ساعت 24 – یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: مهم‌ترین چالش پیش روی جمهوری اسلامی بعد از ۴۶ سال، نارضایتی و ناامیدی است که در مردم ایجاد شده، به هر حال مردم تمایل دارند یک زندگی عادی و بدون دغدغه داشته باشند. با همه توانمندی‌هایی که ما در حوزه نظامی داریم و استقلال‌مان حفظ شده اما الان زمان آن فرا رسیده که آرامش را در حوزه اقتصادی به زندگی‌های مردم برگردانیم.

اسماعیل گرامی مقدم فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی گفت: در جریان انقلاب اسلامی سیاست‌ها با شعارها تعیین می‌شد. یکی از آن شعارهایی که در اول انقلاب شکل گرفت نه غربی نه شرقی بود با این استدلال که کشور با خودکفایی به پیشرفت و توسعه دست پیدا کند.

وی ادامه داد: یعنی آن روز در حقیقت تفکر جهانی این بود و اقتصاد جهان هم این بود که خودکفایی می‌تواند کشورها را به استقلال برساند چون شاید قبل از نه شرقی نه غربی مهم‌ترین شعار مردم در انقلاب استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود و تصور می‌کردند برای جمهوری اسلامی دو ویژگی لازم است که یکی از آن‌ها استقلال است و دیگری هم آزادی. اگر بخواهیم درباره استقلال صحبت کنیم یکی از ویژگی‌های آن همین شعار نه شرقی و نه غربی بود.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب تصریح کرد: به هر حال در این بیش از ۴۵ سال خیلی مسائل و ارتباطات تغییر پیدا کرده است. روابط بین‌المللی تغییر پیدا کرده و اتفاقاً خودکفایی به معنای عدم ارتباط با دیگر کشورها ممکن است بسیار پرهزینه باشد و به استقلال کشور هم آسیب برساند، لذا از این جهت خیلی از کالاهایی را که در کشور با هزینه بسیار زیاد تولید می‌شود، می‌توانیم وارد کنیم و برعکس می‌توانیم ظرفیت‌های خودمان را ارزیابی کنیم و کالاهایی که در کشورهای دیگر دنیا کمیاب یا گران است را در داخل تولید کنیم و به آنجا صادر کنیم.

گرامی مقدم خاطرنشان کرد: فکر می‌کنم اگرچه نه شرقی نه غربی را پذیرفته ایم اما تجربه نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر ما بیشتر به سمت شرق گرایش داشتیم این واضح و روشن است و اساساً سیاست ما به سمت شرق گرایی بوده که این هم غلط و اشتباه است.

به دلیل اینکه وقتی یک کشوری شرق‌گرا می‌شود عملاً بسیاری از توافق‌نامه‌ها و قراردادها را بدون مزایده یا مناقصه و یا یک رقابت در بازار آزاد مجبور است به شرقی‌ها واگذار کند به ویژه چین و روسیه و ما اگر قرار است از شعار نه شرقی عدول کنیم باید از نه غربی هم عدول می‌کردیم یعنی باید می‌گفتیم هم غربی هم شرقی ولی متاسفانه فقط نه غربی مانده و از همین جهت هم ممکن است برای ما در مقابل غربی‌ها آورده‌هایی داشته باشد اما به نظرم راه و مسیر درستی نیست که یک کشور تنها اتکایش به یک سمت و سوی جهان باشد.

وی در پاسخ به این سوال که آیا موضوعاتی مثل شکاف‌های طبقاتی، بی‌عدالتی و سرکوب‌های سیاسی در شکل‌گیری انقلاب موثر بود، گفت: در اول انقلاب کمبودها و کاستی‌هایی که مردم ایران داشتند منجر به انقلاب شد شاید یکی از مهم‌ترین آن‌ها تبعیض و مهم‌تر از همه نداشتن استقلال در کشور بود. هیچ کسی نمی‌تواند این را نفی کند که به هر حال قدرت کشور ما حتی در عرصه نظامی وابسته به کشورهای خارجی و به ویژه با آمریکایی‌ها و غربی‌ها بود.  

در طول تاریخ در این ۳۰۰ الی ۴۰۰ ساله ما با از دست دادن بخش‌هایی از کشورمان مواجه بودیم یا به ما تهاجم می‌کردند و ما نمی‌توانستیم مقابله کنیم و یا استقلال نداشتیم وقتی که به ما حمله می‌کردند مجبور می‌شدیم سرزمین‌مان را واگذار کنیم. موارد آن زیاد است به طور مثال از ترکمنچای و گلستان گرفته تا از دست دادن بحرین.

گرامی‌مقدم ادامه داد: بعد از انقلاب به هر حال این استقلال معنا پیدا کرد و ما حتی در حوزه نظامی هم واقعاً در این ۴۶ سال مستقل شدیم و به هر حال خودمان تصمیم می‌گیریم، البته سیاست‌های کشور و نظام حتماً نقدپذیر است و می‌شود به آن اشکال وارد کرد اما یکی از آرمان‌هایی که مردم در سال ۵۷ داشتند این بود که در کشور خودمان سیاست‌مداران خودمان تصمیم‌گیری کنند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در پاسخ به این سوال که آیا توانسته‌ایم در طول ۴ دهه پس از انقلاب به اهداف انقلاب در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دست پیدا کنیم، گفت: اما اگر بخواهیم بپرسیم که آیا جمهوری اسلامی توانسته است آرمان‌هایی که مردم داشتند از جمله از بین رفتن رفع تبعیض و نابرابری به خصوص در توزیع درآمدها را محقق کند باید بگویم نه، اتفاقا در حوزه اقتصادی عملکرد قابل قبولی نداریم به دلیل اینکه شکاف طبقاتی بیشتر شده یعنی اگر به همین پایتخت‌مان نگاه کنیم شمال و جنوب بعد از انقلاب شکل گرفته است.

گرامی‌مقدم گفت: این ثروت‌های عظیمی که دست درصد کمی از مردم است به دلیل نابرابری و تبعیضی است که وجود دارد و این شکاف طبقاتی بیشتر در اثر تورم‌های شدید در کشور وجود داشته و دارد و معلوم است که اقتصاد خوب کار نکرده است و اتفاقاً از جیب مردم عادی و فقرا این شکاف طبقاتی رقم خورده است. لذا از این جهت حوزه عملکرد اقتصادی در ۴۵ سال گذشته کاملاً قابل نقد است و نمی‌شود از ایجاد شکاف‌های طبقاتی مختلف دفاع کرد.

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *