به گزارش گروه رسانهای شرق،
ایوب اسلامیان، پژوهشگر اجتماعی در یادداشتی برای شرق نوشت: اخیراً افشای دسترسی ترجیحی و بدون فیلتر اینترنت برای طیفی خاص از نخبگان حاکمیتی، رسانهای و سیاسی، پرده از یکی از عریانترین اشکال ستم سیستماتیک در عصر دیجیتال برداشت. این اقدام، تنها یک «ترجیح اداری» نیست؛ بلکه تجلی یک نابرابری ساختاری عمیق است که نفس عدالت را در جامعه میگیرد.
به عنوان یک مددکار اجتماعی، همواره میآموزیم که ستم تنها در شعارها و اعمال خشونتبار آشکار نیست، بلکه در ساختارهای به ظاهر عادی و مکانیزمهای توزیع منابع نهفته است. اتفاق اخیر، نمونهای بارز از همین بازتولید ستم ساختاری است. این رویداد، تجلی یک سیستم ناعادلانه است که ما را بر آن میدارد تا بر اساس چارچوب نظریه ضد ستم در مددکاری اجتماعی، آن را تحلیل و محکوم کنیم.
این اتفاق، یک سکوت سیستماتیک را فریاد میزند. سیستمی که بر زبان، «حفاظت از جامعه» را میآورد، اما در عمل، خطوط قرمزی برای خود تعریف نمیکند و برای صاحبان قدرت و نفوذ، راههای فرار میگشاید. این دقیقاً همان مکانیزمی است که نظریه ضد ستم بر آن تأکید دارد: تبعیض زمانی به ستم تبدیل میشود که در سطح ساختاری و نهادی نهادینه شود. وقتی روزنامهنگار، نماینده مجلس یا فعال رسانهای و سیاسی، در حالی که عموم مردم پشت دیوار بلند فیلترینگ گرفتارند، به آزادترین محتوای دنیا دسترسی دارد، این پرسش بنیادین مطرح میشود: آیا قوانین برای حکمرانی بر مردم است یا برای پاسخگویی در برابر آنان؟
در مددکاری ضد ستم، اولین گواهی، شناسایی رابطه قدرت نابرابر است. اینترنت به یک کالای اساسی و ابزار قدرت تبدیل شده است. انحصار دسترسی به آن، نه تنها شکاف دیجیتالی، که شکاف عدالت توزیعی را عمیقتر میکند. این اقدام، مصداق عینی تبعیض مثبت وارونه است؛ امتیازی که نه برای جبران محرومیت تاریخی که برای تحکیم امتیازات موجود به کار میرود.
ما به عنوان کنشگران اجتماعی، همواره بر اصل بازتابندگی تأکید داریم. این اصل از ما میپرسد: «آیا خود ما، ناخواسته، در بازتولید سیستم ستم شریکیم؟» پاسخ به این سؤال در مورد رانت اینترنتی روشن است: نمیشود با دسترسی به یک امتیاز، با خودِ مفهوم امتیاز مقابله کرد. پذیرش این امتیاز ناعادلانه، حتی اگر به قصد «تسهیل کار خیر» باشد، به معنای مشروعیت بخشی به سیستمی است که نفس وجود چنین امتیازاتی را ممکن میسازد. این، خلاف بنیادیترین اصل اخلاقی مددکاری ضد ستم است که بر توانمندسازی جمعی به جای انباشت امتیاز فردی تأکید میورزد.
در نهایت باید اشاره کنم راه مقابله با این مانعتراشی در مسیر گردش آزاد اطلاعات، هرگز درخواست برای عضویت در «حلقه طلایی» صاحبان امتیاز نیست. راه حل واقعی، ایستادگی برای دسترسی همگانی و عادلانه است. ما باید به جای تقاضای سهم خود از کیک رانت، برای نابودی خودِ مفهوم کیک رانت مبارزه کنیم. همه باید رفع فیلترینگ گسترده را به عنوان یک مانع اصلی در دسترسی به اطلاعات مطالبه کنیم و خواستار شفافیت کامل در مورد هرگونه سیاست دسترسی ترجیحی و دلایل آن باشیم.
مجددا تأکید میکنم هیچ دلیل امنیتی، سیاسی یا اقتصادی نمیتواند توجیهکننده ایجاد یک «طبقه ممتاز دیجیتال» باشد. در هر جایگاهی اگر دغدغه عدالت داریم، وظیفه داریم در برابر هر شکلی از تبعیض حتی اگر به نفع ما باشد، بایستیم. ستم، چه با چکمه اعمال شود و چه با یک آیپی ویژه، نقض کرامت انسانی است. وظیفه اخلاقی و حرفهای ما، افشای این نابرابری و طلب عدالتی است که در آن، امتیازی به نام «دسترسی به اطلاعات» وجود نداشته باشد، چون همگان از آن بهرهمندند.
source