ساعت 24 – نظام جمهوری اسلامی در ادامه ایستادگی و خودداری در برابر مصالحه با آمریکا در این روزها با بالاترین درجه تضاد و ناسازگاری با این کشور قرار گرفته است. درحالیکه گمانهزنیهایی بود که با آمدن دونالد ترامپ به کاخ سفید میشود با نظام حاکم بر آمریکا به سازگاری رسید که قاعده برد- برد در آن دیده شود اما با سرسختی ترامپ و تهدید جمهوری اسلامی به فشار حداکثری، رهبری نظام جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیدند که مصالحه با آمریکا ممکن نیست و برای حل مسائل نظام بیفایده است.
![](https://media.saat24.news/files/1403/11/1739252226.jpg)
به این ترتیب از چند روز پیش دور تازهای از سخنان ضدمذاکره و ضدمصالحه از سوی همه مقامهای ارشد سیاسی از روسای قوای سهگانه تا امیران ارتش و سرداران سپاه و دیگر شخصیتهای حقوقی و قانونی به گوش میرسد.
در آمریکا نیز ضرباهنگ حمله به جمهوری اسلامی تندتر شده و سخنان ترامپ براساس اینکه یا مذاکره میکنیم یا ایران بمباران میشود نقطهعطفی شد که آینده را پر از هراس میکند.
قیمت دلار
اما این مجادله تند و تیز و رجزخوانیهای دو نظام سیاسی که از سرتا پا باهم تضاد دارند در بازار ارز ایران هنگامهای هولناک به پا کرد. قیمت هر دلار در همین روزها در بازار آزاد با شتاب به بالای 92هزار تومان رسیده است.
اگرچه شاید رییس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد بگویند این عدد را قبول ندارند و این عدد یک عدد خیالی است اما واقعیت این است که قیمت هردلار در ذهن شهروندان همین 92هزار تومان است. پرش ناگهانی قیمت ارزهای معتبر در بازار آزاد ارز اقتصاد کلان و نیز اقتصاد خرد و بنگاهها را در بهت فرو برده است.
مصرفکنندگان از هراس اینکه قیمت کالاها بازهم بهطور شتابان بیشتر شود به بازار کالاها یورش میبرند و از سوی دیگر فروشندگان بهویژه فروشندگان کالاهای وارداتی بهدلیل اینکه نمیدانند بازار به کدامسو میرود از فروش امتناع میکنند.
مقصر کیست؟
پرسش بسیار با اهمیتی که این روزها در ذهن شهروندان اثر گذاشته و آنها را به واکاوی بیشتر درباره ارز واداشته پیدا کردن مقصر است. آیا رییس بانک مرکزی که مسوولیت بلافصل برای تثبیت و صیانت از ارزش ریال دارد مقصر وضعیت فعلی است؟
واقعیت این است که از نظر منطق اداره اقتصاد و نیز بر اساس تقسیم وظایف قانونی ریاست بانک مرکزی باید در میدان حاضر شده و با شهروندان گفتوگو و دلایل را بازگو کند اما رییس بانک مرکزی از این کار امتناع کرده است. وزیر اقتصاد که در چند ماه گذشته با گستردگی تمام درباره سیاستهای ارزی صحبت میکرد و بهنوعی خود را در نقش رییس بانک مرکزی میدانست در این روزهای سخت توپ را به زمین رییس بانک مرکزی انداخته و به خبرنگاران میگوید درباره ارز از محمدرضا فرزین، رییس بانک مرکزی پرسش کنید.
رییسجمهور ایران و نیز معاون اول او شاید به دلیل فقدان تخصص و دانش، یا هرعامل دیگری، درباره مقصر رشد شتابان قیمت ارزهای معتبر در بازار آزاد حرفی نمیزنند.
نظام سیاسی
شماری از سیاستورزان و نیز علاقهمندان به اقتصاد سیاسی و نیز به مسائل ارزی و نیز فعالان اقتصادی باور دارند برای یافتن مقصر نباید دنبال مدیران اقتصادی گشت. آنها باور دارند مجادله سخت و دلهرهآور جمهوری اسلامی و آمریکا به بازار ارز شوک وارد کرده است و پیشبینیهای بدبینانه درباره برآیند و نتایج این مجادله بر شتاب نرخ رشد ارز افزوده است.
در حالی که این میزان افزایش قیمت هر دلار در بازار آزاد ارز ایران کمسابقه بوده است اما بدون تردید ماهیت پیامهای مبادلهشده نظامهای سیاسی راه رشد شتابان دلار را هموار کرده است.
سناریوهای آینده نرخ ارز و پیامدها
چیزی که شهروندان ایرانی اعم از مصرفکنندگان و گروههای کمدرآمد و نیز فعالان اقتصادی و حتی مدیران نهادهای بزرگ ادارهکننده کشور را نگران کرده این است که آیا قیمت دلار سر باز ایستادن در جایی دارد؟
برخی کسانی که تجربه مجادلهها را دارند باورشان این است که اگر فضای سیاست خارجی از تنش نیفتد یا بر تنش آن افزوده شود باید چشمانتظار دلاری شدن اقتصاد ایران بود و قیمتها باز هم بالاتر خواهد رفت.
این گروه میگویند درحالیکه دولت تا امروز هیچ اقدامی برای گرفتن شتاب افزایش قیمت ارز را در دستور کار قرار نداده است نشان میدهد دست دولت باز نیست یا اینکه اصولا نمیخواهد در بازار دخالت کند. اگر دولت خزانهاش از دلار انباشته بود بدون تردید دلارپاشی را در دستور میگذاشت.
از سوی دیگر و با توجه به اینکه سختگیری برای صادرات نفت ایران افزایش یافته است کارشناسان باور میکنند که شاید شرکتهای خریدار نفت ایران در چین برای جلوگیری از افزایش تنش با آمریکا نفت ایران را خریداری نکنند. در این صورت احتمال اینکه عرضه ارز به بازار توافقی و بازار آزاد روندی کاهنده را تجربه کند وجود دارد.
در این صورت دولت با توجه به اینکه نمیتواند در کوتاهمدت جایی برای تامین ارز پیدا کند ناگزیر به تثبیت تقاضای واقعی در دامنهای کوتاه خواهد شد. در این صورت باید منتظر سهمیهبندی شده باشند و تقاضای موثر را در مضیقه قرار دهند. کاهش واردات اگر به سوی کالاهایی مثل نهادههای دامی برود به تورم موادغذایی در اندازههای بالا منجر خواهد شد.
یکی از کارشناسان اقتصادی در «هاما» نوشته است آیا در آینده همه ارزهای حاصل از صادرات وارد کشور میشود؟ وجود تراز تجاری مثبت به این معنی نیست که همه ارز حاصل از صادرات وارد کشور میشود. در ایران، برخی ارزهای صادراتی، مخصوصا در بخش نفت و گاز، یا به دلیل تحریمها قابل انتقال نیستند یا با تاخیر زیاد وارد چرخه اقتصادی میشوند.
بخشی از ارزهای صادراتی توسط شرکتهای صادرکننده به کشور بازگردانده نمیشود و در خارج از کشور برای سرمایهگذاری، واردات غیررسمی یا قاچاق کالا و ارز استفاده میشود. برخی صادرکنندگان برای دور زدن تعهد ارزی، ارز خود را در بازار غیررسمی میفروشند که این باعث افزایش نرخ ارز در بازار آزاد میشود.
او نوشته است صادرکنندگان موظفند ارز خود را در سامانه نیما (در حال حاضر توافقی یا مبادله ارز و طلا) عرضه کنند اما این فرآیند بهدلایل مختلف از جمله انتظار افزایش نرخ ارز، قوانین دست و پاگیر و مشکلات انتقال ارز با تاخیر انجام میشود. اگر دولت نتواند ارز حاصل از صادرات را سریع به بازار تزریق کند، عرضه کم شده و نرخ ارز افزایش مییابد. نیازهای ارزی غیررسمی (قاچاق، خروج سرمایه، ارز مسافرتی):
بخش قابلتوجهی از تقاضای ارز، مربوط به خروج سرمایه، قاچاق کالا و ارز، سفرهای خارجی و خرید ملک در خارج از کشور است. این موارد مستقیما در آمار تراز تجاری رسمی منعکس نمیشوند اما بر بازار ارز تاثیرگذارند.
بهویژه، برخی مردم و شرکتها برای حفظ ارزش دارایی خود، دلار یا سایر ارزها را خریداری کرده و از کشور خارج میکنند. لذا قاچاق کالا نیاز به ارز دارد و قاچاقچیان برای خرید کالاهای خارجی، از بازار آزاد ارز تهیه میکنند. از طرفی، افزایش سفرهای خارجی و خرید ملک در کشورهای همسایه (مثل ترکیه، امارات و گرجستان) نیاز ارزی را بالا میبرد.
اگرچه تراز تجاری مثبت است اما حجم نقدینگی در کشور بسیار بالا بوده و رشد سالانه نقدینگی در حدود ۳۰ تا ۴۰درصد است. این حجم از نقدینگی بهدنبال راهی برای حفظ ارزش خود است و یکی از گزینههای اصلی، خرید دلار و طلاست که باعث افزایش نرخ ارز میشود. گاهی دولتها با استفاده از ذخایر ارزی بانک مرکزی، نرخ ارز را کنترل میکنند اما اگر این سیاست ادامهدار باشد، نرخ ارز ناگهان جهش پیدا میکند.
البته در ۱۴سال اخیر بانک مرکزی در حال نوسانگیری با نرخ ارز میباشد.مردم زمانی که به ثبات اقتصادی و ارزش ریال بیاعتماد شوند، تقاضای بیشتری برای دلار ایجاد میکنند.
تورم بالا و کاهش قدرت خرید ریال، تجربههای قبلی افزایش شدید نرخ ارز، سیاستهای غیرشفاف دولت در کنترل بازار ارزبخشی از دلایل اعتمادی مردم است. این وضعیت باعث میشود که حتی با تراز تجاری مثبت، تقاضای ارز همچنان بالا باشد و نرخ ارز افزایش پیدا کند.
این کارشناس اضافه کرده است اگر ارز حاصل از صادرات نفت و گاز بهطور کامل به بازار رسمی (سامانه نیما یا بانک مرکزی) تزریق نشود و فقط بخش محدودی از آن به چرخه اقتصاد کشور وارد شود، عرضه ارز در بازار رسمی کاهش یافته و نرخ ارز در بازار آزاد افزایش پیدا میکند. دولت معمولا مدعی است که صادرات نفت و گاز افزایش یافته اما اگر ارز آن در داخل کشور گردش نداشته باشد، اثر مثبتی بر کاهش نرخ ارز نخواهد داشت.
در چنین شرایطی، واردکنندگان و سایر بخشهای اقتصادی برای تامین ارز موردنیاز خود به بازار آزاد روی میآورند که باعث افزایش قیمت ارز میشود.
بخشی از صادرات نفت و گاز ممکن است از طریق سازوکارهای غیرشفاف و دور زدن تحریمها انجام شود. در این روشها، ارزهای حاصل از فروش نفت ممکن است در حسابهای خارجی باقی بماند و برای واردات کالاهای خاص از طریق مسیرهای غیررسمی استفاده شود.
یکی از ادعاهای دولت این است که بخشی از ارزهای نفتی بهدلیل تحریمها قابل انتقال نیست یا در حسابهای خارجی مسدود شده است. اگرچه این مساله واقعیت دارد اما دولت اطلاعات دقیقی از میزان این منابع و برنامههای خود برای استفاده از آنها ارائه نمیدهد. در نتیجه، عدم شفافیت باعث افزایش گمانهزنیها شده و بازار ارز دچار نوسان و التهاب میشود.
برخی گزارشها نشان میدهد که ارزهای حاصل از فروش نفت و گاز به جای تقویت تولید داخلی، صرف واردات کالاهای غیرضروری یا حتی کالاهایی با قیمتگذاری غیرواقعی میشود.
برخی شرکتهای وابسته به دولت و نهادهای خاص، ارز ارزان دولتی دریافت کرده اما کالا را با قیمت بالاتر در بازار عرضه میکنند. این روند منابع ارزی کشور را هدر داده و به افزایش نرخ ارز کمک میکند.
نقش دولت در بالا بردن نرخ ارز برای جبران کسری بودجه
در برخی مواقع، دولت خود بهطور غیرمستقیم باعث افزایش نرخ ارز میشود تا بتواند ریال بیشتری از محل فروش دلارهای نفتی در بازار آزاد به دست آورد و کسری بودجه خود را جبران کند.
source