به گزارش سلامت نیوز به نقل از تجارت نیوز، کاهش سرانه تولید پسماند خانوارها به دلیل مشکلات معیشتی، تغییر اولویتهای شهرداریها از محیطزیستی به اقتصادی، و عدم اثربخشی آموزشهای ارائهشده به شهروندان، همگی نشاندهنده این واقعیت هستند که اقتصاد ضعیف، نه تنها بر […]با تشدید بحرانهای اقتصادی در سالهای اخیر، مدیریت پسماندها در ایران با چالشهای جدی مواجه شده است.
کاهش سرانه تولید پسماند خانوارها به دلیل مشکلات معیشتی، تغییر اولویتهای شهرداریها از محیطزیستی به اقتصادی، و عدم اثربخشی آموزشهای ارائهشده به شهروندان، همگی نشاندهنده این واقعیت هستند که اقتصاد ضعیف، نه تنها بر زندگی روزمره مردم، بلکه بر فرهنگسازی و اجرای برنامههای مدیریت پسماندها نیز تأثیر منفی گذاشته است. در این باره تجارتنیوز گفتوگویی با سعید مرادیکیا، کارشناس مدیریت پسماند داشته است که در ادامه میخوانید.
دستیابی به مدیریت بهینه پسماندها تا حد زیادی به مشارکت شهروندان وابسته است
*با توجه به تجربیات کشورهای توسعهیافته در حوزه مدیریت پسماندها، چه عواملی در دستیابی به مدیریت بهینه پسماندها نقش کلیدی دارند؟
بررسی تجربیات موفق کشورهای توسعهیافته در حوزه مدیریت پسماندها نشاندهنده این حقیقت است که دستیابی به مدیریت بهینه پسماندها در کنار وضع قوانین و جرایم سختگیرانه، بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته و اختصاص بودجههای مناسب و کافی، تا حد زیادی به مشارکت شهروندان، صنایع و تولیدکنندگان محصولات نیز وابسته است.
هرچند که مفهوم مشارکت شهروندی را میتوان از دو منظر مشارکت داوطلبانه مانند پاکسازی طبیعت از پسماندها و مشارکت جبری مثل بستن کمربند ایمنی در خودرو مورد بررسی قرار داد، ولی با این وجود تمرکز کشورهای توسعهیافته بر ارائه آموزشهای شهروندی به ویژه پس از پایان جنگ جهانی دوم و به صورت مشهود پس از دهه ۱۹۹۰ میلادی باعث شده تا مرزهای مشترک دو نوع مشارکت نامبرده از سوی مشارکت داوطلبانه به سوی مشارکت جبری پیشروی کند.
در کشورها توسعهیافته تمرکز اصلی آموزشهای شهروندی بر دانشآموزان به ویژه در دوران ابتدایی بنا نهاده شده
*در کشورهای توسعهیافته، آموزشهای شهروندی در حوزه مدیریت پسماندها چگونه و در چه سنینی انجام میشود؟
امروزه در این کشورها تمرکز اصلی آموزشهای شهروندی و مهارتآموزی در حوزههای مختلف از جمله محیط زیست بر دانشآموزان به ویژه در دوران ابتدایی بنا نهاده شده و دولت در تلاش است تا به جای تحمیل رئوس درسی فشرده، از این سنین طلایی دانشآموزان جهت یادگیری و شکلگیری شخصیت اجتماعی و حفاظت از محیط زیست و اصلاح الگوی مصرف استفاده کند.
شایان ذکر است که کشورهای توسعهیافته برای رسیدن به این مرحله از دهه ۱۹۹۰ میلادی به مدت دو دهه از اعمال جرایم مختلف برای کنترل بزرگسالان در حوزههای مختلف مدیریت شهری بهره برده و همزمان با آن سرمایهگذاری ویژهای را بر آموزش بنیادین دانشآموزان در مدارس انجام دادهاند.
با درآمدزایی از پسماندها در اوایل ۱۳۹۰، موضوع تولید کمپوست با کیفیت به دست فراموشی سپرده شد
*وضعیت آموزش و فرهنگسازی مدیریت پسماندها در ایران چگونه بوده و چه تغییراتی در این زمینه رخ داده است؟
بررسی وضعیت آموزش و فرهنگسازی مدیریت پسماندها در کشور نشاندهنده این حقیقت است که در غالب موارد آغاز آموزشهای ارائهشده به بعد از نیمه دهه ۱۳۸۰ برمیگردد. چرا که در آن دوره زمانی تمرکز شهرداریهای کشور بر جداسازی کامل پسماندهای تر از پسماندهای خشک و در نتیجه تولید کود کمپوستی با کیفیت بوده، از نیمه دهه ۱۳۸۰ تا اوایل دهه ۱۳۹۰ توجه ویژهای بر آموزش و فرهنگسازی در میان دانشآموزان و بزرگسالان جهت تفکیک پسماندهای تر و خشک از مبداء از سوی شهرداریها وجود داشت.
ولی متأسفانه با تغییر نگرش شهرداریها از اولویت محیطزیستی به اولویت اقتصادی و درآمدزایی از پسماندها در اوایل ۱۳۹۰، موضوع تولید کمپوست با کیفیت به دست فراموشی سپرده شده و تمرکز اصلی شهرداریها و پیمانکارانشان بر جداسازی پسماندهای خشک با ارزش بنا نهاده شد.
شهروندان در حوزه تفکیک پسماندها از مبدا پس از دهه 1390 ناامید شدند
در این میان شهروندان خود را در موقعیتی جدیدی مشاهده کردند که در آن بر خلاف آموزشهای دریافت شده در گذشته – مبنی بر جداسازی کامل پسماندهای تر و خشک از مبداء – مجبور هستند پسماندهای خشک غیر ارزشمند را همراه با پسماندهای تر در منزل و محل کار دفع کنند. وقوع این زلزله دیدگاهی و اجرایی از سوی شهرداریها از یکسو و چراغ سبز شهرداریها به پیمانکاران بخش خصوصی پیرامون بهرهگیری از نیروهای غیر رسمی بومی و مهاجر جهت جمعآوری پسماندها از درون مخازن درون شهری از سوی دیگر، باعث گردیده تا پس از دهه ۱۳۹۰، علاوه بر ایجاد حس ناامیدی در میان شهروندان در حوزه تفکیک پسماندها از مبدا (به دلیل عدم مراجعه پیمانکاران به درب منازل جهت جمعآوری پسماندهای خشک تفکیکشده)، اثربخشی آموزشهای ارائهشده نیز در خصوص تفکیک پسماندهای تر و خشک از مبداء تا حد زیادی کاهش یافته است.
سرانه تولید پسماندها و سهم تولید پسماندهای خشک خانوارها به دلیل مشکلات اقتصادی کاهش یافته است
*چه مشکلاتی در اجرای آموزشهای مدیریت پسماندها در ایران وجود دارد و چرا این آموزشها اثربخشی لازم را ندارند؟
شهرداریهای کشور با آگاهی از این بنبست آموزشی، با تغییر رویهای جدید، رئوس آموزشی خود را به جای تفکیک پسماندها از مبداء بر کاهش تولید پسماندها توسط شهروندان از مبداء بنا نهادند. هرچند که در ظاهر و بر اساس سلسله مراتب مدیریت پسماندها، جلوگیری از تولید و کاهش تولید پسماندها به عنوان اولین و پرارجحیتترین مرحله در این سلسله مراتب شناخته میشود، ولی آنالیز فیزیکی پسماندها در بسیاری از شهرهای کشور نشاندهنده این حقیقت است که کمیت و کیفیت پسماندهای تولیدی شهروندان در کشور به ویژه پس از سال ۱۳۹۷ و آغاز تحریمهای بینالمللی دستخوش تغییرات معنیداری شده و سرانه تولید پسماندها و همچنین مقدار و سهم تولید پسماندهای خشک خانوارها به دلیل مشکلات اقتصادی کاهش یافته است. موضوعی که برخی از مدیران شهرداریهای کشور از آن به نفع خود بهرهبرداری کردند و کاهش تولید پسماند خانوارها را نتیجه آموزشهای ارائهشده از سوی شهرداریها میپندارند.
از سوی دیگر در غالب موارد آموزشهای ارائهشده به شهروندان از سوی شهرداری و سایر نهادها کاربردی نبوده و به تغییر رفتار در میان خانوارها منجر نمیگردد. به عنوان مثال در بسیاری از موارد دیده میشود که در بیلبوردهای شهری، شبکههای اجتماعی و… از شهروندان خواسته میشود تا پسماندهای تولید خود را از مبداء کاهش دهند.
ولی با این وجود در غالب موارد به روشهای اجرایی و کاربردی جهت دستیابی به این مهم اشارهای نشده است. همچنین در غالب موارد اثربخشی آموزشهای ارائهشده در خصوص مدیریت پسماندها به شهروندان به دلیل عدم تعهد پیمانکاران و عدم رسیدگی شهرداریها به تخلفات آنها به شدت کاهش یافته است.
خروجیهای مورد انتظار از آموزشهای ارائهشده پسماند در حد قابل قبولی نبوده است
*برای بهبود اثربخشی آموزشهای مدیریت پسماندها در ایران چه راهکارهایی پیشنهاد میشود؟
درمورد این مساله به عنوان مثال میتوان به موضوع عدم مراجعه پیمانکاران شهرداریها به درب منازل و ساختمانهای غیر مسکونی (اداری، تجاری و…) جهت جمعآوری پسماندهای خشک تفکیکشده توسط شهروندان اشاره کرد. در این حالت شهروندان مشارکتکننده در امر تفکیک پسماندها در مبداء علاوه بر حس سرخوردگی از شهرداریها ناامید گشته و در مواردی پسماندهای خشک تفکیکشده خود را به عوامل غیر مجاز فعال در شهرها تحویل میدهند. غافل از اینکه این اقدام نیز چه از لحاظ محیطزیستی و چه از لحاظ اقتصادی و موضوعات فرهنگی و اجتماعی به نفع کشور نیست.
از سوی دیگر انتخاب متناسبترین و بهینهترین کانال ارتباطی و روش و زمان جهت ارائه و انتقال محتوای آموزشی به انواع گروههای مخاطب را میتوان به عنوان یکی از مهمترین مراحل برنامه آموزشی در نظر گرفت. متأسفانه در بیشتر موارد و علیرغم هزینهکرد شهرداریها و سایر نهادهای دولتی پیرامون آموزش مدیریت پسماندها (موضوع ماده ۶ قانون مدیریت پسماندها_سال ۱۳۸۳)، نظرات شهروندان و گروههای مخاطب در این خصوص دریافت نشده و لذا خروجیهای مورد انتظار از آموزشهای ارائهشده در حد قابل قبولی نبوده است.
برای مثال در بسیاری از شهرهای کشور، از فضاهای تبلیغاتی شهری همچون بیلبوردها برای آموزش و اطلاعرسانی در حوزه مدیریت پسماندها استفاده شده است. این در حالی است که این روش برای گروههای مخاطب مختلف مهم و تاثیرگذاری همچون دانشآموزان و زنان خانهدار چندان مفید واقع نمیشود. لذا میتوان با انجام نظرسنجی و دریافت نظرات گروههای مخاطب مختلف، از کانالها و محتوای آموزشی متناسبتری برای آموزش بهره برد تا بدین ترتیب بتوان از ضریب نفوذ بیشتری در میان گروههای مخاطب اطمینان حاصل کرد.
محیط زیست از اولویتهای اصلی شهروندان خارج شده
*در پایان اگر مسالهای مورد تاکید است، بفرمایید.
به عنوان جمعبندی میتوان به این موضوع اشاره کرد که در جوامعی با مشکلات اقتصادی عدیده، محیط زیست از اولویتهای اصلی شهروندان خارج شده و به اولویتهای پایینتر رانده میشود. در این میان اثربخشی آموزشهای ارائهشده در این حوزه نیز به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و به صورت معنیداری کاهش مییابد. ولی با این وجود میتوان با تمرکز بر ارائه و ترویج آموزشهایی هدفمند همچون آموزش خرید سبز _که در آن علاوه بر حفاظت از محیط زیست به کاهش هزینههای خانوار پرداخته میشود_ تمایل و انگیزه شهروندان را جهت پذیرش و بهکارگیری این دسته از آموزشهای زیستمحیطی افزایش داد.
شایان ذکر است که برای شناسایی و ترویج این دسته از عناوین آموزشی اثرگذار در شرایط فعلی کشور به بهرهگیری از نیروی انسانی متخصص و با تجربه در شهرداریها (بر اساس ماده ۲۸ آییننامه اجرایی قانون مدیریت پسماندها_ سال ۱۳۸۴) و انجام پایشهای میدانی جهت دریافت نظرات و پیشنهاد شهروندان نیاز بوده و تصمیمگیریهای فردی و سلیقهای مدیران شهرداریها در این خصوص مثمر ثمر نخواهد بود.
source