ژاپن پس از جنگ جهانی دوم با بحران مسکن مواجه شد اما آنها توانستند با بهرهگیری از فناوری و رویکرد علمی، از بحران خارج شوند و خانههایی با قیمت و کیفیت مناسب برای عموم مردم بسازند. اما در ایران مسکن همچنان یک چالش بزرگ به حساب میآید؛ چالشی که از سالهای پیش از انقلاب شروع شد و به عنوان یکی از ریشههای اقتصادی انقلاب به شمار میآید اما همچنان این عارضه دامنگیر اقتصاد کشور است. انتشارات «شرق» با همکاری گروه مهندسی پژمان جوزی و همکاران، کتاب «نظریههای نوین ساخت مسکن در قرن بیستم با تأکید بر تجربیات ژاپن» را بهتازگی منتشر و رونمایی کرده است. در این کتاب به تجربه ژاپن برای عبور از بحران مسکن پرداخته میشود.
در مراسم رونمایی از کتاب «نظریههای نوین ساخت مسکن در قرن بیستم با تأکید بر تجربیات ژاپن»، پژمان جوزی، رئیس انجمن صنعت ساختمان و بانی انتشار کتاب، به تعاملات احترامآمیز ایران و ژاپن در سالهای گذشته اشاره کرد و گفت: «ایرانیان همواره در زمینه علمآموزی، علاقهمند به ترجمه و بهرهگیری از منابع علمی ژاپنی بوده و هستند. در حوزه علمی و دانشگاهی نیز همکاریهای گستردهای میان مراکز آموزشی و پژوهشی ایران و ژاپن برقرار شده است. تبادل استادان، دانشجویان و پژوهشگران و اجرای پروژههای تحقیقاتی مشترک در زمینههایی همچون فناوری، انرژی، محیط زیست، پزشکی و علوم انسانی، از مهمترین دستاوردهای این همکاریها بهشمار میرود».
او در ادامه گفت: همچنین، امضای تفاهمنامههای علمی میان دانشگاههای دو کشور، به ایجاد شبکهای پایدار از تعاملات علمی و آموزشی یاری رسانده است. سند همکاری علمی برای احیای دریاچه ارومیه، نمونهای برجسته از همکاریهای زیستمحیطی میان تهران و توکیو به شمار میآید. از منظر روابط دوستانه و دیپلماسی عمومی هم ایران و کشور ژاپن همواره تعاملاتی مبتنی بر احترام، درک متقابل و همکاری صلحآمیز داشتهاند. ژاپن در بزنگاههای حساس، از جمله هنگام وقوع بلایای طبیعی، با ارسال کمکهای انساندوستانه به ایران، حسن نیت خود را بهخوبی نشان داده است.
رئیس انجمن صنعت ساختمان در ادامه توضیح داد: زمانی که مطلع شدم کتابی با عنوان «نظریههای نوین ساخت مسکن در قرن بیستم»، نوشته معمار برجسته و استاد فرهیخته ژاپنی، آقای ماتسومورا قرار است توسط انتشارات فرهنگی شرق منتشر شود، با کمال میل و علاقهمندی آمادگی خود را برای مشارکت در فرایند انتشار آن به جناب آقای رحمانیان، دوست گرامیام و ریاست محترم انتشارات شرق اعلام کردم. جوزی ابراز امیدواری کرد که این اثر علمی، گامی برای اعتلا و توسعه کشور و بهرهمندی ایران از دانش کشورهای توسعهیافته باشد.
رئیس انجمن صنعت ساختمان تأکید کرد: «عواید حاصل از فروش این کتاب، بهطورکامل به دانشجویان کمبرخوردار رشته مهندسی عمران دانشگاه صنعتی امیرکبیر که محل تحصیل او بوده است، اهدا میشود».
در ادامه این مراسم تاماکی تسوکادا، سفیر ژاپن در ایران، پشت تریبون آمد و گفت که میثم معصومی یکی از ایرانیانی است که با بورسیه دولت ژاپن به این کشور آمد و اکنون توانسته است مطالعات و پژوهشهای ارزشمندی در حوزه معماری انجام دهد. او انتشار این کتاب را نهتنها اقدامی فرهنگی، بلکه گامی در مسیر تحکیم مناسبات علمی و انسانی میان دو ملت توصیف کرد و گفت: گرچه کشور ما در سالهای اخیر در عرصه اقتصادی با چالشهایی روبهرو بوده است، اما در زمینه معماری، همچنان جایگاهی ممتاز در منطقه و حتی در سطح جهانی دارد. بهتازگی نیز نمایشگاهی در شهر تهران برگزار شد که بر پایه ایدههای یکی از معماران فقید و برجسته ژاپنی شکل گرفته بود. این نمایشگاه که با استقبال قابل توجهی مواجه شد، نماد بارزی از تأثیر متقابل اندیشههای معماری دو کشور بهشمار میرود.
ژاپن و تجربه عبور از بحران مسکن
احسان احمدی، معمار و عضو هیئتعلمی دانشکده معماری دانشگاه تهران، سخنران بعدی این مراسم بود. او به جایگاه علمی شوئیچی ماتسومورا، نویسنده کتاب، اشاره کرده و گفت که او چهرهای شناختهشده در سطح بینالمللی و ملی در ژاپن به شمار میرود و این کتاب در طول سالیان، ارزش علمی خود را اثبات کرده است.
احمدی در ادامه گفت که این کتاب جزء معدود کتابهای ژاپنی است که در ایران به صورت ترجمه از نوع دست اول منتشر شده و مستقیم از زبان ژاپنی به فارسی برگردانده شده است و بیشتر ترجمههای موجود آثار ژاپنی ترجمههای دست دوم هستند که ابتدا از زبان ژاپنی به انگلیسی و سپس از انگلیسی به فارسی برگردانده شدهاند.
او در پایان بر اهمیت انطباق تجربیات کشورها بر جامعه بومی و درنظرگرفتن امکانات جامعه بومی تأکید میکند و میگوید به عنوان مثال در مبحث مسکن پیشساخته و صنعتی ژاپن، شرکت تویوتا پیشقدم شد و در آمریکا شرکت فورد، اما ما در کشور ایرانخودرو را داریم؛ بنابراین برای انتقال تجربیات کشورهای دیگر حتما باید امکانات و ظرفیتهای جامعه بومی سنجیده و تقویت شود. حسین ایمانیجاجرمی، جامعهشناس شهری و عضو هیئتعلمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، سخنران بعدی این نشست بود.
این جامعهشناس شهری توضیح داد: «نخستین تصویری که ما ایرانیها از ژاپن داریم، به دوران مشروطه بازمیگردد. برای ما، تجربه دوران میجی در ژاپن بسیار مهم بود؛ خصوصا از آن جهت که آنها توانستند مشروطهخواه شوند و نوعی دموکراسی آسیایی را پایهگذاری کنند و تجربه ژاپن در شکست روسیه تزاری که آن زمان برای ایران تهدید محسوب میشد، برای ایرانیان جالب بود. این تجربه ژاپن برای ایرانیها بسیار الهامبخش بود و به ما نشان داد که اگر ما هم بهسوی دموکراسی گام برداریم، میتوانیم در برابر قدرتهایی که همواره ما را تحت فشار قرار دادهاند، ایستادگی کنیم».
ایمانی در ادامه گفت: ژاپن نیز مانند ما، بخشی از تمدن آسیایی است و همچنین هیچگاه مستعمره نبوده است. شاید به ما زور گفتهاند، اما هیچگاه قدرت بیگانهای به طور مستقیم بر ما حکومت نکرده و این وجه مشترک میان ما و ژاپن است.
او در ادامه افزود: حال به مسئلهای برگردم که به کتاب مرتبط است؛ موضوع مسکن. ما نیز مانند ژاپن، پس از جنگ جهانی دوم با مسئلهای به نام بحران مسکن مواجه شدیم. کتابی که امروز معرفی شده، نشان میدهد ژاپنیها توانستهاند این مسئله را تا حد زیادی حل کنند اما متأسفانه ما در ایران، همچنان درگیر این معضل هستیم. از این جهت، به نظرم این کتاب میتواند فرصتی باشد برای انتقال تجربیات ژاپنیها به ما.
این جامعهشناس همچنین گفت: «نکته مهمی که درباره بازار مسکن ژاپن وجود دارد این است که آنها برخلاف ایران تلاش کردهاند که معماری غنی و سنتی خود را با معماری مدرن تلفیق کنند و به مظاهر زندگی امروزی پیوند دهند. همچنین اینکه در بازار ژاپن انواع مسکن باکیفیت برای تمام طبقات اجتماع وجود دارد اما در ایران دولت به دنبال ساخت پروژههای عمدتا ناموفقی مانند مسکن مهر رفته که بیشتر شبیه خوابگاه بوده است تا مسکن».
نیروی انسانی؛ سرمایه بزرگ ژاپن
نعمت حسنی، مهندس سازه و زلزله و عضو هیئتعلمی دانشکده عمران دانشگاه شهید بهشتی، سخنران دیگری است که در مراسم رونمایی از کتاب «نظریههای نوین ساخت مسکن در قرن بیستم با تأکید بر تجربیات ژاپن» سخن میگوید.
او در ابتدای سخنرانی خود به کیفیت نظام آموزشی در ژاپن اشاره کرده و با تأکید بر اینکه دانشگاه «توگو»، محل تحصیل مترجم کتاب یکی از 10 دانشگاه برتر ژاپن محسوب میشود، گفت: «ما نمیتوانیم بهسادگی شیوههای مدیریتی را از یک کشور به کشور دیگر منتقل کنیم. مدیریت مبتنی بر دو بستر اصلی است: بستر اقتصادی و بستر فرهنگی. اگر این دو بستر در کشور مقصد فراهم نباشد، آن روش مدیریتی قابلیت پیادهسازی نخواهد داشت. برای نمونه، یک شیوه مدیریتی که در اقتصاد خصوصی توسعه یافته است، در یک ساختار دولتی یا نیمهدولتی به خوبی عمل نمیکند؛ چراکه بنیانهای اقتصادی متفاوتی دارند.
همچنین فرهنگ ژاپنی با فرهنگ ایرانی تفاوتهای بنیادینی دارد و این تفاوتها مانع از انتقال ساده روشها میشود. بنابراین باید تأکید کنم که در استفاده از روشها و الگوهای مدیریتی کشورهای دیگر باید بسیار محتاط بود. حتی در زمینه ساختوساز معمولی نیز با چالشهای جدی مواجه هستیم. برخی مجریان ساختمانی حتی نسبت آب به سیمان را نمیدانند یا با مفهوم اسلامپ بتن آشنا نیستند. نتیجه چنین ناآگاهیهایی، فجایعی مانند زلزلههایی در ایران و ترکیه است که منجر به مرگ هزاران نفر میشود».
او افزود: «در زلزله کوبه ژاپن که خودم در آن حضور داشتم، بیشتر ساختمانهایی که آسیب دیدند، بتونی بودند. این مسئله نشان میدهد که ساخت بتون در محل (درجا) مشکلات بسیاری دارد. راهحل، استفاده از بتون پیشساخته در کارخانه است؛ اما در این روش، مسئله اتصال قطعات نیز مطرح میشود که خود چالش بزرگی است. ما باید به دنبال روشهایی باشیم که ساده و اجراشدنی با نیروهای موجود باشند، حتی اگر خطاهایی رخ دهد، ساختمان دچار ریزش نشود. برای مثال، وجود دیوار برشی در ساختمانهای بتونی باید الزامی باشد و استفاده از قابهای خمشی ممنوع شود. در مجموع، ژاپنیها درسهای بزرگی برای تمام دنیا دارند، نهفقط برای ما. من کتابی را که فکر میکنم در حدود سال ۱۳۹۲ یا ۱۳۹۳ منتشر شد، به یاد دارم؛ کتابی که از طرف سفیر وقت ژاپن، آقای کومانو، رونمایی شد. مضمون آن کتاب بر محوریت موضوعات فرهنگی و اجتماعی بود و عنوانش این بود: «ژاپن چگونه ژاپن شد». محتوای آن نیز چنین بود: «تربیت برای توسعه و توسعه برای تربیت». ژاپن بهجز منابع انسانی، چیز دیگری ندارد؛ کشورهایی مانند بنگلادش نیز شرایط مشابهی دارند، اما جایگاه کنونی ژاپن کجا و بنگلادش کجا».
عضو هیئتعلمی دانشکده عمران دانشگاه شهید بهشتی در ادامه گفت: «ژاپن آدم را به عنوان سرمایه اصلی در نظر میگیرد و روی آن کار میکند. کمتر کشوری در دنیا دارای نظام تربیتی به انسجام و اثربخشی ژاپن است؛ نظامی بسیار قوی و حسابشده. من به محتوای آموزشی آن کاری ندارم، اما ساختار و نظام تربیت انسان در آنجا بسیار قوی است. کسانی که خواستند کشورشان را توسعه دهند، مانند هوندا یا ماتسوشیتا، دقیقا به این نظام تربیتی تکیه کردند. هرگاه ژاپن با بحران روبهرو شود، نخستین نهادی که به آن توجه میشود، وزارت تربیت است».
ژاپن و تجربه مسکن باکیفیت برای همگان
در پایان میثم معصومی، مترجم کتاب که متخصص و پژوهشگر حوزه معماری است، به پشت تریبون آمد و گفت: «در کتاب نظریههای نوین ساخت مسکن در قرن بیستم با تأکید بر تجربیات ژاپن تأکید میشود شما فقط به شرطی میتوانید از نظر تکنولوژیک، یک فناوری را در زمینه یک کشور نهادینه کرده و با آن مسکن بسازید، که ملاحظات اجتماعی آن را هم رعایت کرده باشید. اگر این ملاحظات لحاظ نشده باشد، حتی اگر آن تکنیک و تکنولوژی بسیار پیشرفته باشد، نمیتواند در آن جامعه ریشه بدواند یا پایدار شود و به حل مشکل مسکن کمک کند».
او در ادامه توضیح داد: «اگر بخواهیم به اصل موضوع کتاب برگردیم، باید گفت که این کتاب تفاوتی با بسیاری از کتابهایی که در حوزه مسکن منتشر شدهاند، دارد. به طور مشخص، در حوزه معماری، این کتاب بهجای پرداختن به ساختمانهای خاص یا لوکس، درباره ساختمانهایی صحبت میکند که قرار است عموم مردم و حتی طبقات ضعیفتر جامعه، از آنها استفاده کنند. این تفاوت مهمی است که کتاب با بسیاری از آثار موجود در حوزه معماری دارد و ایدهها و دغدغههایی که در این کتاب مطرح شدهاند، همه به دنبال این هستند که چگونه میتوان از تکنولوژی برای تأمین مسکن اقشار کمدرآمد استفاده کرد».
معصومی افزود: «بعد از انقلاب صنعتی، این چشمانداز به وجود آمد و امیدی میان نخبگان شکل گرفت که با بهرهگیری از فناوری و جهش تکنولوژیکی که این انقلاب به همراه داشت، میتوان مسکن ارزانقیمت برای عموم مردم فراهم کرد. این کتاب تجربهای را به ما منتقل میکند از کشورهایی مثل ژاپن و حتی کشورهای دیگر، که نشان میدهد آنها چه نوع مطالعاتی انجام دادهاند، چه ایدههایی ارائه دادهاند و اینکه این ایدهها چقدر در زمینه اجتماعی خودشان موفق یا ناموفق بودهاند».
او گفت: «در فصل اول کتاب به موضوع «انقلاب در مسکن» پرداخته شده است. در این فصل، بیشتر به تجربیاتی اشاره شده است که اروپاییهایی که به قاره آمریکا رفته و آن را به عنوان مستعمره در اختیار گرفته بودند، در زمینه مسکن به کار گرفتند. ایدههایی که آنها برای حل مشکل مسکن در آن سرزمین تازهکشفشده به کار بردند، شامل انتقال خانههای پیشساخته از اروپا به آمریکا بود؛ اما چون آن فناوری در آن جامعه نهادینه نشده بود، به مشکل برخورد کردند. درواقع یکی از دلایل اصلی دشواری اجرای سیستم پیشساخته، همین وابستگی تکنولوژی به زمینه اجتماعی است. شما باید نیروی متخصص ساخت را در همان محیط داشته باشید تا این تکنولوژی اجراکردنی باشد. حتی اگر پیشرفتهترین فناوریها را نیز وارد کنید، اگر متخصص آن در محیط وجود نداشته باشد، امکان ساخت و اجرا فراهم نخواهد شد».
به گفته این مترجم «در فصل دوم، تحت عنوان «آرزوهای تولید انبوه»، ایدههایی مطرح شده است که معماران بزرگ مانند لوکوربوزیه و دیگران برای بهرهگیری از تکنولوژی و نهادینهسازی آن در زمینه مسکن، ارائه دادهاند».
معصومی توضیح داد: «ایده ساخت ساختمان بتونی با اسکلت بتونی، که امروزه در اطراف خود میبینیم، در تمام دنیا نهادینه شده و به یک روش عمومی جهانی تبدیل شده است. تنها روشی که بعد از انقلاب صنعتی میتوان گفت در سراسر جهان جا افتاده، همین روش است. دلیل موفقیت این ایده هم در این بود که آن را به چهار تصویر ساده و قابل فهم تبدیل کرد و هیچ تأکیدی بر استفاده از دستگاههای پیچیده و پیشرفته نداشت، بلکه گفت هرکسی در کشور خودش با نیروی کار خودش میتواند مصالح را مخلوط کرده و این ساختمان را بسازد. به همین دلیل ساختمان بتونی که یکی از دستاوردهای قرن بیستم محسوب میشود، توانست به یک فناوری عمومی تبدیل شود که در همه جای دنیا قابل استفاده باشد. این دلیل موفقیت ایده لوکوربوزیه بود».
این پژوهشگر حوزه معماری توضیح داد: «در فصل بعدی، کتاب به موضوع مسکن به عنوان یک کالای تجاری میپردازد و مطرح میکند که اگر بخواهیم مسکن را به صورت انبوه و کارخانهای تولید کنیم باید چه کار کنیم. در این فصل، نویسنده با جزئیات کامل به معرفی سیستم بازاریابی میپردازد. مثلا مثالی که مطرح میکند، درباره خانههایی است با عنوان «خانههای پدر و مادری». شرکتی در ژاپن 20 سال زمان صرف میکند تا مطالعه کند خانوادههایی که مایلاند با پدر و مادر خود زندگی کنند، دقیقا چه نوع تعاملی دارند، چه فضایی میخواهند و چگونه با هم زندگی میکنند. سپس براساس این اطلاعات ایده طراحی خانه را ارائه میدهد. از این منظر، مسکن فقط یک مسئله تکنولوژیک نیست، بلکه یک کالاست که باید نیاز بازار را پاسخ دهد».
معصومی همچنین گفت: «در فصل پایانی، کتاب میگوید با وجود همه این اقدامات، در نهایت این «دفاتر بنّایی» یا همان کارگاههای نجاری کوچک هستند -همانطور که آقای دکتر اشاره کردند، چون ساختمانها در ژاپن عمدتا با چوب ساخته میشوند- که همچنان سهم عمدهای از بازار را در اختیار دارند. این دفاتر، با وجود پیشرفتهای صنعتی و ورود تکنولوژی، همچنان بهروزرسانی شدهاند؛ حالا دیگر با ماشینهای سیانسی چوب را برش میزنند، ولی آنها هستند که هنوز بخش درخور توجهی از ساختوساز را انجام میدهند. پس برخلاف تصور، خانههای صنعتی و کارخانهای با وجود برنامهریزی و بازاریابی گسترده، سهم عمدهای در بازار به دست نیاوردهاند. این چشمانداز به ما نشان میدهد که تجربه تحول انرژی و فناوری در قرن بیستم، چه نتایجی داشته و چه کاربردی برای امروز ما دارد».
او توضیح داد: «نکته بعدی که میخواهم خدمتتان عرض کنم، مرتبط با سؤالی است که میپرسد این کتاب متعلق به قرن بیستم است، حالا که ما ۲۵ سال از قرن بیستم عبور کردهایم، چه فایدهای برای ما دارد؟ واقعیت این است که اتفاقا امروز، این کتاب بیش از هر زمان دیگری برای ما کاربرد دارد. چرا؟ چون این کتاب تجربه مواجهه بشر با یک تحول بزرگ در انرژی و فناوری را به ما منتقل میکند؛ تجربهای که بعد از انقلاب صنعتی رخ داد. ما اکنون در آغاز یک تحول مشابه اما در حوزه دیجیتال، هوش مصنوعی و تکنولوژیهای نو هستیم. این تحول هم چشماندازهای جذاب و وسوسهانگیزی پیشروی ما قرار داده است.
از ساخت خانه با پرینتر سهبعدی گرفته تا راهکارهای نوین دیگر. اما تجربه گذشته به ما میگوید که تکنولوژی بهتنهایی کافی نیست. اگر میخواهیم این تکنولوژیهای جدید در خدمت ما قرار گیرند و واقعا به ما کمک کنند، باید ابزارهای جانبی لازم را نیز در اختیار داشته باشیم. ازاینرو این کتاب میتواند راهنمای بسیار خوبی باشد تا ما را در این مسیر هدایت کرده و کمک کند از این تکنولوژیهای نوظهور بهدرستی استفاده کنیم. تجربهای که نشان میدهد چگونه میتوانیم در رقابت با دیگر کشورها، از جمله کشورهای اروپایی، جایگاهی به دست آوریم؛ مشروط به آنکه ابزارهای مکمل را نیز همراه با تکنولوژی داشته باشیم».
source