فیلم جدید مجموعه «ماموریت غیرممکن» با نام The Final Reckoning یکی از هیجان‌انگیزترین و بحث‌برانگیزترین صحنه‌های اکشن تاریخ سینما را به نمایش گذاشت؛ صحنه‌ای که در آن تام کروز به معنای واقعی کلمه به بال یک هواپیمای قدیمی دو باله چنگ می‌زند. New York Times به پشت صحنه این صحنه هیجان‌انگیز رفته و با عوامل فیلم درباره نحوه ساخت آن گفتگو کرده است.

یکی از به‌یادماندنی‌ترین صحنه‌های تاریخ مجموعه

تام کروز در طی هشت فیلم «ماموریت غیرممکن» صحنه‌های خطرناک زیادی را بازی کرده است؛ از صعود به بلندترین ساختمان جهان در دوبی گرفته تا پرش با موتورسیکلت از صخره‌ای در نروژ، یا بازیابی یک دفترچه دزدیده‌شده از یک سانتریفیوژ زیر آب. اما کمتر کسی تصور می‌کرد که یکی از ماندگارترین صحنه‌ها مربوط به دو هواپیمای قدیمی و رنگارنگ با طراحی شبیه به کارتون‌ها باشد.

صحنه‌ای که تماشاگران را مبهوت کرد

در این صحنه، مامور خستگی‌ناپذیر «ایتن هانت» با بازی تام کروز، به چرخ فرود یک هواپیمای کوچک می‌چسبد، خلبان را شکست می‌دهد، کنترل هواپیما را در دست می‌گیرد و سپس به هواپیمای دیگری می‌پرد تا با شخصیت منفی فیلم با بازی Esai Morales درگیر شود. تمام این صحنه حدود ۱۲.۵ دقیقه طول می‌کشد و در جریان آن، بدن کروز مانند یک بادگیر انسانی در هوا می‌چرخد.

هیچ‌چیز جعلی نبود؛ تام کروز واقعاً در هوا معلق بود

علت اینکه کروز در این صحنه واقعاً در حال چرخیدن به نظر می‌رسد این است که او واقعاً در حال چرخیدن بوده است. همان‌طور که از او انتظار می‌رود، تمام صحنه را خودش بازی کرده و فقط برخی موارد مانند کمربند ایمنی یا حضور خلبان دوم، در مرحله پس‌تولید دیجیتالی حذف شده‌اند.

انتخاب هواپیمای خاص برای یک مأموریت خاص

استفاده از هواپیمای کلاسیک جنگ جهانی دوم

کریستوفر مک‌کوری، کارگردان چهار فیلم اخیر این مجموعه، توضیح می‌دهد که بیشتر صحنه‌های خطرناک فیلم با یافتن یا ساخت وسایل خاص آغاز می‌شوند. در این مورد، هواپیمایی که استفاده شد مدل Boeing Stearman بود؛ هواپیمایی که در جنگ جهانی دوم برای آموزش خلبان‌ها استفاده می‌شد.

خرید چندین هواپیما برای اطمینان از تداوم فیلم‌برداری

تیم تولید چندین هواپیما خرید: دو قرمز، دو زرد. مک‌کوری می‌گوید: «اگر فقط یک هواپیما داشته باشید و آن خراب شود، کل فیلم متوقف می‌شود.»

تمرین‌های سخت پیش از پرواز

ماه‌ها تمرین روی زمین

وید ایستوود، هماهنگ‌کننده صحنه‌های خطرناک و کارگردان دوم، توضیح می‌دهد که تام کروز پیش از فیلم‌برداری ماه‌ها تمرین زمینی انجام داده است.

او می‌گوید: «تام خودش خلبان بسیار باتجربه‌ای است، اما ایستادن روی بال یک هواپیما کاری نیست که آدم‌ها معمولاً انجام دهند. برای همین، هواپیما را روی زمین ثابت کردیم، از فن‌های بزرگ و دستگاه‌های تولید باد استفاده کردیم، و پروانه را به حرکت درآوردیم تا تأثیرات فیزیکی را شبیه‌سازی کنیم. واقعاً فرسایشی بود؛ انگار با یک کش‌ مقاومت فوق‌العاده قدرتمند می‌جنگید.»


چالش‌های مکان، شرایط آب‌وهوایی و ایمنی

انتخاب لوکیشن مناسب در آفریقای جنوبی

فیلم‌برداری در چند نقطه دورافتاده در آفریقای جنوبی انجام شد. مک‌کوری می‌گوید: «اگر آسمان بیش از حد صاف باشد، حرکات نمایشی ممکن نیست چون هواپیما در فضای سه‌بعدی به نظر نمی‌رسد. دمای هوا هم باید در بازه مشخصی بماند؛ اگر گرم شود، هوا رقیق می‌شود و مانورپذیری هواپیما پایین می‌آید. اگر سرد شود، خطر هیپوترمی برای تام وجود دارد.»

استفاده از بیش از ۶۰ زاویه دوربین

برای ثبت کامل صحنه، بیش از ۶۰ موقعیت دوربین استفاده شد و هواپیماها با حداقل سوخت پرواز کردند تا سبک‌تر و مانورپذیرتر باشند.

ریسک‌های پنهان و مهلک

خطرات واقعی در فیلم‌برداری صحنه

مک‌کوری می‌گوید که احتمال افتادن تام کروز «بسیار پایین» بود، اما خطر اصلی، برخورد یک تکه سنگ از باند پرواز هنگام برخاستن هواپیما بود. «اگر تکه‌سنگی به آن سرعت به تام برخورد می‌کرد، انگار گلوله خورده بود.» برخورد پرنده‌ها در هوا هم می‌توانست مرگبار باشد. به همین دلیل، تیم همیشه مراقب پرندگان، قطعات جدا شده، تجهیزات دوربین و پیچ‌ها بود.

فشار شدید G و شرایط فیزیکی دشوار

وید ایستوود اضافه می‌کند: «نیروی G باعث می‌شود خون از بدنتان کشیده شود یا بدن‌تان بسیار سنگین شود. برخورد تام با بال هواپیما در واقع نتیجه همین فشار G بود که او را به درون می‌کشید. وقتی به اوج می‌رسید، بی‌وزنی مطلق را تجربه می‌کرد. اگرچه شبیه بازیگری به نظر می‌رسد، اما در عین حال، در حال جنگیدن با باد است و تلاش می‌کند روی بال باقی بماند.»

تنفس بدون ماسک اکسیژن در ارتفاع بالا؟

پرواز در ارتفاع ۱۰ هزار پایی با سرعت ۲۷۰ کیلومتر بر ساعت

چگونه تام کروز بدون ماسک اکسیژن در این شرایط نفس کشید؟ مک‌کوری توضیح می‌دهد: «در واقع نفس نمی‌کشد. در آن ارتفاع، مولکول‌های هوا آن‌قدر کم هستند که بدن اکسیژن کافی دریافت نمی‌کند. شاید فقط یک‌دهم اکسیژنی که در حالت عادی جذب می‌کنید وارد بدنتان می‌شود؛ در حالی که دائماً هم تحت ضربه قرار دارید.»

زبان اشاره برای ارتباط در آسمان

ساخت سیستم ارتباطی غیرکلامی

صدای شدید باد و موتور ارتباط را دشوار کرده بود. مک‌کوری می‌گوید: «ما یک زبان اشاره مخصوص ساختیم. برای مثال، ضربه ملایم به سر یعنی در حال استراحت است، نه اینکه بیهوش شده. هر اشاره‌ای یک معنی خاص داشت. قانون این بود: اگر لازم بود چیزی را دوبار تکرار کنیم، برای آن یک علامت دستی تعریف می‌کردیم.»

تجربه، برگ برنده تیم تولید

مک‌کوری که بیش از ده سال است روی این مجموعه کار می‌کند، می‌گوید تجربه باعث شده یک «زبان سینمایی» مشترک بین عوامل شکل بگیرد. «الان اگر بخواهیم همان صحنه را دوباره بگیریم، شاید در یک‌سوم زمان انجامش بدهیم،» می‌خندد و ادامه می‌دهد: «اما سوال این است، چه کسی جرات دارد چنین صحنه‌ای را دوباره فیلم‌برداری کند؟»

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *