به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

 اسحاق جهانگیری در مراسم رونمایی از کتاب خود با عنوان «اندیشه ایران؛ روایت ۸ سال معاون‌اولی» با بیان اینکه بستر انتشار کتاب در اندیشه ایران اختصاص دارد، گفت: سپاس فراوان دارم از هموطنان دغدغه‌مندی که از این پس با تحمل در این روایت و نقد این تجربه و تجربه‌هایی از این دست، به عنوان ضرورتی برای فهم بهتر مسائل ایران، وقت گذاشتند. از همه کسانی که در فراهم کردن این فرصت برای اینجانب کمک کردند صمیمانه تشکر دارم.

معاون اول دولت تدبیر و امید درباره محتوای کتاب خود بیان کرد: روایتی هشت‌ساله از معاون اولی، در واقع خوانشی است از موضوعی که قبل از آن و بعد از آن، به عنوان توسعه ایران دغدغه من بوده است. معتقدم که حوادث آنگونه که بوده است، بدون کم و کسر باید منعکس بشود و نباید نگران باشیم که ممکن است جناحی یا گروهی سوءاستفاده بکند. ما اگر نقاط ضعف خودمان را خوب نبینیم و خوب نشناسیم، طبعاً راه درمان و اصلاح را پیدا نمی‌کنیم. شناخت مسئله مقدم است بر درمان.

وی افزود: بی‌تردید اگر در برخورد با حوادث، موضوع خودی و غیرخودی مطرح نشده بود، ما امروز در چنین شرایطی قرار نداشتیم. این کتاب نگاه به گذشته بر پایه فهم امروز نیست؛ خاطره‌گویی و آرزو‌اندیشی هم نیست. حکایتی است از منابع و عوامل مساعد و نامساعد توسعه ایران؛ حکایتی که همچنان باقی است و بخشی از تجربه‌هایی است که همچنان ناخوانده مانده است.

معاون اول دولت‌های یازدهم و دوازدهم با اشاره به سابقه یادداشت‌نویسی خود گفت: من از زمان استانداری اصفهان در دهه ۷۰ تاکنون مسائل مهم کشور، دولت و جامعه را که در آن‌ها حضور داشتم، یادداشت می‌کردم. این کتاب برشی است از آن یادداشت‌ها و خاطراتی که نوشته شده است. اکنون که فرصتی فراهم شد تا از فراز روزمرگی کارهای اجرایی به گذشته و حال و به مسائل و تنگناهای کشور نگاه کنم، بخش‌هایی را در این کتاب یادداشت کردم و نوشتم.

جهانگیری با تأکید بر شرایط دشوار کشور افزود: ما در شرایطی هستیم که با بحران‌های متعددی روبه‌رو هستیم. عبور از موانع و بحران‌ها، تحریم‌ها و تهدیدها، چالش‌ها و اَبَرچالش‌هایی که امروز کشور با آن‌ها روبه‌روست، الزامات و سازوکارهایی دارد. اما به دلیل گریز از انباشت تجربه که بزرگ‌ترین دارایی هر ملتی است و متأسفانه در ایران کمتر به آن توجه می‌شود و ضعف در نقد و بررسی شیوه حکمرانی، کشور ما را از نعمت اصلاح رویکردهای غلط و رویه‌های بحران‌زا روزبه‌روز بیشتر دور کرده است.

وی ادامه داد: به نظر من، الزاماتی که باید در مقابله با چالش‌ها و بحران‌ها استفاده کرد، پنج نکته ضروری است که قادر هست در یک مدل به عنوان مدل حل مسئله از آن استفاده کرد. این‌ها تجربیاتی است که من اندوختم و دوستان دیگری هم معتقد هستند که موافق هستند. نخستین مسئله انتخاب تیم مدیران کاردان، قوی و شجاع است. یک‌وقتی یکی از دوستان که در جلسه حضور دارد، رئیس یکی از بنگاه‌های بزرگ اقتصادی می‌گفت که یک استاد دانشگاه از ژاپن دعوت کرده بودیم که کار مدیریتی زیادی داشت و برای مدیران ما یک دوره‌ای راجع به مدیریت داشته باشد. یک جلسه مفصل چندساعته بحث کرد. سؤال کرد مدیریت چیست؟ اصلی‌ترین وظیفه مدیریت چیست؟ هر کسی بر اساس آموخته‌هایش گفت برنامه‌ریزی، نظارت و چیزهایی که در کتاب‌ها نوشته‌اند و در عمل اجرا کرده‌اند. در پایان جلسه گفت، خب این‌ها که هست؛ همه مدیران مدعی هستند این‌ها را دارند. به نظر من البته آن استاد یک مقدار اغراق کرده بود، گفت ۹۰ درصد کار مدیر، اعم از اینکه رئیس‌جمهور است یا وزیر یا رئیس یک بنگاه بزرگ، انتخاب همکاران خوب است. به تعبیر او مدیر باید همکاران خوب انتخاب کند و بعد برود قهوه‌اش را بخورد؛ آن‌ها هستند که کار را پیش می‌برند.

جهانگیری افزود: امروز کشور به تیم مدیریت نیاز دارد. همین که فکر بکنیم یک کسی را انتخاب کردیم و این چهار نفر راضی شدند، چقدر خوب شداین پس برای حل بحران نبوده و برای مقابله با آن مشکلات نبوده. دوم داشتن برنامه است. مدیر باید برنامه داشته باشد؛ بداند برای کاری که انتخاب شده، از این نقطه در این زمان به کدام نقطه می‌خواهد برسد. مدیریت ارشد باید قادر باشد حوزه پیرامونی تیم مدیریت را برای کار کردن هموار بکند. همه نهادهای دیگر، نهادهای قدرت، باید حامی آن تیم باشند که می‌خواهند بحران را مدیریت بکنند. نمی‌شود از یک جای دیگری در حکومت، گروهی برای حل بحرانی انتخاب شده باشند و از طرف دیگر چوب لای چرخ آن‌ها بگذارند؛ با منابع عمومی، با بودجه دولت و امکانات کشور.

وی ادامه داد: ببینید ما همه‌مان مثل چرخ‌دنده‌های یک اتومبیل هستیم. در اتومبیل ده‌ها چرخ‌دنده متفاوت هست که کار می‌کنند و مأموریت‌شان این است که بچرخند. در یک حالت است که اگر همه این مأموریت‌ها در هماهنگی با همدیگر قرار گرفت، آن حکومت حرکت می‌کند و جلو می‌رود. اگر که نه‌بله، چرخ‌دنده می‌چرخد اما اتومبیل سر جای خودش ایستاده. ما فکر می‌کنیم داریم حرکت می‌کنیم. ادامه دارد…

جهانگیری با اشاره به تجربه مدیریتی هشت‌ساله خود گفت: اعتقاد من این است که یک مدل برای همه بحران‌ها و چالش‌ها وجود دارد. در دوره مدیریت خودم، در همین هشت سال، در این کتاب اشاره کرده‌ام که برخی مسائل حل شد؛ این مسائل ویژگی‌هایی داشتند و برخی که حل نشد، ممکن است در این ویژگی‌ها اشتباه کردیم و خوب انتخاب نکردیم.

وی با یادآوری آغاز دولت روحانی بیان کرد: روز اول، دولت با تحریم‌های شورای امنیت، آمریکا و اتحادیه اروپا مواجه شد. به خود من، برخی از صاحب‌نظران سیاست خارجی کشور که جزو وزرای خوش‌نام بعد از انقلاب بودند، می‌گفتند که در دو تا هشت سال اول، نمی‌توانید تحریم‌های شورای امنیت را مدیریت کنید. اما همه پنج ویژگی در تیمی که کار می‌کرد وجود داشت و کار به نتیجه رسید.

حهانگیری ادامه داد: در سال ۹۲، زمانی که شروع کردیم، کشور با رکود تورمی مواجه بود. تیمی که برای اقتصاد و اجرای کشور کار کرد، همه ویژگی‌های لازم را داشت. برای اولین بار، در یک دوره، به دلیل اصرار رئیس‌جمهور که تورم باید تک‌رقمی شود، تیم می‌دانست چه باید بکند. در همان دوره چهار سال، دوبار قیمت بنزین افزایش یافت: یک بار از ۱۰۰ تومان به ۴۰۰ تومان سهمیه‌ای و ۷۰۰ تومان آزاد شد و بار دوم سال بعد، به نرخ هزار تومان رسید. ارز ترجیحی که وجود داشت نیز اصلاح شد.

وی افزود: این اصلاحات قوی اقتصادی باعث شد روند تورم کاهشی شود؛ هر سال نسبت به سال قبل کاهش داشت و نهایتاً از دهه آخر سال ۹۴، تورم یک‌رقمی شد و در سال‌های ۹۵ و ۹۶ نیز ادامه یافت. همین طرح در حوزه سلامت نیز اجرا شد.

جهانگیری درباره ضرورت توسعه پایدار اظهار داشت: آنچه به نظر من مسئله دیروز و امروز ایران است و باید همه به آن متعهد باشیم، این است که ایران باید روی ریل توسعه پایدار و فراگیر قرار بگیرد. توسعه پایدار حق ایران است. ایران از دوره‌های مختلف اراده کرده توسعه پیدا کند، اما هر مدتی که گذشته، به دلایلی متوقف شده است؛ از دوره صفویه و امیرکبیر تا دوره‌های اخیر.

وی افزود: در دهه ۴۰، نهایتاً تصمیم گرفته شد ایران توسعه پیدا کند و نهادهای مناسب توسعه شکل گرفتند. بسیاری از نهادهایی که امروز داریم، در همان دهه شکل گرفتند. ما با کره‌ای‌ها شروع کردیم و امیدوار بودیم روزی سئول مثل تهران شود، اما موفق نشدیم.

جهانگیری ادامه داد: چرا با وجود اراده و شایستگی، ایران توسعه پیدا نکرد؟ بر اساس تجربه خودم، سه مانع اصلی توسعه ایران وجود دارد: اول، غلبه رویکردهای فکری بر نظام سیاست‌گذاری و اجرایی که تصور می‌کنند توسعه ایران با برخی مبانی اعتقادی در تضاد است. دوم، غلبه ساختارهای مدیریتی که منافع کلان و ملی قربانی منافع شخصی می‌شوند. سوم، استفاده ناکافی از منابع طبیعی و درآمدهای نفتی کشور که مهم‌ترین موتور توسعه است. در طول تاریخ، درآمد نفت به جای اینکه در توسعه کشور استفاده شود، به مسائلی تبدیل شد که نتوانستیم خوب از آن بهره‌برداری کنیم. در برخی مقاطع، توسعه کشور متوقف شد؛ مثل توسعه دهه ۴۰ که در سال ۵۳، شاه دید منابع نفت حاصل شده است و گفت زحمت‌ها چیست؛ پول مردم را دارم و مردم را راضی نگه می‌دارم.

جهانگیری درباره مدیریت اقتصادی در دولت‌های پس از انقلاب گفت: پس از جنگ و انقلاب، در آن ۱۶ سال، چشم‌اندازی نوشتیم که کشور می‌تواند به آن نقطه برسد. یکی از افتخارات مدیریتی آقای خاتمی این بود که برای اولین بار حساب ذخیره‌ای درست کرد تا به جای خرج مستقیم پول نفت، سرمایه‌گذاری شود و به بخش خصوصی و صنعت کمک شود. به عنوان مثال، حدود ۱۰ میلیارد دلار وام ارزی به بخش خصوصی داده شد تا سرمایه‌گذاری کند.

وی یادآور شد: در دوره دولت خاتمی، با وجود نوسان قیمت نفت، کشور توانست بودجه را مدیریت کند. نفت از ۳۵ دلار به بالاتر رفت و بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نصیب کشور شد، اما متأسفانه این درآمد به توسعه زیرساخت‌ها کمک زیادی نکرد. این نشان می‌دهد که جسارت لازم برای استفاده درست از منابع در هیچ مدیریتی به شکل کافی وجود نداشته است.

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *