در خرداد و تیر ۱۴۰۴ (ژوئن ۲۰۲۵)، وقوع جنگ ۱۲روزه اسرائیل علیه ایران یکی از مهمترین تحولات ژئوپلیتیکی دهه اخیر در خاورمیانه بود. این درگیری که با حملات موشکی و پهپادی اسرائیل آغاز شده و سپس به بمباران سایتهای هسته ایران توسط ایالات متحده گسترش یافت، علاوه بر اثرات امنیتی، پیامدهای عمیق اقتصادی و مالی برای منطقه و جهان ایجاد کرد.

با توجه به وابستگی مستقیم اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی و نقش کلیدی خاورمیانه در امنیت انرژی جهانی، نوسانات قیمت نفت، هزینههای بیمه حملونقل دریایی، و شاخصهای مالی کلان از جمله نرخ ارز و ریسک اعتباری، بهشدت تحت تاثیر این درگیری قرار گرفتند.
این گزارش با استناد به جدیدترین دادهها و معتبرترین منابع بینالمللی از جمله بلومبرگ، رویترز، فایننشال تایمز، اساندپی گلوبال و آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، بهصورت دقیق و تحلیلی به بررسی چهار محور اصلی میپردازد:
1. نوسانات قیمت نفت و اثرات سناریوهای مختلف بر عرضه جهانی
2. تحولات پرمیوم بیمه جنگی و کرایه ابرنفتکشها و اثر آن بر تراز تجاری کشور
3. ارزیابی ریسک ژئوپلیتیکی و پیامدهای بالقوه برای امنیت انرژی و بازارهای جهانی
4. تحلیل واکنش بازارهای مالی و سنجش ریسک سیاسی در ایران و اسرائیل
1- نوسانات قیمت نفت
بازار جهانی نفت همواره یکی از حساسترین بازارها نسبت به تحولات ژئوپلیتیکی و امنیتی در منطقه خاورمیانه بوده است. در جریان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل در خرداد و تیر ۱۴۰۴ (ژوئن ۲۰۲۵)، نگرانی از اختلال احتمالی در صادرات نفت خلیج فارس و بهویژه احتمال مسدود شدن تنگه هرمز، موجب افزایش قابل توجه قیمت نفت شد. قیمت شاخص نفت خام برنت در روزهای ابتدایی درگیری با جهش فوری مواجه شد و به سطوحی رسید که در یک سال اخیر بیسابقه بود. این افزایش بیشتر ناشی از ورود یک «پریمیوم ریسک ژئوپلیتیک» به بازار بود. به عبارت دیگر عامل اصلی رشد قیمت تهدیدهای احتمالی علیه عرضه فیزیکی نفت، نه کمبود واقعی یا اختلال عملی در تولید بود.
با اعلام آتشبس موقت و سیگنالهای سیاسی مبنی بر عدم تمایل طرفین به ادامه درگیری گسترده، بخش عمده این پرمیوم تخلیه شد و قیمتها تا حدودی کاهش یافت. با این حال، همچنان سطح بالای عدم قطعیت در بازار باقیمانده است که نشاندهنده شکنندگی وضعیت امنیت انرژی در منطقه است. این بخش از گزارش به بررسی روند قیمت نفت خام برنت و سایر شاخصهای جهانی، ارزیابی پریمیوم ریسک، تحلیل واکنش بازارها و پیامدهای بالقوه آن بر بودجه دولت و تراز پرداختهای کشور میپردازد. نمودار (1) مسیر قیمتی «قرارداد آتی نفت برنت» در طول روز ۲۳ ژوئن را نشان میدهد.
نمودار ( 1): مسیر قیمتی «قرارداد آتی نفت برنت» در طول روز ۲۳ ژوئن
جدول (1) نوسانات قیمت نفت در طول جنگ 12 روزه را بهخوبی ترسیم کرده است.
به صورت خلاصه میتوان بازار را این گونه تحلیل کرد:
• سقف قیمتی ۷۸٫۵۰ دلار در همان ساعات نخست ثبت شد و بازار با نبود اختلال واقعی در هرمز اصلاح شد.
• برآورد سناریوی بدبینانه (بستهشدن هرمز) تا ۱۲۰–۱۳۰ دلار است.
• پس از ۲۷ ژوئن پریمیوم ریسک جغرافیایی تنها حدود ۱ دلار ارزیابی شده که کمسابقه است (بهگفته S&P Global و سایر تحلیلگران)
2- تحولات بیمه و کرایه دریایی
صنعت بیمه دریایی و بازار حملونقل نفت خام از اولین بخشهایی هستند که به سرعت و به شدت به تنشهای ژئوپلیتیکی در منطقه خلیج فارس واکنش نشان میدهند. در جریان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، افزایش سطح ریسک نظامی و احتمال وقوع حملات به کشتیهای تجاری، منجر به افزایش قابل توجه پرمیوم بیمه جنگی شد. پرمیوم بیمه دریایی در خلیج فارس از سطوح معمول ۰٫۲ تا ۰٫۳ درصد از ارزش کل کشتی، به حدود ۰٫۵ درصد در اوج بحران افزایش یافت و پس از آتشبس به محدوده ۰٫۳۵ تا ۰٫۴۵ درصد بازگشت. این افزایش به معنای تحمیل هزینههای چندصد هزار دلاری اضافی به هر سفر نفتکش بزرگ بود، که مستقیماً قیمت تمامشده صادرات و واردات انرژی را تحت تاثیر قرار میدهد.
همزمان، کرایه روزانه ابرنفتکشها نیز به دلیل افزایش ریسک، کاهش دسترسی به پوشش بیمهای و نیاز به تغییر مسیرهای ایمنتر، بیش از دو برابر شد و سپس پس از آرام شدن نسبی اوضاع، کاهش یافت، اما همچنان در سطحی بالاتر از قبل از درگیری باقی ماند. افزایش هزینههای بیمه و حملونقل نه تنها تراز تجاری و بودجه ارزی کشورها را متاثر میکند، بلکه میتواند به افزایش قیمت فرآوردههای نفتی، کاهش حاشیه سود شرکتهای پتروشیمی و پالایشگاهی، و همچنین رشد فشار تورمی در اقتصاد منجر شود. جدول (2) تحولات بیمه و کریایههای دریایی در در طول مدت جنگ 12 روزه بهخوبی مشخص کردهاست.
هر %0.1 افزایش نرخ بیمه روی یک نفتکش ۱۰۰ میلیون دلاری، تقریبا ۱۰۰ هزار دلار هزینه اضافی ایجاد میکند؛ هزینه نهایی هر بشکه صادراتی ایران و عربستان را تا ۱٫۵ الی ۲ دلار بالا برد. تداوم نرخ 0.4% در نیمه دوم سال، سالانه حدود ۲ میلیارد دلار هزینه اضافه برای تجارت انرژی منطقهای تحمیل میکند.
3- ریسک ژئوپلیتیکی انرژی
ریسک ژئوپلیتیکی یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین عوامل بر امنیت انرژی جهانی و ثبات بازارهای نفت و گاز محسوب میشود. تنشهای سیاسی و نظامی، بهویژه در مناطق حیاتی مانند خاورمیانه و خلیج فارس، به سرعت موجب افزایش «پریمیوم ریسک» در قیمت نفت و سایر حاملهای انرژی میشوند، حتی اگر هیچ اختلال فیزیکی واقعی در عرضه رخ ندهد. در جریان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، بازار جهانی انرژی با نگرانی از احتمال مسدود شدن تنگه هرمز، که حدود ۲۰ درصد تجارت نفت دریایی جهان از آن عبور میکند، مواجه شد. همین نگرانی باعث شد که یک «پریمیوم ریسک ژئوپلیتیک» تا حدود ۱۰ دلار به هر بشکه نفت برنت اضافه شود. هرچند با اعلام آتشبس، بخش عمده این پریمیوم تخلیه شد، اما تحلیلگران تاکید دارند که این بحران نشاندهنده شکنندگی ساختار امنیت انرژی جهانی است. نمودار (2) قیمت نفت برنت (دلار به ازای هر بشکه) را از اوایل دهه ۱۹۷۰ تا ۲۰۲5 روی محور عمودی و سال را روی محور افقی نشان میدهد. روی خط قیمت، مهمترین شوکهای عرضه نفت در ۵۰ سال گذشته برچسب خوردهاند؛ پس میتوان دید که هر بار یک اختلال ژئوپلیتیکی چقدر قیمت را بالا برده و چقدر این اثر دوام داشته است.
این بحران بهوضوح اثبات کرد که بازار جهانی نفت علاوه بر عوامل بنیادی عرضه و تقاضا، به شدت تحت تاثیر برداشت ذهنی سرمایهگذاران از ریسکهای سیاسی قرار دارد. حتی شایعه یا تهدید غیررسمی بستن تنگه هرمز میتواند قیمتها را به سطوحی بسیار بالاتر از سطح تعادلی برساند و موجب افزایش هزینه واردات انرژی، افزایش هزینه بیمه، و در نهایت، رشد فشار تورمی در سطح بینالمللی شود. بهطور خلاصه:
• پریمیوم ۱۰ دلاری گلدمن ساکس با نبود حمله به زیرساختهای انرژی در کمتر از یک هفته تخلیه شد.
• کارشناسان شاخص سهام ۵۰۰ شرکت بزرگ بورسی آمریکا و رویترز اعلام کردند دامنه تغییرات %۱۵ در قیمت نفت خام، کمترین واکنش تاریخی نفت به جنگی بزرگ در خاورمیانه است.
• سازوکار بازار نشان میدهد تمرکز بازیگران بهجای هراس مداوم، بر سناریوی بستن هرمز یا کاهش صادرات نفت خام ایران (۱ الی ۳ میلیون بشکه در روز) و دامنه قیمتی 90 الی130 دلار در بدترین حالت است.
4- ریسک سیاسی و واکنش بازارها
تحولات سیاسی و امنیتی، بهویژه در شرایط جنگی، بهطور مستقیم بر رفتار بازارهای مالی و شاخصهای اقتصادی اثرگذار هستند. ارزیابی دقیق ریسک سیاسی، شامل احتمال تغییر سیاستهای خارجی، توقف یا تشدید مذاکرات دیپلماتیک، و تهدیدات نظامی، برای پیشبینی جهتگیری بازارها و تدوین استراتژیهای اقتصادی کلان حیاتی است. در جریان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، توقف مذاکرات هستهای ایران با کشورهای غربی و اعلام ضربالاجل جدید از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا، نشاندهنده افزایش سطح ریسک سیاسی در منطقه بود. این وضعیت احتمال بازگشت تحریمهای گستردهتر و فشار مضاعف بر صادرات انرژی و درآمدهای ارزی ایران را پررنگ کرد.
از سوی دیگر، بازارهای مالی اسرائیل رفتار کاملاً متفاوتی نشان دادند. شاخص نماگر ۳۵ شرکت بزرگ بورس تلآویو، با حدود ۷ درصد رشد طی دوره درگیری،به رکورد تاریخی رسید و ارزش شکِل در برابر دلار حدود ۱٫۶ درصد تقویت شد. همچنین کاهش پریمیوم CDS (یک ابزار مالی برای بیمه کردن ریسک نکول بدهی دولت یا شرکت) اسرائیل به پایینتر از سطح پیش از جنگ، بیانگر این بود که سرمایهگذاران تهدید ادامهدار جنگ را محدود و مدیریتپذیر ارزیابی کردند. این واکنش متناقض بازارها، ریشه در ساختار اقتصادی، توان دفاعی، و اعتماد سرمایهگذاران به دولتها دارد. بهطور کلی، بازارها در کوتاهمدت به سیگنالهای سیاسی بسیار حساس هستند و حتی شایعه یک توافق یا تهدید نظامی میتواند منجر به نوسانات بزرگ در ارز، بازار سهام، و نرخهای اعتباری شود.
5- توصیههای اجرایی
1. پایش روزانه تنگه هرمز و دادههای ردیابی نفتکشها؛ هر نشانه اختلال میتواند ظرف ۲۴ ساعت قیمتها را به بالای ۹۰ دلار برساند.
2. تنوعسازی پوشش بیمهای: مذاکره با کنسرسیومهای آسیایی برای سقفگذاری نرخ بیمه زیر 0.4% تا پایان سال مفید است.
3. ذخایر راهبردی: افزایش حداقل %۱۰ موجودی مخازن داخلی بهعنوان ضربهگیر شوک قیمتی احتمالی سهماهه چهارم سال.
4. مدیریت ریسک مالی: استفاده از اختیار فروش در سطوح ۶۵–۷۰ دلار برای پوشش بودجه سال ۲۰۲۶ در برابر سقوط احتمالی قیمت نفت پس از فروکش کامل ریسک.
دانشکده نهندسی انرژی شریف
source