ساعت 24 – ویژگی جنگ آن است که دوستان روزهای سخت و متحدان واقعی در بحران را آشکار می‌سازد. دیدیم که مرجع عالیقدر تشیع در لحظاتی سرنوشت‌ساز به صحنه آمد. گروه‌های مردمی منطقه و افکار عمومی جهان و چندین رسانه منطقه‌ای به صحنه آمدند.

انتظار می‌رود وزارت خارجه توضیح دهد که هر یک از کشورهای مدعی دوستی با ایران از جمله روسیه و چین فراتر از موضع کلامی، چه اقدام حیاتی در حمایت از کشورمان یا تحقق آتش‌بس به انجام رسانده‌اند؟ آیا وقت آن نرسیده است که تدبیری برای خروج از این بن‌بست تنهایی استراتژیک یا خلا مزمن در پشتیبانی راهبردی بین‌المللی چاره‌ای اندیشیده شود؟ 
 
 
 
نکته آخر: 
در دل این بحران، وطن‌ دوستی نهفته اما ریشه‌دار، آشکار شد. بسیاری از ایرانیان خارج از کشور اعم از منتقدان و خاموشان در سراسر جهان، بی‌هیاهو اما استوار، در جای درست و در کنار رنج هموطنان و برای ایران ایستادند. آن‌ها به روشنی دریافتند، پای «کلمه فخیمه ایران» وسط است. این سرمایه‌ای است که باید پاس داشته شود، نه نادیده گرفته شود.
 
ملت ایران و اکثریت نخبگانش در بزنگاه تاریخی، بار دیگر نشان دادند که فراتر از گسل‌های سیاسی، آماده ایستادن بر سر استقلال و تمامیت خویش‌اند. در این شرایط، نیاز راهبردی کشورمان، «یکپارچگی ملی و بازسازی درون» است. از دل «یکپارچگی راهبردی‌ملی» است که «ملی‌شدن‌دفاع»‌زاده می‌شود.
 
هزینه اصلی بر دوش مردم است. باید تصمیمات کلان کشور با مشارکت مردم، شفافیت با ملت و بازشناسی همه ظرفیت‌های وفادار به ایران گرفته شود. در کنار اقتدار موشکی و ظرفیت‌های دفاعی، هیچ چیز به‌اندازه اراده و انسجام داخلی، موجب بازدارندگی راهبردی، ناامیدی متجاوزان و پایان سریع این منازعه نبود و در آینده نیز چنین است. باید قدر هوشمندی و دوراندیشی این مردم را دانست.
 
اگر تکنولوژی و تجارت، تحت تحریم است، عدالت و انصاف و اخلاق و کاربست شایستگان و عقول برتر که تحت تحریم نیست! مردم، کاستی‌ها را درک می‌کنند، اما تحمل بی‌عدالتی و تبعیض و نادیده گرفتن کرامت‌ها و رنج‌های مردم و مسلط ساختن کم‌دانان بر خردمندان دشوار است. از این پس باید به هر رویکردی که شکاف داخلی را تشدید کرده و هر نظام ارزیابی و گزینشی که ملت را شقه‌شقه و از ظرفیت‌هایش تهی و نخبگان و عقول برترش را خانه‌نشین و ویژه‌خواران را بر عرش می‌نشاند، به دیده تردید و خیانت نگریست.
 
حالا باید روشن شده باشد نفوذ واقعی از کدام سو صورت گرفته است و چه بسیار نفوذی‌های ظاهرالصلاح و گرگ‌های در لباس میش، سرمایه‌های واقعی کشور را حذف کرده‌اند و راه را به بیگانه گشوده‌اند.
 
همچنین، انتظار می‌رود، همان‌گونه که اکثریت بسیار بالای منتقدان با درک شرایط، در جای درست ایستادند و برای سیادت کشور زخم‌های حتی عمیق را کنار نهادند، حاکمیت نیز با بازنگری در رویه‌های معیوب گذشته، همه جریانات سیاسی حامی وطن را به رسمیت بشناسد، حصرها و محبوسان سیاسی را رها کند و تریبون‌ها و فرصت‌های رسمی را به همه صداها اختصاص بدهد و در سطحی وسیع‌تر نسبت به کسانی که در این حادثه حتی دچار لغزش سیاسی شده‌اند، انعطاف نشان بدهد. استمرار انسجام ملی، نیازمند گشودگی سیاسی است.
 

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *