درگیری نظامی میان روسیه و اوکراین به سالگرد سوم خود نزدیک میشود و همچنان ادامه دارد و تلاشها برای حلوفصل دیپلماتیک این بحران به نتیجهای نرسیده است.
اخیراً، ولودیمیر زلنسکی سه شرط کلیدی را برای ورود به مذاکرات صلح با روسیه اعلام کرده است:
– مشارکت چندجانبه در مذاکرات (حضور آمریکا و اتحادیه اروپا)
– حفظ تمامیت ارضی اوکراین (بازپسگیری مناطق اشغالشده)
– تضمینهای امنیتی و اقتصادی از سوی غرب
اما آیا این شروط زلنسکی برای مذاکره با پوتین میتوانند زمینهساز پایان جنگ باشند، یا آن که تحقق آنها صرفاً به طولانیتر شدن مناقشه منجر خواهد شد؟ برای پاسخ به این پرسش، لازم است این شروط را در بستر ژئوپلیتیک جنگ اوکراین بررسی شود.
شرط مشارکت چندجانبه: آیا روسیه آن را میپذیرد؟
زلنسکی تاکید دارد که هرگونه مذاکرهای نباید صرفاً بین کییف و مسکو انجام شود، بلکه باید قدرتهای غربی، بهویژه واشنگتن و بروکسل، بهعنوان طرفهای مذاکرات حضور داشته باشند.
این شرط ریشه در این واقعیت دارد که حمایت اقتصادی و نظامی غرب عامل اصلی در توان مقاومت اوکراین بوده است. بنابراین، زلنسکی میخواهد اطمینان یابد که این حمایتها در فرآیند مذاکره نیز تداوم دارد و توافقی صورت نمیگیرد که اوکراین را در موقعیتی آسیبپذیر قرار دهد.
با این حال، روسیه همواره با این رویکرد مخالف بوده است. کرملین تاکید دارد که غرب تنها بهعنوان یک عامل مخرب در بحران اوکراین عمل کرده و حضور آن در مذاکرات، روند صلح را پیچیدهتر میکند.
پوتین ترجیح میدهد مذاکرات بهصورت دوجانبه و بدون دخالت مستقیم غرب انجام شود، زیرا میداند آمریکا و اتحادیه اروپا احتمالاً شروطی را تحمیل خواهند کرد که به ضرر مسکو تمام شود.
از این رو، اولین مانع جدی در مسیر مذاکرات، اختلاف بر سر ساختار مذاکرات است. اگر اوکراین بر حضور غرب اصرار کند و روسیه آن را رد کند، این شرط بهجای تسهیل مذاکرات، به بنبست دیپلماتیک منجر خواهد شد.
شرط حفظ تمامیت ارضی اوکراین: بزرگترین مانع اتمام جنگ
زلنسکی تاکید کرده که هرگونه توافق صلح باید بازپسگیری تمام سرزمینهای اوکراین را شامل شود، از جمله شبه جزیره کریمه و مناطق شرقی (دونتسک و لوهانسک) که روسیه آنها را ضمیمه خاک خود کرده است.
این شرط بهطور مستقیم با اهداف استراتژیک کرملین در تضاد است، زیرا روسیه حاضر نیست از این مناطق عقبنشینی کند. از دید مسکو، کنترل بر این مناطق نهتنها یک دستاورد نظامی، بلکه بخشی از امنیت ملی روسیه است.
کرملین استدلال میکند که مناطق شرقی اوکراین دارای اکثریت روسزبان هستند و روسیه وظیفه دارد از آنها در برابر سیاستهای کییف محافظت کند.
علاوه بر این، الحاق کریمه در سال 2014 توسط مسکو بهعنوان یک موضوع غیرقابل مذاکره مطرح شده است. از سوی دیگر، غرب نیز در برابر این شرط واکنش دوگانه دارد.
هرچند کشورهای غربی بهطور رسمی از تمامیت ارضی اوکراین حمایت میکنند، اما برخی از تحلیلگران بر این باورند که بازپسگیری کریمه و دونباس از طریق دیپلماتیک یا نظامی، برای اوکراین بسیار دشوار خواهد بود.
اگرچه حمایت نظامی از اوکراین ادامه دارد، اما این حمایتها همیشگی نیستند و ممکن است در آینده دچار کاهش شوند. در نتیجه، اصرار اوکراین بر بازپسگیری تمام سرزمینها، شانس دستیابی به توافق صلح را کاهش میدهد. حتی اگر مذاکراتی آغاز شود، این مسئله یکی از موانع اصلی در مسیر دستیابی به راهحلی پایدار خواهد بود.
شرط تضمینهای امنیتی و اقتصادی: عامل تداوم جنگ یا بسترساز صلح؟
یکی دیگر از شروط زلنسکی این است که اوکراین از کشورهای غربی تضمینهای امنیتی و اقتصادی بلندمدت دریافت کند. این تضمینها شامل حمایت نظامی پایدار، عضویت احتمالی در ناتو یا چارچوبهای امنیتی جایگزین و کمکهای مالی برای بازسازی کشور است.
این شرط به این معناست که حتی اگر جنگ پایان یابد، اوکراین میخواهد همچنان در یک ساختار امنیتی محکم قرار داشته باشد تا از تکرار تجاوز روسیه جلوگیری کند. اما این موضوع برای مسکو یک خط قرمز است.
کرملین بارها اعلام کرده که پیوستن اوکراین به ناتو را یک تهدید مستقیم برای امنیت خود میداند. بنابراین، اگر زلنسکی همچنان به این شرط پایبند بماند، احتمال دارد که روسیه نهتنها مذاکره را رد کند، بلکه به تشدید حملات نیز ادامه دهد تا از شکلگیری یک اوکراین غربگرا و نظامیشده جلوگیری کند.
از نظر اقتصادی نیز تضمینهای مورد نظر اوکراین چالشبرانگیز است. کشورهای غربی تاکنون میلیاردها دلار برای کمک به اوکراین هزینه کردهاند، اما مشخص نیست که این روند تا چه زمانی ادامه خواهد یافت.
اگرچه اتحادیه اروپا و آمریکا بر تعهدات خود تاکید میکنند، اما در بلندمدت، فشارهای داخلی و هزینههای جنگ ممکن است بر این حمایتها تاثیر بگذارد. در مجموع، این شرط نیز نهتنها رسیدن به توافق را دشوار میکند، بلکه میتواند انگیزه روسیه برای ادامه جنگ را افزایش دهد، زیرا مسکو نمیخواهد اوکراینی شکل بگیرد که بهطور دائم وابسته به غرب باشد و از حمایتهای امنیتی و مالی آن بهرهمند شود.
آیا تحقق این شروط به پایان مناقشه منجر میشود؟
با توجه به تحلیل سه شرط زلنسکی، میتوان گفت که احتمال پایان جنگ بر اساس این شروط بسیار کم است. مهمترین موانع در این مسیر عبارتند از:
– عدم پذیرش مذاکرات چندجانبه از سوی روسیه
– اصرار اوکراین بر بازپسگیری تمام مناطق اشغالشده، که برای مسکو غیرقابل قبول است
– درخواست تضمینهای امنیتی و اقتصادی، که روسیه آن را تهدیدی برای امنیت خود میداند
سناریوهای محتمل برای آینده
با این حال حالتهای مختلفی برای وضعیت آتی مناقشه اوکراین قابل پیشبینی است:
– ادامه جنگ تا فرسایش یکی از طرفین: اگر وضعیت در میدان نبرد تغییر نکند، جنگ ممکن است به درگیری طولانیمدتی تبدیل شود که تنها با کاهش توان یکی از طرفین به پایان برسد.
– فشار غرب برای تعدیل شروط اوکراین: در صورتی که حمایتهای نظامی و اقتصادی از اوکراین کاهش یابد، کییف ممکن است مجبور شود برخی از شروط خود را تعدیل کند و به یک آتشبس محدود رضایت دهد.
– تغییر شرایط از منظر روسیه: اگر فشارهای اقتصادی یا تغییرات سیاسی در مسکو اتفاق بیفتد، روسیه ممکن است انعطاف بیشتری نشان دهد، اما این سناریو در حال حاضر چندان محتمل به نظر نمیرسد.
بطور کلی با توجه با در نظر گرفتن متغیرهای مطروحه شروط زلنسکی اگرچه از نظر دیپلماتیک و استراتژیک برای اوکراین مهم هستند، اما در عمل احتمال پذیرش آنها از سوی روسیه بسیار پایین است.
در شرایط کنونی، این شروط بیش از آن که راهی بهسوی صلح باشند، نشاندهنده ادامه جنگ و بنبست دیپلماتیک هستند. پایان این جنگ به عواملی همچون تحولات نظامی در میدان نبرد، میزان حمایت غرب و تغییرات داخلی در روسیه بستگی دارد. در غیر این صورت، مناقشه اوکراین همچنان ادامه خواهد داشت و راهحلی سریع برای آن متصور نیست.
نویسنده: معصومه محمدی، کارشناس مسائل اوراسیا
source