نبود پول یا سرگرمی نمیتواند مانع شادی شما شود. این عادتهای سمی هستند که بدون اینکه متوجه باشیم، ما را از خوشحالی محروم میکنند.
اکنون زمان آن فرا رسیده که این موضوع را برای خود روشن کنیم. وقتی بدانیم که در حال انجام کار اشتباهی هستیم، میتوانیم راحتتر از رفتارهای خودتخریبی خود جلوگیری کنیم و فضایی برای بازگشت شادی به زندگیمان ایجاد کنیم.
۱. سرکوب احساسات
معمولاً به ما آموزش داده میشود که نباید احساسات ناخوشایند خود را بروز دهیم. این رفتار از دوران کودکی آغاز میشود؛ زمانی که همیشه به ما میگفتند که نباید گریه کنیم یا ناراحت باشیم. با گذر زمان، یاد میگیریم که احساسات منفیمان را پنهان کنیم، اما این کار عواقب بدی در پی دارد.
کارشناسان میگویند که درگیری با احساسات منفی باعث میشود نتوانیم احساسات مثبت را نیز تجربه کنیم. این موضوع روابط و تعاملات ما را تضعیف کرده و تأثیرات منفی بر زندگیمان میگذارد. سرکوب احساسات میتواند به سلامتی ما آسیب بزند، اما راههای بیضرری مثل ورزش و فعالیت بدنی وجود دارد که میتواند به تخلیه احساسات کمک کند.
۲. عدم اجازه به خود برای اشتباه کردن
به یاد داشته باشید که بسیاری از اختراعات بزرگ بهطور تصادفی ایجاد شدهاند، مانند دستگاه تنظیم ضربان قلب و پنیسیلین. اگرچه ممکن است کمالگرا باشید، اما آیا این ویژگی شما را شادتر کرده است؟ پاسخ منفی است، چون تلاش برای دستیابی به ایدهآل غیرممکن میتواند به اضطراب و مشکلات دیگری منجر شود.
اجازه دادن به خود برای اشتباه کردن و تغییر نگرش نسبت به شکست ضروری است. به یاد داشته باشید سخن توماس ادیسون: «من ده هزار بار ناکام نشدهام، بلکه موفق شدهام ده هزار راه پیدا کنم که به نتیجه نمیرسند.»
۳. ترجیح دادن به نقش قربانی
سادهترین راه برای غمگین شدن، مقصر دانستن دیگران و شرایط برای مشکلات خود است. این رویکرد نهتنها به شما کمکی نمیکند، بلکه باعث میشود احساس کنید کنترل زندگیتان را از دست دادهاید.
برای مثال، اگر میگویید تأخیر شما به خاطر ترافیک بوده، به این معناست که هیچ کنترلی بر این وضعیت ندارید. اما اگر مسئولیت تأخیر خود را بپذیرید، گزینههای زیادی برای تغییر موقعیت خواهید داشت. میتوانید زودتر بیدار شوید یا درخواست تغییر ساعت کاری دهید.
با این تغییر نگرش، بهجای موانع، فرصتها را خواهید دید و به تدریج احساس کنترل بیشتری بر زندگیتان خواهید کرد.
۴. کینهای بودن
نخست اینکه، کینهورزی میتواند به سلامت شما آسیب بزند و مشکلاتی از افسردگی خفیف تا بیماریهای قلبی را به همراه داشته باشد. وقتی دچار افسردگی یا مشکلات قلبی هستید، احساس شادی بسیار دشوار میشود.
دوم اینکه، باید به این نکته توجه کنید که حتماً مشکل عمیقتری وجود دارد که باعث بروز این واکنش در شما شده است. این مشکل میتواند شامل عزت نفس پایین یا دیگر مسائل شخصی باشد. به عنوان مثال، اگر کسی به شما بگوید که احمق هستید و شما مطمئنید که این حرف حقیقت ندارد، چرا از آن ناراحت میشوید؟
این واکنش نشاندهنده عدم اطمینان شما از خودتان است و فرصتی است برای بررسی طرز فکری که درباره خود دارید. با افزایش آگاهی در این زمینه، میتوانید هر زمان احساس کردید که کسی احساسات شما را جریحهدار کرده، روی خودتان کار کنید و خود را تقویت کنید.
سوم اینکه، با کینهورزی تنها به خود آسیب میزنید. با یادآوری مداوم آن موقعیت ناخوشایند، احساسات منفیتان بارها و بارها در ذهن شما تکرار میشود. شما وقت و انرژی با ارزش خود را برای چیزی تلف میکنید که نمیتوانید تغییر دهید. بهتر نیست با یک رواندرمانگر صحبت کنید و یاد بگیرید که چگونه این افکار منفی را رها کنید و زندگیتان را صرف کارهای خوشایندتر کنید؟
۵. فکر میکنید میتوانید ذهن دیگران را بخوانید
مگر اینکه شما یک موجود جادویی باشید، نمیتوانید واقعاً بفهمید دیگران به چه چیزی فکر میکنند. با این حال، افکار منفی مانند «به نظر آنها احمق هستم» یا «احتمالاً آنها فکر میکنند که آدم خستهکنندهای هستم» به راحتی به ذهن ما راه پیدا میکنند.
برای رهایی از این افکار، یک راهحل ساده وجود دارد: به جای تحقیر خود، فرض کنید که دیگران بهترین نظر را درباره شما دارند. این طرز فکر میتواند اعتماد به نفس شما را افزایش دهد و به شما کمک کند تا تعاملات بهتری با دیگران داشته باشید. همچنین، متوجه خواهید شد که زمانهایی که در مورد افکار دیگران گمانهزنی نمیکنید، درخواست کمک از آنها برای شما آسانتر میشود.
۶. تمرکز بر موفقیت دیگران
با توجه به گسترش شبکههای اجتماعی، مقایسه خود با دیگران به آسانی رخ میدهد. ممکن است احساس کنید که لباسهای شما به اندازه جوانان این شبکهها شیک نیست یا نمیتوانید به اندازه آنها سفر کنید. حسرت خوردن بر سر این مسائل میتواند شما را غمگین کند، اما نکتهای وجود دارد که نباید فراموش کنید.
نخست اینکه، افراد تنها بخشهایی از زندگی خود را که میخواهند به نمایش بگذارند، به ما نشان میدهند و هیچ تضمینی وجود ندارد که زندگی آنها ایدهآل باشد.
علاوه بر این، شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد واقعیت زندگی آنها به خوشیهایی که در شبکههای اجتماعی ارائه میدهند، شباهتی ندارد.
در نهایت، وقتی تمام وقت خود را صرف دنبال کردن زندگی دیگران میکنید، از زندگی خود غافل میمانید و زمانی که میتوانید صرف پیشرفت خود کنید را هدر میدهید.
راهحل این مشکل آگاهی است. یک روش ساده برای این کار این است که هر روز حداقل پنج مورد از دستاوردهای خود که به شما افتخار میدهند، شناسایی و یادداشت کنید. این کار به شما کمک میکند تا ارزشهای زندگی خود را ببینید و به جلو حرکت کنید.
۷. وابستگی به نظر دیگران
به فکر فرو بروید و بررسی کنید چند بار تلاش کردهاید تا تصوری مثبت از خود برای دیگران بسازید و این تلاشها چقدر برایتان شادیبخش بوده است. اگر متوجه شدید که این کار بیشتر برای شما آسیبزا بوده تا مفید، اکنون زمان آن است که در ارزشهایی که برایتان مهم هستند تجدید نظر کنید و خود را در اولویت قرار دهید.
کارشناسان میگویند افرادی که به نظر دیگران وابسته هستند، بیشتر در معرض اضطراب و افسردگی قرار دارند و قادر به دفاع از مرزهای شخصی خود نیستند. گاهی ما میخواهیم بر روی افرادی تأثیر بگذاریم که حتی از آنها خوشمان نمیآید، یا صرفاً تلاش میکنیم چیزی را به کسانی ثابت کنیم که برایمان اهمیت ندارند.
از این پس در هر موقعیتی از خود بپرسید: آیا از انجام این کار رضایت دارید یا فقط به خاطر دیگران این کار را میکنید؟ میتوانید پاسخهایتان را در دو دسته «برای خودم» و «برای دیگران» تقسیم کنید. نتیجه ممکن است شما را شگفتزده کند، اما این میتواند انگیزهای برای تغییر و تکیه بر خودتان باشد.
۸. اجازه میدهید گذشته و حال زندگی شما را تلخ کنند
اینکه به گذشته یا آینده فکر کنید، لزوماً شما را غمگین نمیکند، اما باید از غرق شدن در این افکار خودداری کنید. اگر تمام فکر و ذکر شما به گذشته معطوف است، این نشان میدهد که مسائل حلنشدهای وجود دارند که هنوز بر دوش شما سنگینی میکنند. همچنین، تمرکز دائمی بر آینده میتواند به معنای وجود اضطراب در شما باشد.
تحقیقات نشان میدهد افرادی که بر زمان حال تمرکز میکنند، شادتر هستند و احساس ارتباط بیشتری با دیگران دارند. یک تمرین ساده برای زندگی در زمان حال این است که بر حس شنواییتان تمرکز کنید. به دقت به صداهای اطراف توجه کنید؛ صداهای دور و نزدیک، آرام و بلند. گوش دادن به صداهایی که از دل سکوت میآیند میتواند مفید باشد.
سپس به کشف بوهای مختلف بپردازید؛ بوهایی تند، ملایم و گذرا. همچنین، حرکت ابرها را تماشا کنید و سعی کنید جزئیات و شکل ابرها را برای خود توصیف کنید. این تمرینات به شما کمک میکند تا بیشتر در لحظه حاضر زندگی کنید.
source