شفقنا رسانه- محمد آقاسی نوشت: در ادبیات علمی دنیای ارتباطات و روزنامهنگاری، با یک مفهوم مرجعیت رسانهای روبرو نیستیم و برای انتخاب بهترین معادل، باید به زمینه و مفهومی که میخواهیم به آن توجه کنیم، باید دقت شایانی کرد. توانایی رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی تا میزان اعتماد رسانهای، تفاوت چشمگیری دارد اما در ذیل یک مفهوم، برای ما تداعی شده است.
به گزارش شفقنا رسانه، محمد آقاسی، جامعهشناس و پژوهشگره حوزه افکارعمومی در یادداشتی با عنوان «برعلیه مرجعیت رسانهای» اینگونه آورده است:
برخی مفاهیم بسیار پربسامد در ایران، ساخته و پرداخته عالَمِ سیاست، بعلاوه رسانه، است. مردان سیاست، با تکرار رسانهای، مسالهای که وجود ندارد را جعل میکنند. گاه در پشت اینجعل، اقتصاد سیاسی و انتقاع فردی ممکن است بر نفع جمعی غلبه پیدا کرده باشد. این مفاهیم از بیناذهنیت و مجمعیّت علم و عالمان، برنخواسته، بلکه به نوشته برخی کارشناسان ساکن در کالبد بوروکراتیک کشور، شکل گرفته، در فرایندی تکرار شده، و بسیاری بر آن منوال سخن میگویند.
نظامِ اداریِ کارشناسیِ بوروکراسیِ ایرانی، عادت به جعل مسائل کرده است. یک دلیل حل نشدن بسیاری از مسائل و زیرآوار ماندن آنها در بیش از دودهه، همین فرایند تکراری است. از میان این مفاهیم، چندسالی است که درگیر مفهوم «مرجعیت رسانهای» هستیم. مطلبی که نظام کارشناسیِ بوروکراسیِ ایرانی، معتقد است از ایران خارج شده است.
ادبیات علمی ایرانی، شامل آکادمیک یا غیرآکادمیک، چنین مفهومی را تولید نکرده است. البته نظام دانشگاهی نیز، متاسفانه به خاطر غلتیدن در زمینه غیرانتقادی، خود نیز به مصرف کننده این مفهوم تبدیل شده است. به بیان دیگر، آکادمی ایرانی، این مساله را تشخیص نداده و اعلام نکرده است، اما خود در حال حاضر به بخشی از فرایندی تبدیل شده است که وجود نداشتن مرجعیت رسانهای در ایران را بسامد میدهد.
بررسی مفهوم مرجعیت رسانهای در ادبیات علمی دنیا، که به چند مفهوم دیگر نزدیک است، کمک میکند تا بهتر متوجه باشیم از چه سخن میگوییم:
مفهوم اول- اقتدار یا نفوذ رسانهای(Media Authority) اولین مفهومی است که بدان میپردازیم. در یک نگاه ساده و ترجمهای، متوجه میشویم که این مفهوم، به معنای اقتدار یا نفوذ رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی قابل درک است. اما با توجه به ضریب نفوذ اینترنت و شبکهای شدن افکارعمومی، رسانهها به صورت سنتی امکان ایجاد چنین اقتداری را ندارند. بخشی از قدرت رسانهها، اکنون در شبکههای اجتماعی مجازی، منتشر شده است که آن نیز به طور کامل در دستان دولتها نیست.
مفهوم دوم- دومین مفهوم نزدیک به مرجعیت رسانهای، اعتمادپذیری رسانهای(Media Credibility) است. این مفهوم هم به میزان اعتبار رسانه در میان مخاطبان توجه دارد و نشان میدهد تا چه اندازه به پیامهای رسانهها اعتماد میشود. علاوه بر وجود رقیب جدی و جدیدی مثل شبکههای اجتماعی، که باعث کاهش اعتماد به رسانههای گروهی شده، اقداماتی از جمله، دولتی ماندن، تکصدایی بودن و یا کمتوجهی به مخاطبان، در اعتماد به رسانهها تزلزل ایجاد مینماید. در ایران نیز این مطلب موضوع جدیدی نیست و تکیه بر مواردی که آمد، باعث کاهش اعتماد به رسانههاست. از سوی دیگر، فرسایش سرمایه اجتماعی طی دهههای گذشته، در کاهش این اعتماد موثر بوده است.
مفهوم سوم- که به مفهوم پیشین بسیار نزدیک است، به جایگاه رسانهای(Media Prestige) میتوان ترجمه کرد. در واقع، بیشتر ذیل این مفهوم به جایگاه رسانهها در جوامع توجه میشود، اما همان مفهوم اعتماد به رسانهها نیز در آن نهفته است. البته به نوعی وجود و حضور رسانه در زندگی مردم نیز توجه میدهد.
مفهوم چهارم- به تاثیرگذاری رسانهای(Media Influence) میپردازد. این عبارت به معنای تأثیرگذاری رسانهها بر افکار عمومی، رفتار افراد و تصمیمگیریهای جمعی است. با شکل گیری مردم مجازی، باز هم قدرت شبکههای اجتماعی، در شکلدهی به کنشهای جمعی قابل ردیابی است که نشان میدهد الزاماً، به خاطر کژکارکردیها، مرجعیت از دست نرفته است، بلکه در زمانه جدیدی هستیم که بازیگران یا دروازهبانان رسانهای جدیدی امکان بروز و ظهور یافتهاند.
یک مرور مفهومی نشان داد که در ادبیات علمی دنیای ارتباطات و روزنامهنگاری، با یک مفهوم مرجعیت رسانهای روبرو نیستیم و برای انتخاب بهترین معادل، باید به زمینه و مفهومی که میخواهیم به آن توجه کنیم، باید دقت شایانی کرد. توانایی رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی تا میزان اعتماد رسانهای، تفاوت چشمگیری دارد اما در ذیل یک مفهوم، برای ما تداعی شده است. بدون تردید هرکدام از این مسائل نیز، سیاستها و راهبردهای خاص خود را میطلبد.
نکته آخر اینکه در بیان سیاست ایرانی، از مرجعیت رسانهای، به مرجعیت خبر! مُراد میشود. یعنی برخی قائل هستند که لااقل بخش قابل توجهی از مردمان ایران، منشأ خارجی را برای کسب خبر انتخاب میکنند. فارغ از بحث نظرسنجیها که بهآن پرداخته شده است، باید در نظر داشت که اخبار جغرافیای ایران، معمولا مصرف داخلی دارند. به طور معمول، مصرف خبر، از منابع داخلی استفاده میشود، اما در زمان تحلیل، به منابع دیگری رجوع میکنند. حتی اگر رجوع هم نشود، طرحوارههای غیربومی افکارعمومی، در ایران فعال شده است. فهم مکانیزم شکلگیری افکارعمومی در ایران، بسیار مهمتر از آن چیزی است که میز سیاستگذار را در این سالها مشغول کرده است.
source