در این آشفته روزگار و استهلاک به ناچار اعصاب و روان و جسم به مقتضی شرایط روزگار از یک طرف و سن از طرف دیگر، تصمیم گرفته بودم از کنار بسیاری رویکردها عبور کنم و توجه نکنم. اما این یکی حیرت انگیز است.
معلوم شده عدهای که بعضاً طرفدار فیلترینگ هستند از طریق نهادهایی سیم کارت سفید یا آزاد بدون فیلتر استفاده میکردهاند. برخی خبرنگار بودهاند و گفته شد به برخی خبرنگاران سیم کارت بدون فیلتر داده شده. اما بسیاری هم معلوم شد که سرشان بر بالینهای دیگر بوده.
رو شدن مطلب هم مربوط به سیاست شبکه X یا همان توئیتر سابق است که محل ثبت حسابهای کاربری را نیز اخیراً نشان میدهد. کسانی که سیم کارت سفید داشتهاند، نشان میدهد که حساب کاربری از ایران ثبت شده. اگر کسی فیلتر شکن داشته حساب از کشور قرار داشتن سرورهای فیلتر شکن نشان داده میشود.
نکته دوم این که بسیاری از این حسابها به سرعت محل ثبت را از کشور به منطقه تغییر داده و در نتیجه به جای ایران west Asia نشان داده میشود که همان است. این تغییر کمکی به پوشیده ماندن نکرد.
سوم این که برخی حسابهای به ظاهر ضد انقلاب هم دارای همین سیم کارتهای بدون فیلتر داخلی هستند و سرشان بر همان بالین است!
چهارم این که برخی حسابهای تجزیه طلب و پان این و آن نیز از همین سیمکارت ها دارند و سرشان بر همان بالین است!
این شیوههای کثیف چه کار کردی داشته ؟ اخلاق مورد ادعا کجا است؟ گرچه دستها رو شده اما ای کاش شرافت و صداقت سرمایه کار میبود.
اما مطلبی غیر مرتبط، ما قبل از انقلاب زمان دانشجویی این نوع اشعار را بسیار میخواندیم. چند فراز از شعری از اخوان ثالث:
.مشتهای آسمانکوب قوی،
وا شده ست و گونه گون رسوا شده ست.
یا نهان سیلی زنان یا آشکار،
کاسه ی پَست گداییها شده ست؛
۰۰۰
خانه خالی بود و خوان بی آب و نان،
و آنچه بود، آش دهن سوزی نبود.
این شب است، آری؛ شبی بس هولناک.
صفحه تلگرامی دکتر محمد طبیبیان
source