در پی تجاوز نظامی ۱۲روزه اسرائیل به ایران، پرسشهای اساسی درباره کیفیت روابط راهبردی ایران با قدرتهای شرقی، بهویژه چین و روسیه، بار دیگر در کانون توجه قرار گرفته است.
مهدی بازرگان: در پی تجاوز نظامی ۱۲روزه اسرائیل به ایران، پرسشهای اساسی درباره کیفیت روابط راهبردی ایران با قدرتهای شرقی، بهویژه چین و روسیه، بار دیگر در کانون توجه قرار گرفته است. این درگیری که موازنه قدرت منطقهای را دگرگون کرده، نیاز ایران به متحدان قابل اتکا برای حفظ تمامیت ارضی و بازسازی توان دفاعیاش را بیش از پیش آشکار کرده است. بااینحال، گزارشهای اخیر، از جمله تکذیب سفارت چین در اسرائیل درباره انتقال سامانههای موشکی و دیگر جنگافزارها به ایران و اظهارات متناقض مقامات چینی درباره صادرات تسلیحات، نشاندهنده رویکرد محتاطانه و دوپهلوی پکن در حمایت عملی از تهران است.
این سیاست که مشابه رفتار روسیه در بزنگاههای حساس است، تردیدهایی جدی درباره عمق روابط استراتژیک با ایران ایجاد کرده است.چین، بهرغم عضویت مشترک با ایران در سازمانهایی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای و با وجود محکومیت لفظی تجاوزات اسرائیل، از ارائه حمایت نظامی ملموس خودداری میکند. این رویکرد که ظاهرا برای اجتناب از رویارویی مستقیم با آمریکا و اسرائیل طراحی شده، نشاندهنده اولویت منافع ملی پکن بر تعهدات به شرکای راهبردی است. در مقابل، ایران به عنوان کشوری که حق دارد برای دفاع از تمامیت ارضی خود از هر منبعی تسلیحات لازم را تهیه کند، با چالشهایی مواجه است که ریشه در محاسبات پیچیده و خودمحورانه قدرتهای شرقی دارد. یقینا سیاست متناقض چین، عدم اعتمادسازی عملی پکن در حمایت از تهران و ضرورت اتخاذ راهبردی مستقل برای ایران در کنار حفظ حق مشروع ایران برای تقویت توان دفاعیاش، منظومه پیچیده را طراحی کند که مدیریت آن به یک ظرافت و هوشمندی بالای دیپلماتیک نیاز دارد.
source