نقد فیلم گرگ ها 2024 (Wolfs) ؛ شیمی خوبی که فیلم را بهتر نمی‌کند

نقد فیلم Wolfs 2024 توسط منتقدان

نقد Wolfs 2024 توسط منتقدان با نمرات مثبتی همراه بود. این فیلم در وب‌سایت IMDb نمره 6.5 از 10، در وب‌سایت Rotten Tomatoes نمره 69 از 100 و از وب‌سایت Metacritic نمره 61 از 100 را دریافت کرد. برخی از نظرات منتقدان در مورد فیلم گرگ‌ها را مشاهده کنید.

Consequence / لیز شنون میلر: 91

فیلم گرگ‌ها دارای داستانی کلاسیک، هوشمندانه، سرگرم‌کننده و جذاب است؛ یک فیلم قوی که در یک سالن سینما پرجمعیت عالی اجرا می‌شود و می‌توانست یک شب خوب برای بزرگسالان در سینماها فراهم کند.

Original-Cin / کارن گوردون: 75

در مجموع، گرگ‌ها نوآوری جدیدی ارائه نمی‌دهد و اصلاً قصدش هم این نیست، اما به هر حال، یک سرگرمی خوب و مفرح برای چند ساعت در سینماست و همین برای من کافی است.

Collider / تانیا حسین: 70

به عنوان فیلمی که از شیمی غیرقابل‌انکار بازیگران اصلی خود بهره می‌برد، گرگ‌ها بخش عمده‌ای از قدرت خود را از تعامل بی‌دردسر «کلونی» و «پیت» می‌گیرد، هرچند که از نظر روایت ضعف‌هایی دارد؛ اما برای طرفداران کمدی‌های اکشن سبک، ولفز یک تجربه‌ی مفرح و هیجان‌انگیز است، حتی اگر نتواند تأثیر ماندگاری داشته باشد.

LarsenOnFilm / جاش لارسون: 63

از زمانی که ولفز از هتل خارج می‌شود، جذابیت فیلم کم‌رنگ‌تر خواهد شد (هرچند آستین آبرامز یک مونولوگ سرگیجه‌آور و خنده‌دار به‌عنوان شخصیت سومی که در مسیر به آن‌ها ملحق می‌شود ارائه می‌دهد) و تلاش در پرده‌ی آخر برای افزودن یک معضل اخلاقی به داستان، غیرواقعی به نظر می‌رسد.

بررسی فیلم گرگ ها توسط فیگار

در فیلم Wolfs شاهد شیمی بسیار خوب بین «کلونی» و «پیت» هستیم که بار سرگرمی فیلم را به دوش می‌کشد. داستان از آنجایی شروع می‌شود که این دو طی یک اتفاق مجبور خواهند شد که با یکدیگر همکاری کنند. این همکاری بر خلاف میل هر جفت آن‌ها است، اما همین اختلاف باعث شده تا یک اثر کمدی جذاب را شاهد باشیم.

جالب است که در میان این دو نفر تنش و دعوایی دیده نمی‌شود و فقط در لحظات متعدد به صورت کلامی با یکدیگر در حال مکالمه‌های خنده‌داری هستند که فیلم را هر لحظه جذاب‌تر می‌کند.

این فیلم بین طنز و معنا گیر کرده و هیچ‌کدام را به طور کامل ارائه نمی‌دهد. گرگ‌ها از استعدادهای جذاب «برد پیت» و «جورج کلونی» بهره می‌برد، اما ضعف‌های مختلف فیلمنامه برای بیننده اذیت‌کننده خواهد بود.

هنگامی که یک دادستان میانسال نیویورکی (ایمی رایان) خود را در اتاق هتلی مجلل همراه با جسد خونی و نیمه‌برهنه‌ی یک مرد جوان می‌یابد، دچار وحشت می‌شود، اما به اندازه‌ی کافی هوشمند است که شماره‌ی محرمانه‌ای که برای چنین موقعیت‌های رسواکننده‌ای به او داده شده بود، تماس بگیرد.

«کلونی» که همچنان با کت چرم مشکی خود جذاب است، اما حالا کمرش درد می‌کند، سر می‌رسد و شروع به پاک کردن تمام نشانه‌های جرم می‌کند. با این حال، در چرخشی غیرمنتظره، شخصیت «برد پیت» نیز با همان لباس برای پاک‌سازی سر می‌رسد؛ او از سوی صاحبان هتل به مأموریت مشابهی فرستاده شده است.

هر دوی این کاراکترها تمایل دارند تنها کار کنند، اما وفاداری متفاوت آن‌ها به دادستان و هتل، آن‌ها را مجبور به همکاری ناخواسته می‌کند. این صحنه‌های ابتدایی که در آن شخصیت‌ها یکدیگر را ارزیابی کرده و سعی می‌کنند بهترین مسیر را بیابند، مقدمه‌ای جذاب است که به تدریج با افزایش جذابیت داستان، آن‌ها را به مأموریتی بزرگ‌تر می‌فرستد؛ مأموریت یافتن صاحب یک محموله‌ی کوکائین که در حین کارهایشان پیدا خواهند کرد.

یکی از مشکلاتی که در این فیلم دیده می‌شود، این است که دو شخصیت اصلی بسیار خونسرد هستند و با کلام به یکدیگر حمله می‌کنند که این باعث ایجاد کمدی‌های بسیار خوبی شد، اما به مرور تکراری می‌شود و ممکن است که بیننده را خسته کند.

برخلاف ژانری که برای آن تعیین شده، گرگ‌ها فیلم پر تنشی نیست و کمتر پیش می‌آید که شما نگران شخصیت‌های اصلی داستان باشید. تهدیدها بلافاصله از بین می‌روند و گرگ‌ها نمی‌تواند به عنوان یک فیلم اکشن، هیجانی را که از این ژانر انتظار دارید بر آورده کند.

فیلم هیچ عجله‌ای برای جلو بردن داستان خود ندارد و به طور واضح تمام پتانسیل خود را روی «کلونی» و «پیت» سوار کرده تا از وجود و کاریزمای آن‌ها بهره ببرد. البته این روش کار کرده است و شما هر لحظه از حضور دو شخصیت اصلی در صحنه لذت می‌برید، اما صرفا این موضوع برای یک فیلم کافی نیست.

فیلم حداقل می‌توانست برخلاف داستان ناامیدکننده‌اش، شخصیت پردازی بهتری برای «پیت» و «کلونی» در نظر بگیرد تا حداقل این دو شخصیت در ذهن ما باقی بمانند، اما تمام زمان خود را صرف کمدی بین این دو می‌کند و باعث می‌شود که ما شناخت کافی از آن‌ها نداشته باشیم. شخصیت پردازی بهتر می‌توانست کمک کند که سکانس‌های پایانی معنادارتر به نظر برسند.

یک شخصیت جوان‌تر به تیم دو نفره اضافه می‌شود که به «کلونی» فرصت می‌دهد تا در چند صحنه دراماتیک، درباره‌ی انزوای شغلش تأمل کند. این موضوع به‌طور نظری این سوال را مطرح می‌کند که آیا این دو نفر می‌توانند با هم کنار بیایند یا نه، اما فیلم هرگز به‌طور عمیق‌تری به ابعاد احساسی شخصیت «کلونی» نمی‌پردازد.

جمع بندی

در فیلم Wolfs به کارگردانی «جان واتس»، «جورج کلونی» و «برد پیت» جذابیت همیشگی خود را به عنوان پاک‌کننده‌های مستقل به ارمغان می‌آورند که مجبورند با هم کار کنند، اما ظاهر براق فیلم نمی‌تواند فیلمنامه‌ی نیمه‌کاره‌ای که نه شوخ‌طبعی دارد و نه احساسات را جبران کند.

امتیاز وب‌سایت فیگار به فیلم گرگ‌ها 6 از 10 است.

بیشتر بخوانید: