سمیه جاهدعطائیان: این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد، نمایشی با نام «سه رنگ اصلی» اجرا میشود. این نمایش، یک اثر موزیکال، نوستالژیک و شاد است که از آهنگ و سکانسهای خاطرهانگیز آثار قدیمی و ماندگار استفاده شده است. بازیگران نمایش «سه رنگ اصلی» از جمله بازیگران منحصربهفردی هستند که نظر مخاطبان زیادی را به خود جلب کردند.
این نمایش با نقشآفرینی 23 بازیگر که همگی کودک و نوجوان با نیاز ویژه هستند، اجرا میشود. سه بازیگر اُتیستیک و دو بازیگر دارای معلولیت در کنار دیگر بچهها در این اجرا هنرنمایی میکنند. همچنین «ابوالفضل محمودیپور» 19ساله از طیف شدید بیماران پروانهای است که علاوهبر سنتورنوازی حرفهای، در این نمایش حضوری فعال و پررنگ دارد. «ژینا گرگانی»، نوجوان هنرمند طیف اُتیسم، از دیگر هنرمندانی است که در این نمایش، پیانو مینوازد و بخش بزرگی از کار موزیکال این اثر را عهدهدار شده است. این نمایش شاید بتواند الگویی درست و مناسب برای تولیدات رسانهای فعلی و آیندهای باشد که تابهامروز کمبودهای فراوانی در حوزه برنامهسازی در موضوع افراد دارای معلولیت داشته است.
«روشنک بستانچی»، روانشناس کودکان و نوجوانان با نیازهای ویژه، مدیر گروه هنری روشنا و کارگردان اثر نمایشی «سه رنگ اصلی»، در گفتوگو با خبرنگار «شرق» از تأثیرات مثبت تمرین و اجرای نمایش بهویژه هنردرمانی روی کودکان و نوجوانان با نیازهای ویژه میگوید: «قبل از اجراهای مختلف، کلاسهای تمرینی مستمر و مداومی برای بچهها برگزار میشود و جالب این است که خانوادهها با وجود سختی و چالشهای فراوان، از این کلاسها استقبال زیادی داشتند.
بدونشک علت اصلی این است که متأسفانه در گذشته کلاس رایگان بلندمدتی با این فضا و این تعداد از بچهها وجود نداشته و اگر موردی بوده، کوتاهمدت و در حد یک پروژه موقت برگزار شده است. این برنامههای کوتاهمدت و بیبرنامه که یکباره نیز تعطیل شدند، آسیبهای جدی و جبرانناپذیری روی بچهها دارد؛ چراکه آنها عموما به این فضا، کلاس و شرایط تمرینی عادت کرده و دلبسته میشوند اما بعد از همراهی با کلاسها، دورهها متوقف میشوند و احساس ناامیدی و سرخوردگی به بچهها میدهد. درحالیکه خوشبختانه بچههای نمایش گروه روشنا به صورت مستمر، هدفمند و بلندمدت برای اجراهایی مثل «شام عروسی» و «سه رنگ اصلی» تمرین و تلاش کردند».
نقشآفرینی نوجوانان با نیازهای ویژه
«بستانچی» همچنین با اشاره به اهمیت کار هنردرمانی «سایکودرمانی» برای افراد با نیازهای ویژه تأکید میکند: «در کلاسهای تمرینی تئاتر از همه طیفهای بچههای با نیازهای ویژه دعوت کردیم. بچههای سندرم داون، اُتیسم، دارای معلولیت، پروانهای، هوش میانه، کمتوان ذهنی و… که قرارگرفتن و تمرین آنها در کنار یکدیگر توانست اتفاق و سرانجام خوشی داشته باشد. مهمتر اینکه بچهها توانستند با تفاوتهای متعددی که دارند، کنار یکدیگر تعامل مؤثر داشته و همراهی گروهی را تمرین میکنند. علاوهبر اینکه با این بچهها تمرین بازیگری و نمایش میشود، روی یکسری از مهارتهای اجتماعی ضروری آنها مثل تعاملات اجتماعی، درک یکسری مفاهیم اجتماعی مثل صبرکردن، مشارکت و انجام کارهای تیمی و گروهی آنها کار میشود. همچنین این تمرینهای گروهی و هنردرمانی در افزایش اعتمادبهنفس، عزت نفس و کاهش اضطراب اجتماعی و در رفتارهای بلندمدت آنها نیز مؤثر بوده است».
خانوادههایی که فرزندانشان در گروه بچههای با نیازهای ویژه (دارای معلولیت) قرار میگیرند و در این گروه نمایشی و اجراهای سابق و فعلی حضور دارند، کار تیمی و نمایشی بچهها را مانند کار رواندرمانی و حضور فیزیکی و فعال در جلسات رواندرمانی میدانند. آنها هر بار به این موضوع اشاره و توجه میکنند که بچهها به این واسطه علاوهبر بهدستآوردن انگیزه و امید بیشتر، با کار تیمی، گروهی، مدیریت بحران، راههای دوستیابی و… آشنا شوند.
تأثیر مثبت هنردرمانی
«سمیه گرگانی»، مادر «ژینا گرگانی» که در طیف اُتیسم شدید قرار داشته، پیانو را به صورت حرفهای کار میکند و علاوهبراین آثار نقاشی درخور توجهی نیز از خود به جا گذاشته است. او درباره توانمندیهای دخترش و تأثیر کلاسهای تمرین نمایش و تئاتر به خبرنگار «شرق» چنین میگوید: «ژینا هنرمند و نوازنده پیانو، 19 سال سن دارد. او مبتلا به اُتیسم شدید بوده و با سپریکردن سختیهای زیادی، در اجراهای متفاوت حضور داشته و به موفقیت چشمگیری رسیده است.
دخترم ژینا اجراهای زیادی را تجربه کرده و در معرض تشویق بوده است، اما نوازندگی در کارهای نمایشی برای او نتایج مثبت دیگری داشته است که ما از این نتایج بسیار خوشحال و شگفتزده هستیم. افراد اُتیستیک و آنهایی که در طیف شدید از این اختلال هستند، بهسختی میتوانند برای دقایق طولانی و به صورت مداوم تمرکز کنند. سروصداهای زیاد، کم یا زیادشدن نور و… کلیشههای آنها را بیشتر کرده و صبرشان را محدود میکند. اما خوشبختانه دخترم با وجود تمام این محرکهای شدید محیطی، میتواند برای حدود یک ساعت، خودش را بدون درآوردن صدا و بروز رفتار خاصی، کنترل کند، بتواند بهخوبی تمرکز کند و در اجرا، پیانو بزند. این دستاورد درباره بسیاری دیگر از بچههای حاضر در نمایش دیده شده است و این یعنی تأثیر مفید تمرینهای نمایشی».
به گزارش خبرنگار «شرق»، هنرمندان با نیازهای ویژه در یکی از اجراهایشان در نمایش «سه رنگ اصلی»، با وجود اینکه برقهای پردیس تئاتر «شهرزاد» قطع میشود، کار اجرا را متوقف نکرده و نمایش را روی جایگاه، ادامه میدهند. «روشنک بستانچی»، روانشناس و مدیر گروه هنری روشنا، در این زمینه میگوید: «۲۲ بچه با نیاز ویژه در سالن نمایش داریم. دو نفر از آنها اُتیسم هستند و یکی از آنها اُتیسم شدید دارد. ژینا که نوازنده پیانو در این نمایش و گروه است، در تاریکی آن ساعت بعد از قطعی برق کلافه شد.
بچههای سندرم داون هم فوبیای تاریکی دارند. باید قبل از اجرا در سالن تاریک، آنها را آرام میکردیم. طراحی سالن «شهرزاد» هم به گونهای است که از جلوی صحنه نمیتوان به بکاستیج رفت و باید از بیرون سالن و داخل کافه یک دور بزنید تا بتوانید به پشت صحنه سالن برسید. همین زمان که برقها قطع شده بود، سراسیمه خودم را با نور گوشی به پشت صحنه و بچهها رساندم؛ سعی کردم به آنها انرژی دهم که همهچیز خوب است و شما از پس آن برمیآیید. ما به این فکر نکردیم که میتوانیم اجرا را متوقف کنیم؛ درحالیکه اجراهای بسیاری متوقف شده بودند. بچهها هم همراه با حمایت تماشاگران حاضر در سالن، در کمال ناباوری نمایش را کامل اجرا کردند. با قطعشدن برقها، تماشاگران، چراغ قوه گوشیهایشای را روشن کردند و به اجرای بچهها گوش دادند. ما تعدادی پلیبک موسیقی داشتیم که باید پخش میشد و در نبود برق، مردم شروع کردند خیلی از این ترانهها را با هم خواندند و همکاری میان همه اتفاق افتاد. این اتفاق خوبی بود و در حقیقت به هدفی که میخواستیم، رسیدیم».
به بچههای با نیاز ویژه فرصت رشد بدهیم
«بستانچی»، رواندرمانگر، میافزاید: «با این اتفاق، علاوهبر اینکه خانوادهها از نزدیک، توانمندی این بچهها را در بحرانیترین شرایط دیدند، موضوع مهم دیگر، یعنی نمایش واقعی «همدلی» را به خانوادهها، مردم و مخاطب نشان دادیم که بتوانند شرایط این بچهها را در مواقع بحرانی ببینند و با شرایط آنها آشنا شوند. درواقع همه در سالن انگشت به دهان مانده بودند که این بچهها چطور در نبود برق میتوانند روی صحنه اجرا کنند. دوستان بازیگری هم که آن شب میهمان اجرا بودند، میگفتند که در این شرایط هماهنگکردن بازیگران روی صحنه کار بسیار دشواری است. درحالیکه بچههای با نیاز ویژه در این نمایش دچار مشکل خاصی نشدند».
به گفته بستانچی که کارگردان نمایش «سه رنگ اصلی» است، بچههای گروه نمایش در زمانهای ابتدایی تمرین در سالهای گذشته، از مهارت بسیار پایینی برای حضور در تمرینها برخوردار بودند. حتی وقتی نام آنها را میخواندیم تا روی صحنه بیایند، خجالت میکشیدند و همکاری نداشتند، اما حالا بعد از تمرینهای مستمر و حضور در اجراهای موفق، خودشان داوطلبانه برای انجام بسیاری از نقشها پیشقدم میشوند.
او در پاسخ به این سؤال که همکاری والدین بچههای با نیازهای ویژه در کار تمرین و حضور در کلاسهای قبل از اجرا چگونه بود، تأکید میکند: «مادرها بیشتر از پدرها در این زمینه همکاری میکنند. اگر همکاری مادرها و حتی پدران بیشتر شود، میتوانیم به نتایج بهتری برسیم. اگر بچههای با نیاز ویژه همین تلاش و مسیر را ادامه دهند، اتفاقات خوبی در حوزه هنری رخ میدهد و بچهها میتوانند حضور بیشتری در عرصههای هنری داشته باشند. صداوسیما میتواند فضای بیشتری به بچههای با نیازهای ویژه بدهد. هنر این بچهها در زمینه موسیقی، نقاشی و… میتواند زمینههای رشد را در آنها فراهم کرده و بدونشک آنها میتوانند در حوزه تولیدات رسانهای مؤثر باشند».
این رواندرمانگر کودک و نوجوان با اشاره به میزان تمرین و آمادهسازی بچهها برای حضور در نمایش و روی صحنه، تصریح میکند: «دو جلسه سه تا چهارساعته در هفته برای تمرین گروه وقت و زمان میگذاشتیم. این کار برای برخی از خانوادهها که از اطراف تهران، کرج یا رودهن میآمدند، بسیار دشوار بود. اما خانوادههایشان بهوضوح اعلام میکردند که نتیجه تلاششان برای حضور در کلاسها را به صورت عملی مشاهده کردند. هنرمندانی هم تأکید داشتند که کار بچهها بسیار موفق بوده و امید به پیشرفت در این مسیر دارند. خانوادههایی هم همچنان پیگیر هستند که اجرا و تمرین جدید را شروع کردند، تا میان تلاشهای بچهها فاصله ایجاد نشود و آنها بتوانند بدون وقفه در این راه پیش بروند».
روایتی واقعی از زبان افراد با نیازهای ویژه
بستانچی با اشاره به تمرینهایی که از دو سال گذشته برای آمادهسازی گروه و تیم نمایش انجام دادند، میگوید: «تمرینها برای اجرای دوره قبل حدود یک سالونیم طول کشید. درواقع ما مجبور شدیم که دو بار نمایشنامه را عوض کنیم. درحالیکه نمایشنامه امسال آماده بود، ولی در نهایت به دنبال مشورت با گروه کارگردانی و براساس ایده آقای «سالمی» که نویسنده نمایش «سه رنگ اصلی» هستند، تصمیم گرفتیم نمایش آماده، کار نکنیم و بهجای آن نمایشی کار کنیم که با توجه به ویژگیهای فردی بازیگران نوشته شود؛
یعنی نمایشنامه براساس آشنایی با ویژگی شخصیتی هریک از بچهها نوشته شده است. حدود شش ماه زمان برد که بتوانیم نمایش را تمرین و برای اجرا آماده شویم. نویسنده نمایشنامه برای آشنایی با روحیات، علایق و خواستههای هریک از بچهها زمان گذاشت و بعد از آن گفتوگوی هریک از بچهها را مطابق با روحیات و علایق خودشان نوشت. درواقع هرکدام از بچهها، نقش خودشان را بازی میکنند. بچهها در این نمایش راوی عشق، امید و آرزوهایشان هستند.
آنها در دنیایی که در ذهنشان دارند، برای مخاطب صحبت میکنند. یک نفر آرزو دارد بازیگر شود، یکی دیگر آرزو دارد تا با بهنام بانی اجرای مشترکی داشته باشد، یکی از کودکان دلش میخواهد عضو تیم پیروزی و فوتبالیست شود. روی هرکدام از بچهها به نوعی در این تئاتر، به نمایش گذاشته شده است». «روشنک بستانچی»، کارگردان این نمایش، روانشناس و هنردرمانگر کودک و نوجوان که از سایکودرام، «یک روش درمانی که از نمایش و بازیگری برای بررسی و حل مشکلات روانشناختی استفاده میشود»، برای آموزش «کودکان با نیازهای ویژه» استفاده میکند، از تمدید اجرای گروه «سه رنگ اصلی» در سه روز پایانی هفته اول دیماه خبر میدهد.
نمایش «سه رنگ اصلی» با تهیهکنندگی «صدیقه صحت» از ۲۱ آذرماه در سه روز پایانی هفته در سالن یک پردیس تئاتر شهرزاد شروع شده است. به گفته «مسعود ترابی»، مشاور کارگردان نمایش «سه رنگ اصلی»، کودکان در این فرایند از آموزشهایی مانند کار گروهی، شکیبایی و همدلی بهرهمند شده و سلامت روان کودکان با نیازهای ویژه مانند عزت نفس و اعتمادبهنفس نیز افزایش مییابد.
source