به گزارش گروه رسانهای شرق،
مالک مصدق: قاسم الاعرجی، مشاور امنیت ملی عراق، در سفری از پیش تعیین شده وارد تهران شده است که تقویت همکاریهای امنیتی میتواند از مهمترین موضوعات این سفر باشد. پیشتر و در هشتم مهر نیز الاعرجی در دیدار با «مجید میراحمدی»، رئیس اطلاعات نیروهای مسلح ایران در بغداد، بر تعهد دولت عراق به حفظ تمامیت ارضی و جلوگیری از هرگونه استفاده از خاک عراق علیه همسایگان تأکید کرده بود. این سفر در شرایطی انجام میشود که همکاریهای امنیتی ایران و عراق اهمیت مضاعفی در تحولات خاورمیانه یافته است.
یک انتخاب معنادار
گفتنی است پیش از سفر قاسم الاعرجی به تهران، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، روز یکشنبه در پیامی رسمی اعلام کرد که مارک ساوایا، تاجر اهل میشیگان و مالک زنجیره فروشگاههای ماریجوانا با نام لیفاند باد، به عنوان نماینده ویژه ایالات متحده در عراق منصوب شده است. ترامپ در این پیام تأکید کرد که شناخت عمیق ساوایا از روابط بغداد و واشنگتن و ارتباطات منطقهای او میتواند به پیشبرد منافع مردم آمریکا کمک کند. این انتصاب، طبق گزارش ایندیپندنت، در راستای اعطای سمتهای دولتی به حامیان نزدیک کارزار انتخاباتی ۲۰۲۴ ترامپ ارزیابی شده است. ساوایا که هیچ سابقه رسمی در حوزه سیاست یا دولت ندارد، از چهرههای پرنفوذ جامعه تجاری دیترویت و از حامیان رسانهای کمپین انتخاباتی ترامپ به شمار میرود. او در حساب اینستاگرامی خود با ابراز قدردانی از رئیسجمهور آمریکا نوشت که مأموریتش تقویت روابط واشنگتن و بغداد تحت رهبری ترامپ خواهد بود. ساوایا پیشتر در ایالت میشیگان نقش فعالی در جلب حمایت بخشی از جامعه مسلمانان آمریکا از ترامپ ایفا کرده بود. با این حال، این انتصاب واکنشهایی را در محافل سیاسی و رسانهای برانگیخته؛ زیرا ترامپ همواره خود را مخالف مصرف مواد مخدر معرفی کرده است و اکنون فردی را که ثروتش را از صنعت ماریجوانا به دست آورده، به یکی از مهمترین پستهای دیپلماتیک در خاورمیانه گمارده است. این تصمیم نشاندهنده تداوم سبک مدیریتی شخصی و سیاسی ترامپ است که وفاداری سیاسی را بر تجربه دیپلماتیک ترجیح میدهد. البته به نوشته فاکسنیوز، انتصابهای مشابه در دولت ترامپ، بهویژه در خاورمیانه، نقش مهمی در پیشبرد نفوذ ایالات متحده در منطقه داشتهاند.
از جمله، تام باراک به عنوان نماینده ویژه در امور سوریه در مرحله انتقال سیاسی پس از کناررفتن بشار اسد نقش برجستهای ایفا کرد و استیو ویتکاف و جرد کوشنر نیز در روند گفتوگوهای صلح میان اسرائیل و حماس مشارکت فعال داشتند. در شرایطی که بغداد و واشنگتن در انتظار معرفی سفیر جدید آمریکا در عراق بودند، انتصاب ناگهانی مارک ساوایا، تاجر عراقیالاصل و از حامیان نزدیک دونالد ترامپ، به عنوان نماینده ویژه آمریکا در بغداد، حامل پیام سیاسی روشنی است. این تصمیم فراتر از یک انتصاب تشریفاتی بوده و نشان میدهد کاخ سفید به دنبال بازتعریف معادلات قدرت در عراق است. انتخاب فردی با ریشههای عراقی و پیوندهای اقتصادی گسترده در آمریکا، بهویژه در آستانه انتخابات پارلمانی عراق، نشانهای از تلاش واشنگتن برای تأثیرگذاری مستقیم بر روندهای سیاسی و امنیتی بغداد است. تحلیلگران معتقدند مأموریت اصلی ساوایا میتواند ایجاد فشار هماهنگ بر دولت عراق برای مهار و بازتعریف نقش گروههای حشدالشعبی و سایر جریانهای نزدیک به تهران باشد؛ اقدامی که هدف نهایی آن کاهش نفوذ ایران در ساختار قدرت عراق و بازگرداندن بغداد به مدار سیاستهای منطقهای مطلوب واشنگتن است.
یک سفر و چند هدف
در آستانه انتخابات پارلمانی عراق، سفر قاسم الاعرجی، مشاور امنیت ملی این کشور به تهران، واجد اهمیتی چندوجهی و راهبردی است. این سفر نه صرفا یک دیدار دیپلماتیک، بلکه تلاشی سنجیده برای هماهنگی سیاسی و امنیتی میان تهران و بغداد در یکی از حساسترین مقاطع تحولات عراق به شمار میآید. با توجه به فضای پرتنش داخلی عراق، رقابت جریانهای شیعی و فشارهای فزاینده آمریکا برای محدودسازی نقش حشدالشعبی، حضور الاعرجی در تهران را باید در چارچوب تلاش بغداد برای حفظ موازنهای هوشمندانه میان دو محور تهران و واشنگتن ارزیابی کرد. از سوی دیگر، تهران نیز با درک اهمیت انتخابات پیشرو میکوشد از طریق گفتوگو با مقامات امنیتی عراق، از یک سو ثبات مرزها و توافقات امنیتی را تضمین کند و از سوی دیگر، از تأثیرگذاری مخرب بازیگران خارجی بر روند سیاسی عراق جلوگیری کند. این سفر در واقع تلاشی برای تقویت محور همکاریهای امنیتی، اطلاعاتی و سیاسی است که میتواند مسیر آینده روابط دو کشور را در مرحله پس از انتخابات ترسیم کند. به عبارتی، سفر الاعرجی را باید حلقهای کلیدی در زنجیره هماهنگی تهران و بغداد برای مدیریت تحولات پیشرو دانست.
اردشیر پشنگ: سفر الاعرجی به تهران نمادی از تلاش برای مدیریت هوشمند تحولات پیشرو میان ایران و عراق است
پیرو آنچه گفته شد، اردشیر پشنگ در گفتوگویی تحلیلی و صریح با «شرق» درباره سفر اخیر قاسم الاعرجی، مشاور امنیت ملی عراق به تهران، «این سفر را نه یک رویداد استثنائی، بلکه حلقهای از روند گفتوگوهای مستمر و منظم میان تهران و بغداد دانست». تحلیلگر ارشد مسائل عراق با تأکید بر اینکه این دیدار در شرایطی انجام میشود که عراق در آستانه انتخابات پارلمانی قرار دارد، اعتقاد دارد: «با توجه به فقدان پروندهای بحرانی یا حادثه امنیتی فوری در روابط دو کشور، میتوان این سفر را بخشی از رایزنیهای معمول و راهبردی دانست که جنبهای سیاسی و هماهنگکننده نیز در آستانه انتخابات دارد».
به گفته این کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا: «قاسم الاعرجی از معدود چهرههای امنیتی عراق است که با وجود پیشینهاش در سازمان بدر و خاستگاه شیعیاش در جنوب عراق، تلاش کرده همواره چهرهای مستقل و میانهرو از خود نشان دهد». پشنگ توضیح میدهد: «او در سالهای اخیر کوشیده ضمن حفظ روابط نزدیک با ایران، از یکسویهگرایی سیاسی فاصله بگیرد و درعینحال ارتباطاتی فعال با جریانهای سنی عراق و دولتهای عربی منطقه داشته باشد. این ویژگی باعث شده او نقش نوعی میانجی آرامکننده تنشها را میان جناحهای داخلی عراق و نیز میان بغداد و تهران ایفا کند».
پژوهشگر مسائل عراق در ادامه تحلیل خود میافزاید: «برخلاف گمانهزنیهایی که از احتمال تلاش الاعرجی برای ایجاد یا تقویت یک بلوک شیعی متحد با محوریت ایران در انتخابات پیشرو سخن میگویند، شواهد نشان میدهد که مأموریت او در این سفر بیشتر بر گفتوگو درباره مسائل امنیتی و منطقهای متمرکز است». به زعم تحلیلگر مسائل غرب آسیا: «در حال حاضر دولت عراق، بهویژه محمد شیاع السودانی، نخستوزیر این کشور، بر سیاستی متوازن تأکید دارد؛ سیاستی که براساس آن بغداد میکوشد ضمن حفظ روابط راهبردی با تهران، استقلال تصمیمگیری خود را نیز تقویت کند و از قرارگرفتن در مدار کامل یکی از دو محور تهران یا واشنگتن پرهیز کند».
این تحلیلگر حوزه غرب آسیا خاطرنشان میکند: «یکی از مهمترین محورهای مورد بحث در سفر اخیر الاعرجی، مسئله تعیینتکلیف گروههای حشدالشعبی است». چراکه به گفته پشنگ: «دولت السودانی و تیم امنیتی او در تلاشاند تا با مدیریت تدریجی و کنترل نرم نیروهای حشدالشعبی، مانع از تبدیل این گروهها به عاملی برای درگیری مستقیم میان ایران و آمریکا یا اسرائیل شوند». این کارشناس ادامه میدهد: «بغداد در پی آن است تا از طریق تقویت اقتدار دولت مرکزی و نظارت قانونی، نقش حشدالشعبی را در چارچوب منافع ملی عراق تنظیم کند، بیآنکه این سیاست به تشدید تنش با تهران منجر شود. در واقع، دولت السودانی در تلاش است میان حفظ روابط با ایران و مهار فشارهای غربی و اسرائیلی نوعی تعادل هوشمندانه برقرار کند».
اردشیر پشنگ در تبیین بیشتر دیدگاههای خود تأکید میکند: «سفر اخیر الاعرجی به تهران بیش از هر چیز در چارچوب تلاش بغداد برای حفظ ثبات داخلی و کاهش تنشهای منطقهای قابل تحلیل است». از منظر او: «از زمان تحولات پس از هفتم اکتبر، عراق با در پیش گرفتن سیاستی محتاطانه و دوراندیشانه، کوشیده از ورود به درگیریهای محور مقاومت و تقابل مستقیم با اسرائیل و آمریکا اجتناب کند. در همین چارچوب، دولت عراق ضمن بهرهمندی از افزایش درآمدهای نفتی و ارتقای موقعیت اقتصادی خود، میکوشد جایگاهش را به عنوان بازیگری مستقل، متوازن و اثرگذار در معادلات خاورمیانه تثبیت کند».
به اعتقاد این کارشناس مسائل غرب آسیا: «رویکرد کنونی بغداد در قبال ایران بر پایه احترام متقابل و همکاری عقلانی استوار است». او تصریح کرد: «عراق امروز نه به دنبال فاصلهگرفتن از ایران است و نه تمایل دارد به وابستگی مطلق بازگردد، بلکه در پی ایجاد نوعی رابطه متوازن و واقعگرایانه است که در آن، منافع ملی هر دو کشور در نظر گرفته شود». از نگاه پشنگ: «سفر قاسم الاعرجی در چنین بستری انجام شده و میتواند نمادی از تداوم گفتوگو، حفظ کانالهای ارتباطی و تلاش برای مدیریت هوشمند تحولات پیشرو میان دو کشور باشد».
در نهایت، تحلیلگر ارشد مسائل عراق جمعبندی میکند: «اهمیت این سفر، نه در صدور بیانیههای رسمی، نشستهای خبری یا توافقات علنی، بلکه در استمرار دیپلماسی آرام، امنیتمحور و واقعبینانه و معادلات پشت پرده تهران-بغداد است که میتواند زمینهساز ثبات بلندمدت در روابط ایران و عراق باشد؛ روابطی که همچنان یکی از مؤثرترین متغیرها در آینده ژئوپلیتیک غرب آسیا محسوب میشود».
سیدجلال ساداتیان: عراق در نقطه حساسی از توازن میان دو قدرت تهران و واشنگتن قرار گرفته است
سیدجلال ساداتیان هم به عنوان دیگر کارشناس در گپوگفتش با «شرق» و در ارزیابی تحولات اخیر عراق و روابط این کشور با ایران و آمریکا باور دارد: «در آستانه انتخابات پارلمانی عراق، فشارهای سیاسی واشنگتن بر بغداد وارد مرحلهای تازه شده است». به گفته دیپلمات اسبق کشورمان: «دولت دونالد ترامپ در تلاش است تا با بهرهگیری از ابزارهای مختلف از جمله تحریم، فشار دیپلماتیک و نفوذ سیاسی، مسیر تعاملات ایران و عراق را محدود و کنترل کند». تحلیلگر حوزه بینالملل تأکید میکند: «این فشارها با هدف تعیینتکلیف نهایی وضعیت گروههای محور مقاومت عراق و نیز بازتعریف روابط راهبردی بغداد و تهران در حال تشدید است». مسئلهای که به اعتقاد او: «میتواند برآینده معادلات امنیتی منطقه نیز تأثیرگذار باشد».
مدرس دانشگاه در ادامه تحلیل خود به «شرق» میگوید: «در حالی که فقط سه هفته تا برگزاری انتخابات پارلمانی عراق باقی مانده، واشنگتن تلاش دارد پیش از تغییر احتمالی موازنه قدرت در بغداد، روندهای سیاسی و امنیتی را به نفع خود سامان دهد». به زعم ساداتیان: «دولت ترامپ درصدد است تا با بستن منافذ ارتباطی و اقتصادی ایران و عراق و کنترل جریانهای نزدیک به تهران، دست ایران را در بغداد کوتاهتر کند». این سیاست به گفته او: «نه صرفا یک تصمیم مقطعی بلکه بخشی از راهبرد بلندمدت دولت ترامپ برای مهار نفوذ ایران در غرب آسیاست».
نماینده ادوار مجلس در ادامه به انتصاب مارک ساوایا، تاجر عراقیالاصل و از حامیان کارزار انتخاباتی ترامپ، به عنوان نماینده ویژه رئیسجمهور آمریکا در امور عراق بهجای انتخاب سفیر اشاره میکند و آن را «نشانهای روشن از تمرکز ویژه کاخ سفید بر تحولات عراق میداند». او توضیح میدهد: «انتخاب فردی با پیشینه اقتصادی و اجتماعی و نه دیپلماتیک، نشان میدهد که دولت ترامپ قصد دارد از زاویهای متفاوت و با ترکیبی از نفوذ اقتصادی و فشار سیاسی، معادلات بغداد را تغییر دهد». از دید ساداتیان: «ساوایا با توجه به ریشههای عراقی خود و روابط گستردهاش در میان جامعه عربتبار آمریکا، میتواند نقشی مؤثر در بازطراحی روابط واشنگتن و بغداد ایفا کند».
این دیپلمات پیشین اضافه میکند: «نخستین اظهارنظرهای ساوایا درباره ضرورت ارتقای روابط واشنگتن و بغداد حامل پیامی پنهان و ضمنی است». پیامی که از زاویه دید ساداتیان: «در واقع تأکیدی غیرمستقیم بر لزوم بازنگری در تعامل عراق با ایران محسوب میشود». او تأکید میکند: «وقتی نماینده ویژه رئیسجمهور آمریکا از ارتقای روابط سخن میگوید، در واقع بهدنبال تعریف روابطی تازه است که در آن عراق کمتر به تهران وابسته باشد و بیشتر در مدار سیاسی واشنگتن قرار گیرد». ساداتیان در بخش دیگری از تحلیل خود خاطرنشان میکند: «با مجموعه این تحولات، عراق در نقطه حساسی از توازنسازی میان دو قدرت تهران و واشنگتن قرار گرفته است». به باور او: «ترامپ در تلاش است تا با بهرهگیری از شرایط انتخاباتی عراق و اعمال فشار چندوجهی، مانع از تقویت جریانهای نزدیک به ایران شود. در مقابل، ایران نیز با تکیه بر روابط تاریخی، مذهبی و اقتصادی عمیق با بغداد، در پی حفظ جایگاه راهبردی خود در این کشور است». از دید ساداتیان: «نتیجه این جدال دیپلماتیک میتواند مسیر آینده روابط تهران و بغداد را در سالهای پیشرو تعیین کند؛ روابطی که بیتردید یکی از کانونهای اصلی رقابت ژئوپلیتیکی در خاورمیانه باقی خواهد ماند».
source