به گزارش گروه رسانهای شرق،
سیاوش رزمند: «خب عالیجناب در وهله اول بگویم که هرم یعنی قدرت، یعنی سرکوب، یعنی زور و تزویر و ثروت. اما به همان اندازه هم: سلطه بر عوام، محدودکردن ذهن آنها، تضعیف اراده آنها، یکنواختی و اتلاف است».
(هرم، اسماعیل کاداره)
در کاراکاس که تا جایی که ما و دیگران میدانیم، پایتخت کشور بسیار نفتخیز (دقت کنید، بسیار نفتخیز) ونزوئلا است، سازهای عظیم و هرمشکل وجود دارد به نام «ال هلیکوده» که از هر نقطهای در شهر دیده میشود. از سال 1956 تاکنون و بهویژه پس از مرگ بت بولیواریستی و خالق چاویزمو این ساختمان نمادی از وحشت برای شهروندان و صدالبته دژی از اختیار برای حکومت نیکلاس مادورو بوده است که با مشت آهنین و فساد مالی یک دولت نارکوتیک (دولتی وابسته به تجارت مواد مخدر) را بر روی خرابههایی که روزگاری فخر و نماد ثروت آمریکای لاتین بود، اداره میکند.
امروز ونزوئلا بر همان تیغه پرتگاهی قرار گرفته است که نوریگا در پاناما به سال 1989 قرار گرفته بود، با این تفاوت که نوریگا لباسی از پولشویی و زدوبند با سازمان سیا و کنتراها و پابلو اسکوبار بر تن داشت اما مادورو کمی آبرومندتر حداقل رختی پوپولیستی بر تن کرده است؛ پوپولیسمی که البته ربطی به چپگرایی کوبا، شیلی یا حتی برزیل ندارد و کلکتیوهای وفادار به حکومت او دستکمی از گانگسترهای حومه ریودوژانیرو ندارند. بعید است کسی هنوز صحنه بینظیر کیکخوردن یواشکی مادورو در پخش زنده را، هنگامی که تصور میکرد ضبط پایان یافته است، از یاد ببرد و اینکه جان الیور به شکلی بینظیر پادشاه عریان را مضحکه جهان کرد. البته تا فراموش نکردهایم از صرف استیک گرانقیمت در استانبول و در رستوران لاکچری نصرت نگذریم؛ آنهم در شرایطی که دیگر حتی زبالهای برای پسماند خوراک روزانه مردم ونزوئلا باقی نمانده بود. دیکتاتورهای فریبکار به هر ریسمانی چنگ میزنند اما فساد همه چیز را برملا میکند و پردهها فرو میافتند.
کاپتاگون برای بشار اسد، فنتالین برای شی جینپینگ و هروئین برای خونتاهای میانمار و تایلند؛ پس شاید بهانه مبارزه با مواد مخدر که ترامپ و وزارت جنگ ایالات متحده آمریکا دم از آن میزنند، پربیراه نباشد (تبصره آنکه وزارت جنگ حقیقتا پرمسماتر از نام وزارت دفاع است، آنهم وقتی که آمریکا تا به حال جز پرل هاربر با پدیدهای به نام دفاع از خود روبهرو نبوده است). ارتش ونزوئلا روی کاغذ اعدادی بزرگ با تجهیزاتی مناسب در مقایسه با دیگر کشورهای آمریکای لاتین در اختیار دارد اما سالها تحریم، فساد و نبود رسیدگی، بعید است کارایی چندانی برایش باقی گذاشته باشد.
امروز مردم ونزوئلا خشمگین، خسته و گرسنه هستند و در حقیقت اپوزیسیون کنونی را هم بهتنهایی میتوانند کنار بگذارند (قضیه خوان گاییدو نشان از همین دارد) و همانند دیگر کشورهایی که از طریق نسل z یا هر قشر و نسل دیگری، تغییر را رقم میزنند، مطمئن باشند آفتاب روزی دیگر بر فراز کاراکاس و دیگر شهرهای کشور آنها طلوع خواهد کرد و برای این کار شاید و امیدوارانه هیچگاه احتیاجی به ترامپ، ناو هواپیمابر و جنگنده نباشد تا بتوان یک راننده اتوبوس را که تعلیم رژیم غذایی (رژیم مادورو) میدهد، از تاریخ خود بزدایند.
اما تا آن موقع هنوز این هرم بدنام بر تمام کاراکاس سایه انداخته است.
source