به یاد دارید وقتی والدینتان گفتند از شما ناامید شده‌اند، چه حسی داشتید؟ این همان حسی است که نیسان مورانوی جدید به شما می‌دهد.

من هیچ‌وقت علاقه‌ی خاصی به نیسان مورانو نداشتم، اما همیشه برای موفقیتش آرزو می‌کردم. به عنوان یکی از پیشگامان دوره‌ی مدرن کراس‌اوورها، طراحی عجیب نسل اول آن باعث می‌شد هیچ‌گاه در پس‌زمینه محو نشود. و البته نباید مورانو کراس‌کب را فراموش کنیم؛ شاسی‌بلند کروکی منحصربه‌فردی که در دوران نسل دوم معرفی شد. برای جسارت نیسان در متفاوت بودن احترام قائلم.

حالا یک مورانوی جدید داریم. البته «تقریبا جدید»، چون شاسی زیر این ظاهر تازه، تقریباً همان مدل قبلی است. با این حال، این مدل جدید عریض‌تر، کمی بلندتر، و با خطوط تمیزتر و جلوپنجره‌ای که نیسان اصرار دارد «V-Motion» نامیده نشود، زیباتر است. بدنه‌ی کشیده و خط سقف خمیده‌ی آن حس اسپرت بودن را القا می‌کند، و من آماده بودم که عاشقش شوم. اما به نظر می‌رسد مبارزه‌ی مورانو با معمولی بودن به پایان رسیده است. و این مبارزه را باخته است.

مشخصات کلی نیسان مورانو ۲۰۲۵

  • موتور: ۲ لیتری توربوشارژ چهار سیلندر
  • توان خروجی: ۲۴۱ اسب بخار / ۲۶۰ پوند-فوت
  • مصرف سوخت: ۲۳ در شهر / ۲۴ در بزرگراه / ۲۳ به صورت ترکیبی
  • قیمت پایه / قیمت تست‌شده: ۴۱,۸۶۰ دلار / ۵۰,۹۹۰ دلار

انتظارات من از همان نگاه اول متعادل بود. در تصاویر، گلگیرهای کمی برآمده و نمای دو‌قسمتی جلو نظر من را به شکل مثبتی جلب کرد. ظاهری داشت که جسور بود اما نه غیرمنطقی – چیزی که نیسان آن را «ظرافت پرانرژی» می‌نامد. اما متأسفانه، این هیجان در واقعیت به خوبی منتقل نمی‌شود. تناسب‌ها از روبرو چندان هماهنگ نیستند.

مورانو ۲۰۲۵ فقط ۲.۶ اینچ عریض‌تر شده، اما این تغییر باعث شده نمای جلویی گسترده، صاف و ایستاده‌ای داشته باشد که یادآور یک شخصیت کارتونی با آرواره‌های پهن است. این تأثیر با جلوپنجره‌ای که در گوشه‌ها شکل V را حفظ کرده و یکی از بزرگ‌ترین لبخندها را در دنیای خودروها به نمایش می‌گذارد، بیشتر شده است. چراغ‌های باریک در بالای این جلوپنجره قرار گرفته‌اند که نسبت به چراغ‌های قدیمی زاویه‌دار با خطوط LED عجیب، بی‌نهایت بهتر هستند. اما وقتی با گونه‌های برآمده و لبخند عریض ترکیب می‌شوند، فقط یک صورت پف‌کرده و چشم‌های نیمه‌باز می‌بینم. ببخشید اگر حالا نمی‌توانید این تصویر را از ذهنتان پاک کنید.

در نمای جانبی، طراحی مورانو بهتر به نظر می‌رسد. طراحی سقف شناور حذف شده است (خدا را شکر) اما بریدگی معروف در ستون C همچنان باقی است. این بخش به سمت بالا زاویه دارد تا با قوسی که به سمت پایین می‌رود، در یک خط جذاب و کوپه‌مانند تلاقی کند و همه این‌ها به قسمت عقب پهن و خطوط تمیز ختم می‌شود. ظاهر زیبایی است، اما متأسفانه برای مورانو، بسیاری از کراس‌اوورهای دیگر دقیقاً همین حس و حال را دارند. و این اولین ضربه در مبارزه با معمولی بودن است.

Nissan Murano

نکات مثبت: طراحی داخلی زیبا، راحتی فوق‌العاده، تجهیزات کامل

وقتی پشت فرمان می‌نشینم، با ضربه‌ی دوم مواجه می‌شوم. نیسان از طراحی داخلی آریا برای مورانو الهام گرفته است؛ همراه با یک پنل چوب مصنوعی که کنترل‌های لمسی تنظیم دما روی آن قرار گرفته‌اند. ظاهر بدی نیست، مخصوصاً در مدل پلاتینیوم که فضای داخلی حس لوکسی با چرم و سطوح نرم به شما می‌دهد. دو صفحه نمایش دیجیتال ۱۲.۳ اینچی به صورت استاندارد برای همه مدل‌ها در نظر گرفته شده‌اند. کنترل‌های دکمه‌ای برای جعبه‌دنده فضای زیادی را در کنسول مرکزی آزاد کرده و همه چیز به زیبایی با هم ترکیب شده است. البته، فقط مدل پلاتینیوم برای تست در دسترس بود، بنابراین تجربه در مدل‌های پایین‌تر ممکن است متفاوت باشد.

اما نبود کنترل‌های فیزیکی برای تنظیمات دما یک مشکل بزرگ است. شما باید نگاهتان را از جاده بردارید تا مثلاً سرعت فن را تنظیم کنید. در تئوری، می‌توانید بیشتر کارها را با کنترل صوتی انجام دهید، اما همان‌طور که معمولاً با این سیستم‌ها اتفاق می‌افتد، همیشه بی‌نقص عمل نمی‌کنند. وقتی تلفنم را متصل کردم، دستورات صوتی حتی با شناسایی عبارت «هی گوگل» توسط سیستم، نادیده گرفته شدند. البته، این ممکن است به تنظیمات تلفنم مربوط باشد. اما برای کاری ساده مثل کم کردن دما، نباید مجبور باشم با تلفن، کنترل صوتی، یا ضربه زدن کورکورانه روی یک قطعه پلاستیک خالی دست و پنجه نرم کنم.

در مورد نبود دکمه‌ها، روشن کردن صندلی‌های گرم‌کن نیاز به دقت بالایی دارد. این قابلیت همیشه در صفحه نمایش مرکزی قابل دسترسی است، اما به صورت یک دایره کوچک در پایین صفحه قرار دارد، انگار که در لحظه آخر به آن فکر شده است. خوشبختانه، داشبورد یک قفسه صاف دارد که اگرچه شکل نامناسبی دارد، برای قرار دادن دست و استفاده از صفحه نمایش مناسب است. با این حال، این راه‌حل ایده‌آلی نیست. نیسان حداقل ویجت‌های قابل تنظیم ارائه داده است که این قابلیت‌ها و دیگر امکانات صندلی (مانند خنک‌کننده و ماساژور، در صورت وجود) را در یک کادر بزرگ‌تر در دسترس قرار می‌دهد.

اما این ویجت‌ها کمکی به رفع تأخیر گاه‌به‌گاه صفحه نمایش نمی‌کنند. این تأخیرها نادر و کوتاه بودند، و به دفاع از نیسان باید بگویم که من یک مدل پیش‌تولیدی مورانو را می‌راندم. بنابراین، احتمالاً این مسئله در مدل‌های آینده وجود نخواهد داشت. اما اگر قرار است بیشتر امکانات به یک صفحه نمایش منتقل شوند، حتی تأخیر جزئی هم یک شکست بزرگ محسوب می‌شود.

دوربین‌های خارجی مورانو، اما، کاربردی هستند. یکی از این امکانات Invisible Hood است که به راننده امکان می‌دهد مستقیماً جلوی خودرو را ببیند. این قابلیت می‌تواند از برخورد با دوچرخه‌ها یا اسکیت‌بردهای سرگردان جلوگیری کند. در مدل‌های بالاتر، سیستم نمای ۳۶۰ درجه با کیفیت HD ارائه می‌شود، اما همه مدل‌ها صندلی‌های راحت Zero Gravity را در جلو و عقب دارند. این صندلی‌ها به واقع عالی هستند—پس از چند ساعت رانندگی در تپه‌های تنسی، احساس بسیار راحتی داشتم.

با این حال، فضای داخلی برای من کمی عجیب بود. نیسان می‌گوید مشتریان مورانو استفاده از کنترل‌های لمسی با ویژگی‌های فیزیکی کم را ترجیح می‌دهند، اما هر روز بیشتر به این نتیجه می‌رسیم که مردم (و حتی برخی دولت‌ها) عمدتاً با کنترل‌های لمسی مخالفت دارند. این بیشتر شبیه یک اقدام برای کاهش هزینه‌ها به نظر می‌رسد که طراحی آریا را وام گرفته و در یک خودروی معمولی‌تر پیاده کرده است. وقتی دیدم کل قطعه چوب مصنوعی هنگام فشار دادن فلش آبی تنظیم دما خم می‌شود، یادآور شدم که این خودرو یک وسیله نقلیه لوکس نیست.

Nissan Murano

نکات منفی: کنترل‌های فیزیکی کم، عملکرد ضعیف در پیچ‌ها، فاقد شخصیت

این ماجرا من را به ضربه‌ی سوم در نبرد مورانو با متوسط بودن می‌رساند. صادقانه بگویم، این SUV هیچ شخصیتی ندارد. فشار دادن پدال گاز تنها به شتابی متوسط با صدایی بی‌روح منجر می‌شود. حداقل موتور قدیمی V-6 کمی جذابیت داشت، اما نگران نباشید. صدای جاده و باد در نهایت صدای اگزوز را غرق خواهند کرد. با توجه به این که نیسان درباره‌ی بهبود عایق صوتی صحبت‌های زیادی کرده بود، از میزان صدایی که وارد کابین می‌شد شگفت‌زده شدم. با این حال، قدرت خودرو کاملاً کافی است، حتی با وجود ۱۹ اسب بخار کمتر نسبت به مدل سال گذشته. این را مدیون ۲۰ پوند-فوت گشتاور بیشتر و جعبه‌دنده‌ی ۹ سرعته‌ی جدید هستیم که وظایف خود را بدون کم و کاست انجام می‌دهند.

مورانو در مسیرهای مستقیم نسبتاً سریع است، اما اگر دیر به سر کار می‌رسید، بهتر است یک دلیل قانع‌کننده برای تأخیرتان داشته باشید. این خودرو یک SUV عملکردی نیست، اما باز هم از ویژگی‌های دست و پاگیر آن حتی در رانندگی ملایم ناامید شدم. نیسان سفتی غلتش را در جلو ۲۵.۵ درصد و در عقب ۲۴.۵ درصد افزایش داده است، و همان‌طور که انتظار می‌رفت، غلتش زیادی وجود ندارد. اما اگر در پیچ‌ها با کمی سرعت برانید، احساس می‌کنید یک برف‌روب به جلوی خودرو متصل شده است. اگر به‌طور معمولی رانندگی کنید، کاملاً راحت و ایزوله است. اما اگر کمی فشار بیاورید، مورانو شما را پس می‌زند. این خودرو به هیچ وجه اجازه نمی‌دهد عجله کنید.

این را به عنوان یک انتقاد بی‌اساس برای تضعیف مورانو نمی‌گویم. تعادل و ثبات در همه سرعت‌ها اهمیت دارند، به ویژه هنگام رانندگی در جاده‌های خیس یا برفی. من روز قبل از تجربه‌ی رانندگی با مورانو، با خودروی بزرگ‌تر نیسان آرمادا (که آن هم برای سال ۲۰۲۵ جدید شده است) رانندگی کردم، و آرمادا بسیار بهتر بود. در همان جاده‌ها، آرمادا نصف اندازه‌ی خود احساس می‌شد، در حالی که مورانو دو برابر بزرگ‌تر به نظر می‌رسید. این ویژگی قابل تحسینی برای هیچ خودرویی، چه برسد به یک SUV میان‌سایز، نیست.

آیا این به معنای بد بودن مورانو است؟ به یک کلمه، خیر. طراحی داخلی و خارجی آن نسبت به نسل قبلی بهتر شده است. برای پنج بزرگسال راحت است و حتی در مدل پایه‌ی SL نیز تجهیزات خوبی ارائه می‌دهد. قیمت آن نسبت به سال گذشته خیلی افزایش نیافته است، به طوری که مدل SV با دیفرانسیل جلو از ۴۱,۸۶۰ دلار شروع می‌شود. در طرف دیگر، مدل پلاتینیوم AWD با قیمت ۵۰,۹۹۰ دلار (با احتساب هزینه حمل و نقل) قرار دارد. در وسط این طیف، مدل SL AWD با قیمت ۴۷,۹۵۰ دلار قرار دارد. این سه مدل تنها گزینه‌های موجود هستند و نیسان هیچ امکانات یا بسته‌های اضافی برای افزایش قیمت ارائه نمی‌دهد.

مورانو برای وظایف روزمره کاملاً مناسب است، اما اگر قرار است حدود ۵۰ هزار دلار برای یک خودروی جدید بپردازید، آیا واقعاً می‌خواهید به مناسب بودن قانع شوید؟ من تصور می‌کنم مشتریان وفادار نیسان این مدل جدید را خریداری کنند، اما هیوندای سانتافه با طراحی برجسته‌تر، داخلی زیبا و کاربرپسند و قیمتی پایین‌تر جذابیت بیشتری دارد. کسانی که به دنبال یک خودروی بیشتر متمرکز بر راننده هستند، به سمت مزدا CX-70 گرایش پیدا می‌کنند. حتی می‌توانید با همان قیمت مدل SL مورانو، به سراغ جنسیس GV70 بروید. این‌ها همه انتخاب‌های بهتری برای این محدوده قیمتی هستند.

نکته‌ی جالب این است که مورانو جدید از مدل قبلی بهتر است، اما بخش SUVهای میان‌سایز همچنان به شدت رقابتی باقی مانده است. کراس‌اوور خاص نیسان دیگر به اندازه کافی خاص یا خوب نیست که در میان رقبا برجسته شود.

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *