حمله موشکی به زیرساختهای کییف که تولید برق را به نزدیکی صفر رساند، هشداری مستقیم به ایران است. با اتکا به بیش از ۹۰ درصدی ظرفیت تولید حرارتی و برقآبی متکی بر گاز و آب، ساختار انرژی کشور در برابر هر تهدید امنیتی یا بحران اقلیمی (مانند خشکسالی یا ناترازی گاز) همانند اوکراین، در معرض فروپاشی کامل قرار دارد.
امیر قنبری، کارشناس انرژی در یادداشتی اختصاصی برای گروه اقتصاد خبرگزاری آنا نوشت:حمله اخیر روسیه به زیرساختهای انرژی اوکراین نشان داد که در عصر جنگهای مدرن، اهمیت انرژی بسیار بالا است. قطع گسترده برق در کییف نهتنها خدمات حیاتی را مختل کرد، بلکه اهمیت تمرکز زدایی از تعداد محدودی نیروگاه حرارتی بزرگ را بیش از پیش روشن ساخت. برای ایران، که هنوز بخش اعظم برق خود را از نیروگاههای حرارتی و برقآبی تأمین میکند، این حادثه باید بهعنوان هشداری جدی تلقی شود.
در حمله اخیر روسیه، شبکهٔ برق اوکراین هدف قرار گرفت؛ بهگونهای که شرکت ملی انتقال برق اوکراین اعلام کرد تولید برق کشور تقریباً «به صفر» کاهش یافته است. در کییف، برخی مناطق ۸ تا ۱۲ ساعت بدون برق ماندند؛ قطعی که عملکرد خدمات شهری، امداد و بخش درمان را تحت فشار گذاشت. به گزارش رسانههای بینالملی، در پی این حمله، نیروگاههای حرارتی اوکراین از مدار خارج شدند و پستهای اصلی انتقال برق در اطراف پایتخت هدف مستقیم موشکها قرار گرفتند. نتیجه، فلجشدن بخشهایی از شبکه ملی برق بود. به عبارت بهتر، حملات روسیه به زیرساخت انرژی اوکراین نشان داد که تمرکز تولید برق در چند نیروگاه بزرگ، کشور را در برابر بحرانهای اینچنینی ناتوان میکند. با از کار افتادن چند نیروگاه، شبکه سراسری فروپاشید و خدمات شهری و درمانی مختل شد. ایران نیز با وابستگی بالای ۹۰ درصدی به نیروگاههای حرارتی و برقآبی در موقعیتی مشابه قرار دارد. خشکسالی و کمبود گاز هر سال شبکه را تهدید میکند.
برق متمرکز، نقطهضعفی راهبردی
تحلیلهای امنیتی در مورد حملات اخیر روسیه تأکید میکنند که هدف از حمله به تاسیسات انرژی، فقط نابودی زیرساختها نبود، بلکه فلج کردن عملکرد شهری و زندگی روزمره مردم هدف بود. با از کار افتادن چند نیروگاه اصلی، کل سیستم انتقال و توزیع دچار فروپاشی شد. شبکه برق اوکراین، که به طور عمده بر نیروگاههای بزرگ متمرکز است و همین تمرکز بالا در چند نقطه محدود باعث شد کل کشور در تاریکی فرو رود.
الگوی مشابهی در ایران نیز دیده میشود. بیش از ۸۵ درصد برق کشور از نیروگاههای حرارتی تأمین میشود و نزدیک به ۱۰ درصد دیگر از نیروگاههای برقآبی. هر دو منبع، بهشدت به شرایط طبیعی و تامین سوخت وابستهاند. خشکسالی و پدیده ناترازی گاز، هر تابستان و زمستان شبکه را در وضعیت ناپایدار قرار میدهد. این سبد انرژی با تنوع پایین، در برابر هر بحران اقلیمی یا تهدید امنیتی، همان ضعف بنیادینی را دارد که امروز در اوکراین دیده میشود.
پدافند غیرعامل در حوزه انرژی باید جدی گرفته شود
در اثر حملات روسیه به اوکراین، بیمارستانها مجبور به استفاده از ژنراتور شدند، مترو برای ساعتها تعطیل شد و سامانههای ارتباطی دچار اختلال گسترده شدند. پدافند غیرعامل در این شرایط، به معنای تابآوری زیرساخت است. اوکراین نشان داد که نبود تنوع در منابع انرژی، بزرگترین مانع این تابآوری است. ایران نیز امروز با چالشی مشابه روبهرو است. خاموشیهای تابستانی، افت تولید برقآبی بهدلیل خشکسالی و وابستگی به نیروگاههای حرارتی در فصل سرما، همگی نشانههایی از شکنندگی ساختار انرژی کشورند. در شرایطی که امنیت انرژی به بخشی از امنیت ملی تبدیل شده، بیتوجهی به پدافند غیرعامل میتواند در بحرانهای آینده، آسیبهایی مشابه تجربه اوکراین به همراه داشته باشد.
سبد انرژی کشور باید متنوع باشد
راهکار، حرکت بهسوی توسعهی انرژیهای تجدیدپذیر است. کشورهایی مانند آلمان، دانمارک و ترکیه با تولید برق در صدها واحد کوچک خورشیدی و بادی، توانستهاند حتی در بحرانهای شدید، پایداری شبکه را حفظ کنند. ایران یکی از مستعدترین کشورها برای توسعه این الگو است. با بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال و تابش میانگین ۵.۵ کیلوواتساعت بر مترمربع، انرژی خورشیدی میتواند به یکی از ستونهای اصلی تولید برق کشور تبدیل شود. افزایش سهم نیروگاههای خورشیدی در مقیاسهای مختلف، نه فقط از ناترازی برق میکاهد بلکه از منظر پدافند غیرعامل نیز اهمیت فراوانی دارد. در ایران، جایی که وابستگی به نیروگاههای حرارتی و برقآبی بالا است و طرحهای تجدیدپذیر هنوز با تأخیر پیش میروند، نیاز به اصلاح ساختار سبد انرژی از هر زمان ضروریتر بنظر میرسد.
source