به گزارش خبرگزاری آنا، فرناندو ام. رایمرس استاد «آموزش بینالمللی» در دانشکده آموزش تحصیلات تکمیلی هاروارد است و رهبری «اینیسیاتیو نوآوری در آموزش جهانی» (GEII) و ریاست گرایش «آموزش جهانی، بینالمللی و مقایسهای» در برنامه کارشناسی ارشد را برعهده دارد. او در کمیته دانشگاهی پروژهها و مراکز بینالمللی هاروارد، هیئت اجرایی مراکز مطالعات آفریقا و آمریکای لاتین و همچنین مراکز توسعه بینالمللی و امور بینالمللی همچنین در مرکز ودرهید امور بینالمللی (Weatherhead Center for International Affairs) نیز عضویت دارد. همچنین عضو هیئت مشورتی دانشمندان فولبرایت و عضو انتخابی آکادمی ملی آموزش، آکادمی بینالمللی آموزش و شورای روابط خارجی است. او در یادداشتی درباره اتفاقات اخیر دانشگاه هاروارد اظهارنظر و نگرانی کرده است. در ادامه یادداشت دغدغه مندانه این استاد را می خوانید:
تلاش اخیر وزیر امنیت داخلی ایالات متحده برای لغو مجوز دانشگاه هاروارد در پذیرش دانشجویان و محققان بینالمللی، من را به عنوان عضوی از این دانشگاه و شهروندی جهانی، با نگرانی و تأسف فراوانی مواجه کرده است. این عمل، که به وضوح بخشی از یک کمپین گستردهتر از سوی دولت ترامپ برای زیر سؤال بردن استقلال و دامنه آموزش عالی آمریکا محسوب میشود، تنها حملهای به خود دانشگاه هاروارد نیست. در واقع، این یک حمله مستقیم به ارزشهای جهانشمولانه است که نه تنها بنیان این مؤسسه، بلکه تمامی آموزش عالی را تشکیل میدهند، ارزشهایی که به دانشگاهها اجازه دادهاند در طول قرن گذشته به موتورهایی برای پیشرفت تبدیل شوند.
لازم است موضوعی را که در خطر است روشن کنیم: پیشرفت دانش و بهبود وضعیت بشریت بر مبنای تبادل آزاد ایدهها و تعامل ذهنها استوار است. علم یک فعالیت جهانی است؛ بزرگترین چالشهایی که با آنها روبرو هستیم، از جمله همهگیریها، تغییرات اقلیمی، فقر و تهدیدهای متوجه دموکراسی مرزهای ملی را رعایت نمیکنند و راهحلهایشان نیز نمیتواند در انزوا یا با تفکر محلی ظاهر شود.
هر یک از شکوفاییهای فکری مهم تاریخ، نتیجه همکاری بینالمللی بوده است؛ از ذهنهایی که به طور آزاد ایدههای یکدیگر را میخوانند، به آنها پاسخ میدهند و بر مبنایشان ساخت میکنند. شدت فعالیتهای پژوهشی، آموزشی و نوآوری در آمریکا به همین شبکه پیچیده ایدهها و روابط جهانی وابسته است. در دانشگاه هاروارد، دانشجویان و محققان بینالمللی فقط یک بخش جانبی از محیط دانشگاهی نیستند؛ بلکه هسته اصلی رسالت ما را تشکیل میدهند.
سنتی درازمدت
هویت ما به عنوان یک دانشگاه جهانی تحت تأثیر چارلز ویلیام الیوت، ۲۱امین رئیس تحولآفرین هاروارد، شکل گرفت که در جستجوی دانش به خارج از کشور سفر کرد و در فرانسه و آلمان نقش آموزش عالی در توسعه اقتصادی را بررسی کرد. او با بازگشت، متقاعد شده بود که تنها از طریق تعامل بینالمللی است که آموزش میتواند بهگونهای مرتبط با واقعیتهای جامعه شکل گیرد.
پس از بازگشت از این سفر، مقالهای درباره نقش دانشگاهها در توسعه اقتصادی منتشر کرد که توجه هیئت مدیره هاروارد را جلب کرد و بدینترتیب به عنوان رئیس دانشگاه منصوب شد. در دوران رهبری او، هاروارد دیگر یک دانشکده محلی نبود و به عنوان یک مرکز علمی جهانی ظاهر شد که دانشجویان و اعضای هیأت علمی از تمام قارهها را جذب کرد و برنامههای تحقیقاتی و آموزش حرفهای خود را گسترش داد تا به نیازهای جامعه پاسخ دهد. این سنت تا به امروز ادامه دارد.
تنوع جهانی دانشگاه هاروارد، محیطی بینظیر فکری فراهم کرده است: دانشجویان و اساتید ایدهها را به اشتراک میگذارند، دیدگاههای جهانی را به چالش میکشند و افقهای علمی و اخلاقی خود را گسترش میدهند. پیوندهای عمیقی که در اینجا ایجاد میشوند، بنیانهای همکاریهای آینده و دستاوردهای بزرگ علمی را فراهم میکنند.
قطع کردن این جریان، تصور کردن هاروارد یا هر دانشگاه آمریکایی که فقط شامل دارندگان یک گواهینامه ملی است، معادل این است که خودمان را از صحنه آموزش و گفتوگوی بزرگ جهانی بیرون کنیم.
استقلال، پیشنیاز دموکراسی
باید صریح گفت که تصمیم به منع شرکت دانشجویان و محققان بینالمللی ریشهای در قانون یا منافع ملی قابلدفاع ندارد. این یک اقدام انتقامی است که از سوی مقاماتی صورت میگیرد که میخواهند مؤسساتی را که از دخالتهای سیاسی سر باز میزنند، مجازات کنند، دانشگاههایی که از تلاشهای خودسرانه برای کنترل اینکه چه کسی میتواند در کلاسهای ما شرکت کند، چه چیزی تدریس شود و چه کسی میتواند تدریس کند، دفاع میکنند.
برای هاروارد و سایر دانشگاههای مشابه، سازش با چنین فشارهایی به معنای از دست دادن استقلالی است که برای پژوهش آزاد ضروری است، استقلالی که خود پیشنیاز دموکراسی است. پیامدهای چنین سیاستهایی فقط به دروازههای دانشگاه ما محدود نمیشود. دانشجویان و محققان بینالمللی نه تنها برای آموزش و تحقیقات هاروارد، بلکه برای ساختار کلی آموزش عالی آمریکا ضروری هستند.
در زمینه علوم، ریاضیات و مهندسی، آنها حدود نصف از دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پسا دکتری را تشکیل میدهند؛ اختراعات بیش از نیمی از اختراعات ثبتشده در دانشگاههای برتر آمریکا به دست مخترعان خارجی انجام شده است.
نوآوری آمریکایی از جمله دستاوردهای نوبلی و کارآفرینی تجمیع ذهنهای هوشمند دنیاست. این اتفاق تصادفی نیست؛ بلکه نتیجه مستقیم سیستمی است که دروازههای خود را به روی استعدادها، دیدگاهها و آرزوهای جهانی گشوده است.
علاوه بر این، دانشجویان و فارغالتحصیلان جهانی ما، هدف و رسالت هاروارد را فراتر از دیوارهای دانشگاه نیز تقویت میکنند. بسیاری از آنها به کشور خود بازمیگردند و در رهبری، آموزش و خدمت به جامعه نقش دارند و ارزشهایی را با خود میبرند که بر پایه جستوجو، گفتوگو و انسانیت مشترک استوارند.
آنها شبکههای جهانی را تقویت میکنند که به سوی عدالت، سیاستگذاری مبتنی بر شواهد و همکاری صلحآمیز حرکت میکنند. بستن این جریانها به معنای کاهش توان آمریکا و همچنین توانایی دنیا در مواجهه با چالشهای بحرانی است.
این اتفاق اخیر همچنین یک آسیبپذیری جدی را آشکار میکند. حتی مؤسساتی مانند هاروارد که قرنها مقاومت کردهاند، در برابر تمایلات سیاسی و فشارهای ایدئولوژیک نیز بیپناه نیستند. استقلال و باز بودن، ستونهای اصلی برتری آموزشی آمریکا، میتوانند در صورت عدم دفاع جمعی از آنها به سرعت زیر سؤال قرار بگیرند.
آینده یک جامعه آزاد و دموکراتیک به توانایی دانشگاهها در حفظ استقلالشان وابسته است، توانایی اینکه اساتید خود را انتخاب کنند، برنامههای درسی را شکل دهند و دروازههایشان را به همه کسانی که میتوانند به آموزش و پژوهش کمک کنند، بدون در نظر گرفتن منشاء ملی، باز نگه دارند.
آیا چنین سیاستهایی تأثیر خنثیکنندهای بر آزادیهای دانشگاهی و شجاعت مؤسسهها دارند؟ جالب است که اگرچه این حملات قصد دارند ترس و سانسور را القا کنند، اما به جای آن، مقاومت گستردهای را در میان جامعه دانشگاهی و جامعه مدنی به وجود آوردهاند. جامعه آموزشی، دانشجویان و جامعه مدنی شروع به مبارزه با این دخالتها کردهاند و راههای حقوقی و آگاهیبخشی درباره موضوعات در خطر را دنبال میکنند.
دانشگاهها باید چگونه واکنش نشان دهند؟
در آینده، چگونه دانشگاهها باید واکنش نشان دهند؟ اول، باید این اصل را بازتکرار و دفاع کنیم که استقلال ما بنیادین است، نه به عنوان یک امتیاز، بلکه به عنوان سنگ بنای دموکراسی و پیشرفت اجتماعی. دوم، باید عموم مردم، قانونگذاران و دادگاهها را آگاه و منسجم کنیم تا از تلاشهای سیاسی برای محدود کردن همکاریهای آموزشی جهانی و حفظ استقلال مؤسسهای دفاع کنیم.
راهحلهای حقوقی، دفاع اصولگرایانه و گفتوگوی شفاف با تصمیمگیرندگان همگی لازم هستند. دانشگاهها هرگز نباید مأموریت و یکپارچگی جهانی خود را با اطاعت کوتاهمدت جایگزین کنند. سرانجام، باید بپذیریم که تعامل جهانی تنها یک ارزش جانبی یا یک اولویت مدیریتی نیست، بلکه موتور نوآوری و درک مشترک است. هاروارد و آموزش عالی آمریکا به طور کلی باید ادامه دهند در جذب دانشجویان و محققان از تمام کشورها.
این تنوع، ایدههای ما را پویا، تحقیقات ما را به روز و جوامع ما را برای یک هدف مشترک آماده نگه میدارد. در پایان، از همه شهروندان، قانونگذاران و خبرنگاران دعوت میکنم که نه تنها از تلاش برای دور کردن دانشجویان و محققان جهانی از دانشگاههای ما دفاع کنید، بلکه حقیقت اساسی را بازتکرار کنید: بالاترین هدف آموزش تنها در گرو باز بودن و همکاری است.
بر اساس یادداشت منتشر شده در یونیوسیتی نیوز، اگر حالا به سوی انزوای جغرافیایی و فکری بازگردیم، یعنی دههها پیشرفت پایدار و تحولی را از دست دادهایم. هاروارد یک بار دوران محلی بودن خود را پشت سر گذاشت؛ بازگشت دوباره به آن نه تنها برای این مؤسسه یا کشور، بلکه برای بشریت به عنوان یک کل، یک فاجعه خواهد بود.
source