فهرست کابینه که منتشر شد، محمدجواد ظریف متنی نوشت و از دولت خداحافظی کرد. او در پست اجرائی قرار نگرفته بود. همه بهخوبی میدانستند که «معاونت راهبردی» و اجرای وظایف در حوزه «بررسیهای استراتژیک» یک پست اجرائی نیست. با این حال ظریف ترجیح داد از دولت خداحافظی کند، نه به خاطر قانون مشاغل خاص و داشتن تابعیت قهری کشوری دیگر از سوی فرزندانش، نه به خاطر قهر و درگیری شخصی، بلکه شاید احساس کرده بود که مفید نیست. اما مسئله تنها ظریف نبود. حالا تقریبا اکثر کسانی که ستادهای او را اداره میکردند، در کنار پزشکیان نیستند. آذریجهرمی، محمدجواد ظریف، معصومه زرآبادی و البته مهندس عبدالعلیزاده بهعنوان رئیس ستاد انتخاباتی او. این افراد البته نشانههای بیرونی ستادهای مسعود پزشکیان بودند که همکاران زیادی در کنار آنها فعالیت میکردند. حالا سؤال این است: «آیا پزشکیان به صورت عامدانه به سمت جداشدن از بدنه ستادها و بدنه رأی خود حرکت میکند یا اینکه این اتفاق غیرعامدانه در حال وقوع است؟». در چنین شرایطی مسعود پزشکیان باید درک کند در صورت حذف حلقههای واسط با بدنه رأی و تودههای مردم، او دیگر قادر نیست به صورت یک «دولت باظرفیت» عمل کند؛ دولتی که بتواند «خوب تصمیم بگیرد»، «تصمیمات خوب بگیرد» و در نهایت «مردم را برای این تصمیمات همراه کند».
ستادهایی که وجود نداشت
source