شفقنارسانه- نویسنده کتاب روابط عمومی ایرانی با استانداردهای جهانی می گوید: «در شرایطی که جامعه درگیر پدیده سرسام اطلاعاتی و گاهی بیتصمیمی و شک وسواسی می شود بی تردید تصمیمات راهبردی ارتباطی، برنامه های کیفی و اقدامات کیفی نتایج کیفی و تعاملات ارتباطی کیفی تری در روابط عمومی دستگاهها به همراه خواهد داشت . و این در صورتی است که بپذیریم روابط عمومی یک سویه و بی کیفیت جایگاهی در سازماندهی، ساماندهی و رهبری نظام ارتباطات یکپارچه سازمان نداشته و نخواهد داشت».
به گزارش شفقنارسانه، دکترحمید شکری خانقاه، نویسنده کتاب روابط عمومی ایرانی با استانداردهای جهانی و مدرس دانشگاه یادداشتی با عنوان «سخنی با مدیران روابط عمومی دولت چهاردهم؛ تضمین مشارکت مردم و انسجام ملت-دولت با اطلاع رسانی یک سویه میسر نیست» در اختیار شفقنارسانه قرار داد که بدین شرح است:
در عصر ظهور پدیده “اینفودمیک” – که همچون یک بیماری، با انتشار سریع و گسترده اطلاعات دقیق و نادرست در مورد رویدادها با تولید و انتشار “اطلاعات” متنوع و در سطوح گسترده ملی و بین المللی به صورت یک “اپیدمی” جریان سازی می شود- ارتباطات و روابط عمومی دولتی در نقش مدیریت نظام ارتباطات درون و برون دستگاهی، راهی جز ترسیم نقشه ذینفعان با توجه به نیازهای مردم، مخاطبان کلیدی، منابع انسانی و کیفی سازی سیستم های ارتباطی و رسانه ای ندارد. در شرایطی که جامعه درگیر پدیده سرسام اطلاعاتی و گاهی بیتصمیمی و شک وسواسی می شود بی تردید تصمیمات راهبردی ارتباطی، برنامه های کیفی و اقدامات کیفی نتایج کیفی و تعاملات ارتباطی کیفی تری در روابط عمومی دستگاهها به همراه خواهد داشت . و این در صورتی است که بپذیریم روابط عمومی یک سویه و بی کیفیت جایگاهی در سازماندهی، ساماندهی و رهبری نظام ارتباطات یکپارچه سازمان نداشته و نخواهد داشت.
فراوانی اطلاعات و عدم نظم منطقی آن، میتواند ترس و دلهرهای را در جامعه سبب شود که به آن اضطراب اطلاعاتی (Information Anxiety)می گویند، در چنین شرایطی اولین گام ضروری برای توسعه جلب مشارکت مردم، ساماندهی و سازماندهی و هداست و رهبری هوشمندانه نظام ارتباطات انسانی و رسانه ای دولت با مردم است، سیستم ارتباطی باید به گونه ای طراحی شود که به تمام افراد امکان دهد با هر کس لازم بود در ارتباط و تعامل باشند . » فرآیند مشارکت مردمی وقتی به حداکثر تاثیرگذاری میرسد که افراد بتوانند در آن حضور موثر بیابند و مشارکت کنند. لازم است تمام بخشهای جامعه در روند توسعه مشارکت فعال داشته باشند و صدایشان شنیده شود. اقناع و وفاق زمانی شکل می گیرد که مردم خود را بخشی جدایی ناپذیر از سیستم اعتمادسازی و پذیرفته شدن در دولت حس کنند . سامانه ارتباطی_و نه اطلاع رسانی صرف _ همکاری بین مردم دولت را تسهیل میکند و کمک میکند شایعهها و گمانه زنی های جهت دار به حد اقل برسند .
دغدغه شناسی مردم ، مخاطب پژوهی ، استاندارد سازی تولیدات ارتباطی ، برنامه محوری برای حل مسائل ارتباطی ، استراتژی مداری برای جهت دهی هوشمندانه ، ساختار سازی برای تثبیت جایگاه روابط عمومی ، سیستم سازی ارتباطی برای مدیریت مطلوب برنامه ها و مهارت های ارتباطی کلامی و غیر کلامی برای کیفی سازی ارتباطات یکپارچه دولت-مردم و…از جمله شتابدهنده های روابط عمومی هوشمند در نظام دولتی هستند … روابط عمومی راهبردی مدیریت هوشمندانه ارتباطات انسانی و رسانه ای است. ابزارهای هوشمند کارساز نیست ،روابط عمومی هوشمند ، مدیر ارتباطی هوشمند می طلبد …
شاخص کلیدی ارتباطات، گفتگو است. ارتباطات انسانی نه با تماس بلکه با ارتباط تعاملی و گفتگوی موثر و معنا دار شکل می گیرد. گاهی ما با دیگران فقط تماس می گیریم و با آنها ارتباط نداریم … برای ارتباط موثر با جامعه نقشه راه ارتباطی را ترسیم کنیم . نقشه پیام را طراحی کبیم . نقشه نفوذ را پیاده کنیم . و اثربخشی ارتباط و تعامل خود در جلب مشارکت مردمی را به طور مستمر ارزیابی کنیم.
روابط عمومی های ناکارآمد در نظام های مدیریتی ناکارآمد به دلایل متعددی ناموفق هم هستند . اولویت صرفا اطلاع رسانی و خبری؛ نداشتن برنامه و نقشه راه؛ سبک واحد و کلیشهگرایی؛ مدیر محوری و محافظه کاری؛ وظیفه محوری و تمرکز بر اجرا؛ عدم خلاقیت و ابتکارات؛ عدم انسجام ارتباطی و پراکندگی اقدامات ؛ تعارض و کشمکش داخلی و رسانه ای اهم دلایل ناکارآمدی روابط عمومی هاست که مدیران و روسای مراکز روابط عمومی دولت باید به شدت از آن اجتناب کنند.
شاید مهمترین کاری که مدیران ارتباطات و رسانه ای میتوانند در قبال مردم انجام دهند، برخورد محترمانه با تمام افراد است. ارتقای سواد روابطعمومی و رسانهای مدیران ارشد در هیئت دولت و ردههای مدیریتی پایینتر از اهمیت بالایی برخوردار است.اگر بتوانیم به عنوان کسی که سرراست و صادق باشیم و به همه احترام میگذاریم شناخته شویم، مردم با کمال اشتیاق به حرفهایمان گوش میدهند. اگر رفتار از بالا به پایین داشته باشیم یا خودمان را به گونه ای معرفی کنیم که گویا بیشتر از اعضای جامعه میدانیم و نیازی به توضیح و توصیف و روشنگری نبینیم ، اصلا بهتر است در حق مردم لطفی بزرگ بکنیم و کناره بگیریم و از وقتمان استفاده بهتری بکنیم .
یکی از راهکارهای ارتباطی این است که باید مردم را متقاعد کرد که میتوانند تغییر ایجاد کنند و برای این منظور ترغیبشان کرد که به آنچه توان انجامش را دارند بیندیشند و بتوانند آن را عملی کنند. به قول دوسنت اگزوپری نویسنده شاهکار شازده کوچولو: اگر می خواهید کشتی بسازید، لازم نیست مردم را فرا بخوانید و برای هرکس وظیفه ای مشخص سازید، بلکه کافیست به آنان عظمت بی پایان دریا را نشان دهید..
روابط عمومی ها روایت گران ظرفیت ها و چالشها و توانمندی های سازمان هستند و باید راوی داستان رشد و تحولات سازمان بوده و آن را برای جامعه بازگو کنند. در این فرایند مردمی سازی ، مدیران مشارکت مردمی را در قالب دستورالعمل ها و دستورات از بالا به پایین تجویز نمی کنند ، آنها توصیف می کنند و اجازه می دهند مخاطب، خودش جایگاه سازی کند.
اما اگر این تلاشها به ثمر ننشست و مشارکت بالا شکل نگرفت، چاره کار و علت این وضعیت ممکن است در این باشد که بعضی گروهها از فرآیند تصمیمگیری حذف شده باشند یا مورد تبعیض اقتصادی یا اجتماعی قرار گرفته باشند. بنابراین، پیش از آنکه بتوان مردم را به همکاری با یکدیگر ترغیب کرد و مشارکت آنها را طلب کرد، باید در جهت ایجاد ارتباط و افزایش اعتماد بین آنها تلاش کرد. پس لازم است دلایلی را که مردم در معنای عام و مردم در مفهوم اخص آن ممکن است به خاطر آن حاضر به مشارکت باشند، بشناسید.
نقشه راه ارتباطی دولت-مردم و مردم-دولت را ترسیم کنیم
مدیر روابط عمومی باید تعیین کند که قصد دارد دستگاه اجرایی مربوطه را چگونه معرفی کند ؟ باید مشخص کند سیر حرکت سازمان به کجا میرود؟ چه مسائل و مشکلات ارتباطی و رسانه ای باید مورد بررسی قرار بگیرد ؟ تعیین کنید چطور باید به هدف ارتباطی رسید.؟ تلاشها و دغدغه های ارتباطی از مسیر برنامه نویسی راهبردی ارتباطی و ترسیم نقشه راه عملی برای رسیدن به اهداف ممکن میشود. برنامه محوری و استراتژی مداری در نظام ارتباطات از طریق انسان رسانه ها و رسانه های رسمی یعنی اینکه قصد داریم مردم را در نظام تصمیم گیری و تسهیل روند مشارکت دولت- مردم شرکت دهیم لذا لازم است چشماندازی ارتباطی برای ایجاد مشارکت، وفاق، انسجام ملی و نهایتا ارتقای سرمایه اجتماعی در نظام ارتباطات دولت وفاق ملی را مشخص کنیم.
مدیران روابط عمومی دولت جدید به این سوالات توجه کنند، ، به آنها صادقانه پاسخ دهند و از این پاسخها برای طراحی و اجرای برنامه راهبردی ارتباطی استفاده کنند..
- اول، ماهیت اصلی و کارکردهای دولت در تعامل دو سویه با مردم چیست؟
- چه پروژه یا پروژه هایی مشارکت مردمی را می طلبد ؟
- دوم، چه اهداف ارتباطی کلیدی و شاخصی را برای چهار سال آینده خود را در نظر گرفتهاید؟
- سوم، چه اقدامات ارتباطی و رسانه ای تاکنون انجام شده است؟
- چهارم، جایگاه ذهنی ما در جامعه و افکار عمومی چیست و چه مقدار از استقبال عمومی برخوردار بوده و هستیم؟
- پنجم، ساختار کلی پروژه های سازمانی در ارتباط با مشارکت مردم چگونه ؟
- ششم، آیا منابع انسانی در روابط عمومی های زیر مجموعه جوابگوی نیازهای ارتباطی و تعاملات سازمان هست؟
- هفتم، موانع احتمالی که در جامعه و رسانه ممکن است با آنها برخورد کنیم چیست؟ و چگونه میتوانیم از آنها عبور کنیم؟
- هشتم، آیا بودجه فعلی برای هزینههای پیشبینی شده و پیشبینی نشده در روابط عمومی کفایت می کند ؟
آیا برای پیوست های رسانه ای و ارتباطی کلان پروژه ها اعتبار لازم تخصیص داده می شود؟
آیا تصمیمات و برنامه های سازمان از مقبولیت و محبوبیت و مشروعیت لازم در سطح جامعه برخوردار هستند؟
چه کسی یا کسانی از طیف های مختلف جامعه و ذینفعان برنامه یا پروژه های ما را میشناسد؟
اگر امیدوار باشیم که برنامه ها و پروژه های ما مثل یک راز مخفی نمانده است. اگر ما دستاوردهای قابل قبولی داشته و داریم بهتر است افراد کلیدی بیشتری را از این دستاوردها مطلع کنیم . اگر میخواهیم مردم در مورد کارمان اطلاعاتی داشته باشند و اسم سازمان یا پروژه ما در ذهنشان باقی بماند، باید در مورد کاری که انجام میدهیم برنامه ارتباطی مشخص و مدونی برای شفاف سازی و اطلاعرسانی همه جانبه با ترسیم نقشه نفوذ و ترسیم نقشه ذینفعان داشته باشیم.
توصیه ام به جامعه روابط عمومی این است که هرگز، بویژه در مواقع بحران و بافت اجتماعی هشدار سکوت نکنید و با جامعه در تعامل باشید. اگر قصد داریم برنامهای با مشارکت مردم اجرا شود، جامعه از ما حمایت کند، اعتماد جامعه افزایش یابد و بستر وفاق ملی برای همگان فراهم شود همواره راهبردهای ارتباطی گفتگو محور را بویژه پیوست های ارتباطی برای پروژه های کلانی که طیف گسترده ای از مردم تحت تاثیر آن هستند را طراحی کنید شبکه ارتباطی قدرتمندی ایجاد کنیم . حضور افراد بیشتر در کنار معرفی پروژه و حمایت جامعه نخبگانی و رهبران فکری باعث می شود تاثیرگذاری و امکان پایداری پروژه های دولتی و نقش آنها در ارتقای سطح کیفی زندگی مردم بیشتر شود. با رسانههای جمعی و انسان رسانه ها روابط مثبت و سازنده ایجاد کنیم ؛ رسانههای رسمی و شبکه های اجتماعی نقش مهمی در انتقال پیامهای دولت به مردم و بالعکس دارند و میتوانند در ایجاد تصویر مثبت از برنامه ها و عملکرد دولت بسیار مؤثر باشند.
راهکارهای ارتباطات راهبردی برای جلب مشارکت مردم و افزایش اعتماد ملی را در قالب” نقشه راه” مدون و اثربخش عملیاتی کنید …
source