمکین کنیم. آیتالله منتظری اگر از چارچوب شرع برای حکومت سخن میگوید، مرادش رعایت محرمات قرآنی است؛ یعنی محرمات فرازمانی و فرامکانی که در قرآن آمده است. اما در مورد شکل حکومت از نظر او، رأی مردم و رضایت و انتخاب مردم اصل است.
مریم باقی، نویسنده کتاب «زنان در جنگ» (حقوق زنان در مخاصمات مسلحانه داخلی و بینالمللی)، در ابتدا با تعریف حاکمیت ملی تأکید کرد: «قدرت نهایی، تصمیمگیری ملت است و قدرت ملت که ابزار اصلی آن انتخاباتها و همهپرسیهاست، منبع مشروعیت حکومت است».
او با اشاره به اصولی از قانون اساسی گفت: اصل ششم، جمهوری اسلامی را با اتکا بر آرای عمومی میداند.
او در قیاس شورای نگهبان با قانون اساسی مشروطه، در نحوه انتخاب اعضا و عملکرد و وظایف آن گفت: آن شورا براساس روال سنتی از میان اعضای معرفیشده توسط مراجع تقلید به مجلس شورای ملی معرفی میشدند، اما این شورا قائم به تأیید مراجع بالادستی است. گرچه شورای نظارت بر قانون در مشروطه هیچگاه درست تشکیل نشد.
مریم باقی در ادامه بیان کرد: اگر آیتالله خمینی در دهه 40 مبتکر ولایت فقیه بود، آیتالله منتظری شارح ولایت فقیه بود و نیز شورای نگهبان را برای صیانت از رأی ملت در برابر دستکاریها در انتخابات لازم میدانست و در خبرگان قانون اساسی در تصویب اصول مربوط به آن نقش داشت، اما کمی پس از استقرار انقلاب، تغییراتی در نگاهشان ایجاد شد.
او گفت: علاقهمندان آیتالله منتظری واقف هستند که نقد، راز مانایی است. و همچنان که به آزادگی، صداقت، صراحت، شجاعت و نظرات ناب ایشان در زمینه حقوق انسان میبالند، انتقاد از خود و شجاعت از انتقاد از خود را هم در ایشان یک مشخصه بارز میدانند.
مریم باقی در پایان برخی سخنان آیتالله منتظری را در کتابهای مختلفی که از ایشان برجا مانده درباره نگاههای بعدیشان قرائت کرد.
آخرین سخنران نشست آقای محمدحسن موحدیساوجی، نویسنده کتاب «دین و جمهوریت» بود. وی در تبیین دیدگاههای آیتالله منتظری درباره حاکمیت مردم و حق تعیین سرنوشت گفت: با توجه به مکتب آیتاللهالعظمی منتظری از منابع دینی (کتاب، سنت و عقل) برای حق بر انتخاب و خطا یا همان حق تعیین سرنوشت، به هشت دلیل میتوان اشاره داشت. دلیل اول مشیت خدا بر اختیار انسان در انتخاب درست یا نادرست است. خدا هیچگاه نخواسته آدمی در گزینش راه صواب مجبور باشد.
دلیل دوم با توجه به آیات ۸ و ۹ سوره ممتحنه، مشروعیت نیکی و احسان به غیرمسلمانانی است که به خاطر دینداری مسلمانان با آنان قتال نکرده و آنها را از کاشانه خود بیرون نکردهاند؛ چراکه سلب حقوق بنیادین ازجمله حق انتخاب با احسان و دادگری هماهنگی ندارد.
سوم، فحوای قاعده الناس مسلطون علی اموالهم است که به قیاس اولویت بر تسلط انسان بر جان و فکر و اندیشهاش دلالت دارد.
چهارم معاهده پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم با غیرمسلمانان ازجمله مشرکان در مدینه است که حقوق آنان را تضمین کرده است. پنجم شرایط سیاسی است که برخی قبایل هنگام پذیرش اسلام با پیامبر داشتند و مورد پذیرش آن حضرت قرار میگرفت. ششم اختیار غیرمسلمانان در پذیرش اسلام پس از دعوت به آن است. هفتم روایاتی است که بر بیعت مردم با حضرت مهدی علیهالسلام و نیز بر حکومت آن حضرت براساس رضایت مردم دلالت دارد.
و هشتم اعتبار سیرههای مستحدث براساس دیدگاه آیتالله منتظری است که در صورت عدم مخالفت با شریعت اعتبار دارد.
در پایان، آقای هادی قابل بهعنوان اختتامیه نشست با اشاره به سوابق برگزاری این سلسله نشستها و تشکر از دستاندرکاران و میهمانان نشست و میزبان افزود: ما بهعنوان شاگردان استاد فرزانهمان مرحوم آیتالله منتظری وظیفه داریم تا هر آنچه از اندیشههای ایشان، چه در درسها و چه در دیدارهای خصوصی دریافت کردهایم، برای نسل حاضر و آیندگان بیان کنیم. نباید نظرات روشن و آیندهنگر و راهگشای ایشان را به فراموشی بسپاریم. ما در برگزاری این نشستها مشکلات و موانع بسیاری داریم و به خاطر نگرانی از جلوگیری از برنامه نمیتوانیم اطلاعرسانی قبلی کنیم و از اینکه در فضاهای محدود و با امکانات اندک نمیتوانیم از خیل مشتاقان و شما بزرگواران بهطور شایسته پذیرایی کنیم، عذرخواهی میکنیم.
source