ساعت 24 – بازارهای سرمایه ودارایی روز دوشنبه هنگامهای به پاکرده و چشم ایرانیان را به خود خیره ساختند. قیمت دلار به بالاترین قیمت در تاریخ بازار آزاد رسید و به مرز 120 هزارتومان نزدیک شد و قیمت هرسکه طلا کمی بیشتر از 126 میلیون تومان شد. این تحول که در هرمحفلی نقل میشود چندروزی است ادامه دارد. .
این تحولات در حالی است که نرخ بازدهی موثر سالانه اوراق دولتی یا «اخزا» نیز برای نخستینبار به بیش از ۳۸درصد رسید. سطحی که آخرینبار پس از جنگ ۱۲روزه لمس شده بود.
بهنام علیخانی، تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به سقفشکنی در تمامی بازارها گفت: اسناد خزانه اسلامی نیز در همین مسیر حرکت میکند. بازدهی اوراق اخزا طی هفتههای اخیر برای برخی سررسیدها از مرز ۳۸ تا ۴۱ درصد هم عبور کرده و در محدودههای بیسابقهای قرار گرفته است. بخشی از افزایش نرخ بازده ناشی از نیاز دولت به تامین مالی، فشار فروش دارندگان نهادی و همچنین رشد نرخهای بینبانکی است.
اما پیام اصلی این ارقام برای بازار سهام روشن است: وقتی یک سرمایهگذار میتواند بدون پذیرش ریسک قیمتی، بازده سالانه ۳۵ تا ۴۰ درصد دریافت کند، جذابیت سهام برای او تنها زمانی توجیهپذیر است که انتظار سودآوری شرکتها و رشد شاخص از این نرخ فراتر برود. بنابراین نرخ اخزا تبدیل به یک «سد روانی» برای بخشی از نقدینگی میشود و رقابت بین این اوراق و بازار سهام، عامل کلیدی در تحلیل مسیر پیشروی شاخص است.
فاطمه حاجعلی، تحلیلگر بازار سرمایه نیز مهمترین رویداد روز گذشته را ثبت نرخ ۳۸ درصدی برای اخزا دانست و گفت: این اتفاق برای نخستینبار رخ داد و میتوان آن را بهعنوان یک سیگنال هشدار جدی برای بازار سهام تعبیر کرد. وقتی نرخ بازده اوراق بدون ریسک در محدوده ۳۸ درصد قرار میگیرد، پیام روشن آن این است که بخش قابلتوجهی از نقدینگی، بهخصوص سرمایههای محافظهکار، میتوانند بدون تحمل ریسکهای قیمتی و سیاسی و عملیاتی، روی عددی بسیار جذاب و نسبتا قطعی حساب باز کنند.
در چنین شرایطی، جذابیت سهام برای این دسته از سرمایهگذاران کاهش یافته و نرخ تنزیل در مدلهای ارزشگذاری بالا میرود؛ اتفاقی که بهطور مستقیم ارزش فعلی جریانهای نقدی آینده شرکتها را پایین میآورد و دست بازار را برای توجیه قیمتهای فعلی و رشدهای آتی میبندد. به همین دلیل است که حتی در روزی با شروع مثبت، معاملات بهمحض روبهرو شدن با فشار عرضه و عقبنشینی خریداران، به تعادل میل میکند و توان ادامهدادن رالی صعودی را ندارد.
وی ادامه داد: از سوی دیگر، رشد نرخ ارز طی روزهای اخیر، لایه دیگری از پیچیدگی را به معادلات بازار افزوده است. دلاری که تا همین چند روز پیش برای عبور از محدوده ۱۱۰ هزار تومان تردید داشت، حالا با شتاب خود را به بیش از 118 هزار (تا لحظه تنظیم این گزارش) رسانده و به نظر میرسد برای فتح این سطوح عجله دارد. این جهش را نمیتوان صرفا بهعنوان یک نوسان مقطعی دید؛ بلکه بیشتر شبیه تغییر فاز انتظارات تورمی و ارزی در ذهن فعالان اقتصادی است. برای این رشد سه دسته علت مطرح است. دسته اول به ریسکهای سیاسی و منطقهای اشاره دارد؛ فضایی که در آن رفتوآمدهای دیپلماتیک فشرده، سفرهای ناگهانی مقامات خارجی و ابهام در چشمانداز سیاست خارجی، بازار را نسبت به آینده محتاط و نگران میکند.
در این حالت، افزایش نرخ ارز نه ناشی از بهبود متغیرهای بنیادی، بلکه انعکاس ترس و نااطمینانی است و همین موضوع سبب میشود رشد دلار برای بورس اثر خالص مثبتی نداشته باشد؛ چراکه سرمایهگذار همزمان از ریسکهای سیستماتیک میترسد و از ورود جدی به بازار سهام سر باز میزند.
این تحلیلگر ادامه داد: دسته دوم عوامل، ریشه در متغیرهای اقتصادی داخلی دارد؛ از نگرانی نسبت به تورم انتظاری و احتمال افزایش قیمت سوخت و سایر کالاهای پایه گرفته تا تلاش گروهی از صاحبان نقدینگی برای حفظ ارزش دارایی خود در برابر تورم احتمالی. در این فضا دلار در نقش یک دارایی پشتیبان ظاهر میشود و فشار تقاضا بر آن افزایش مییابد؛ رفتاری که در سالهای گذشته نیز نمونههای مشابه آن بارها تکرار شده و چندان غافلگیرکننده نیست.
source