شفقنا رسانه- رضا غبیشاوی درباره عملکرد صدا و سیما در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه می گوید: از روز دوم یا سوم حمله اسرائیل به ایران، رویکرد صداوسیما از اطلاع رسانی به تبلیغات تغییر کرد. پوشش خبرها و جزئیات حملات اسرائیل در ایران تقریبا متوقف یا به حداقل خود رسید و جای آن را به برنامه های خبری تبلیغاتی داد. رویکردی که با محتوای شعاری، برنامه های احساسی، بیان نظر جای خبر و خبررسانی اغراق آمیز به جای خبررسانی حرفه ای قابل مشاهده بود. این اتفاق باعث شد تمرکز بر رسانه های اینترنتی داخلی و خارجی برای دریافت خبر و اطلاع رسانی، افزایش یابد.

رضا غبیشاوی، کارشناس رسانه و سردبیر مجله «روزنامه نگاری جدید» در ارزیابی عملکرد صدا و سیما در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به شفقنا رسانه می گوید: عملکرد صداوسیما را می توان به دو بخش تقسیم کرد. از لحظه شروع حملات اسرائیل به مدت ۲۴ ساعت یا ۴۸ ساعت نخست و سپس از روز دوم و سوم تا پایان جنگ. در بخش اول، فعالیت صداوسیما به صورت نسبی و در مقایسه با گذشته،  در چارچوب اطلاع رسانی، خوب و قابل قبول بود. از ساعت حدود ۳ بامداد جمعه ۲۳ خرداد که اولین صداها در تهران شنیده شد تا زمانی که چند ساعت بعد مشخص شد اسرائیل به چند نقطه تهران و ایران حمله کرده این خبرنگاران صداوسیما بودند که با حضور سریع در محل حملات یا نزدیک آن، تصاویری را از ساختمان های آتش گرفته و دودهای به آسمان رفته پخش و خبرنگاران جزئیات حوادث را بیان کردند. در یکی دو روز نخست جنگ، شبکه خبر صداوسیما و خبرنگاران آن، در کنار شبکه های اجتماعی و رسانه های اینترنتی، به منبع دست اول و معتبر خبرها و اتفاقات مختلف تهران و ایران در جنگ اخیر تبدیل شدند. در این مرحله، صداوسیما عملکرد خبری خوبی داشت و اکثریت برای دریافت اطلاعات روز، به صداوسیما مراجعه می کردند.

او ادامه می دهد: از روز دوم یا سوم حمله اسرائیل به ایران، رویکرد صداوسیما از اطلاع رسانی به تبلیغات تغییر کرد. پوشش خبرها و جزئیات حملات اسرائیل در ایران تقریبا متوقف یا به حداقل خود رسید و جای آن را به برنامه های خبری تبلیغاتی داد. رویکردی که با محتوای شعاری، برنامه های احساسی، ترکیب خبر و نظر و خبررسانی اغراق آمیز به جای خبررسانی حرفه ای قابل مشاهده بود. این اتفاق باعث شد تمرکز بر رسانه های اینترنتی داخلی و خارجی برای دریافت خبر و اطلاع رسانی، افزایش یابد. آنچه صداوسیما در زمینه جذب مخاطب از طریق اطلاع رسانی در دو روز اول کسب کرد در روزهای بعدی با رویکرد تبلیغاتی از دست داد.

غبیشاوی تاکید می کند: این انتظار از صداوسیما وجود داشت که به هنگام حملات اسرائیل به تهران و دیگر شهرهای ایران، پیام هایی برای افزایش ایمنی و حفظ امنیت مردم منتشر و آموزش هایی در این زمینه ارائه کند تا جان آنها به خطر نیافتد اما این اتفاق هم رخ نداد. البته اشاره به این نکته مهم است. صداوسیما در زمان جنگ اخیر تلاش کرد با دعوت از چهره های سیاسی جناح رقیب (اصلاح طلبان)، توجه بخش های منتقد جامعه را جلب کند و نظرات متفاوت را پوشش دهد. این رویکرد هم البته با پایان جنگ، متوقف شد و به اصطلاح صداوسیما به تنظیمات کارخانه بازگشت و چهره های یکطرفه و تکراری دوباره به صداوسیما بازگشتند.

او درباره فعالیت این روزهای صدا و سیما و بعد از آتس بس می گوید: صداوسیما بعد از پایان جنگ هم به رویکرد تبیلغاتی و یکطرفه خود ادامه می دهد. این رویکرد شاید بتواند برای چند روز، تاثیرگذاری مثبت و موقتی داشته باشد اما اولاً در عصر دیالوگ، بی فایده است چرا که مردم از رسانه ها و ابزارهای اطلاع رسانی متعددی استفاده می کنند و تبلیغات صداوسیما، بی اثر می شود حتی در برخی موارد، تاثیرگذاری عکس داشته است. صداوسیما بعد از پایان جنگ تاکنون نه سوالات مردم درباره این جنگ را پیگیری کرده و نه به ابهامات موجود پرداخت و شفاف سازی کرد.

او ادامه می دهد: مردم در زمان بحران بیش از شرایط عادی، به دنبال کسب خبر و دریافت اطلاعات روز و جدید هستند. در این شرایط، باید راه ارسال خبر برای مردم هموار شود. به عنوان مثال در فرودگاه، مردم هم نیازمند اطلاع از وضعیت پروازها هستند و به همین دلیل به تابلوی وضعیت پروازهای ورودی و خروجی مراجعه می کنند. همزمان در فرودگاه، با تابلوهای تبلیغاتی روبه رو هستیم که با اغراق و بزرگنمایی، مردم را به استفاده از خدمات شرکت های مختلف تشویق و ترغیب می کند. تابلوهای تبلیغاتی نمی توانند جای تابلوهای وضعیت پرواز را بگیرند. تصور کنید در فرودگاه، تابلوی اعلام وضعیت پروازها را نداشته باشیم یا تابلوی وضعیت پرواز با تبلیغات ترکیب شود. در این وضعیت چه رخ خواهد داد؟ مسافران چگونه می توانند وضعیت واقعی پروازها را از تبلیغات تفکیک کنند؟ چگونه می توانند تصمیم صحیح بگیرند. اگر همه پروازها لغو شوند یا تاخیر داشته باشند آیا فرودگاه، تابلوی اعلام وضعیت پروازها را خاموش و تعطیل می کند؟ قطعا خیر. اقدام صداوسیما در توقف اطلاع رسانی و آغاز تبلیغات تنها باعث می شود خبر جعلی و شایعه و اطلاعات نادرست گسترش یابد و جایگاه اطلاع رسانی اش را بیش از پیش از دست بدهد.

با این اوصاف اگر جای عوامل صداوسیما بودید و قدرت تصمیم گیری داشتید، در ایام جنگ چه رویکردی را جهت تقویت همبستگی ملی و میهنی در پیش می گرفتید؟ غبیشاوی پاسخ می دهد: اول؛ نظرات مختلف و متفاوت را پوشش می دادم تا بخش های مختلف مردم، نظر و صدای خود را در صداوسیما ببینند و بشنوند. دوم؛ خبر و اطلاع رسانی را از تبلیغات کاملاً تفکیک می کردم. سوم؛ واقعیت ها، خبرها و گزارش ها بدون هیچ گونه سانسور یا حذف منتشر می شد تا جایگاه رسانه ای و اطلاع رسانی صداوسیما ارتقا یابد. علاوه براین، صداوسیما باید نظرات متفاوت و انتقادی همه بخش های مختلف جامعه را پوشش و بازتاب دهد تا همه طیف های فکری جامعه، خود را در صداوسیما ببینند نه اینکه در صداوسیما تنها شاهد بیان یکطرفه و تبلیغاتی مطالب باشیم.

این کاشناس حوزه رسانه به بیان پیشنهادهایی برای فعالیت صداوسیما بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه می پردازد و می گوید: برای فعالیت صداوسیما بعد از جنگ می توان مواردی را پیشنهاد داد از جمله؛ تفکیک و جداسازی کامل اطلاع رسانی از تبلیغات، تفکیک خبرها از نظرات، تمرکز بر اطلاع رسانی حرفه ای و بیان واقعیت ها و نظرات مختلف برای جلب نظر و اعتماد مردم، انتشار نظرات مختلف و متفاوت، انتشار انتقادات  و واکنش مسوولان، آموزش به مردم در زمینه حفاظت از خود به هنگام جنگ و حملات نظامی از جمله پناه گرفتن در خانه یا مکان های امن، معرفی مکان های امن در هر شهر و هر موقعیت برای استفاده از مردم به هنگام بروز جنگ یا حملات نظامی، بیان مطالبات مردم در زمینه اطلاع رسانی هشدارآمیز به هنگام حملات از جمله به صدا درآمدن آژیر خطر و اعلام اقدامات مناسب به هنگام جنگ و بیان مطالبات مردم از مسوولان برای تهیه پناهگاه و تدارک اقدامات و اطلاع رسانی مناسب در زمان جنگ.

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *