یکی از بزرگترین آرزوهای والدین، تربیت فرزندانی مستقل و خودکفا در زندگی است. برای رسیدن به این هدف، ابتدا باید مفهوم «کودک مستقل» را تعریف کرده و سپس نکاتی برای پرورش استقلال در کودکان ارائه دهیم.
والدین حمایتگر افراطی
والدینی که به طور مداوم در تلاشاند تا از فرزندان خود در هر شرایطی حمایت کنند، با وجود نیت خوبشان، ممکن است به صورت ناخواسته به فرزندان خود آسیب بزنند. اگر کودک نتواند مهارت حل مشکلات را در خود پرورش دهد، در بزرگسالی نیز به فردی وابسته و ناتوان تبدیل خواهد شد که ممکن است با مشکلات روانی مانند افسردگی مواجه شود.
نگرانی والدین قابل درک است، اما باید به این نکته توجه کرد که والدین همیشه در کنار فرزندان نخواهند بود. پس باید این سوال را بپرسیم: اگر ما نباشیم، چه بر سر فرزندانمان خواهد آمد؟
برای جلوگیری از این مشکلات، کافیست کمی از حمایتهای افراطی خود بکاهیم و اجازه دهیم کودک با چالشها روبرو شود. با صبوری و دادن فرصت به کودک برای حل مشکلاتش، فردی مستقل و مطمئن به نفس شکل خواهد گرفت که نه تنها میتواند بر چالشهای خود غلبه کند، بلکه در جامعه نیز فرد مؤثری باشد.
کودک مستقل کیست؟
در سالهای اولیه زندگی، کودکان به شدت به والدین خود وابستهاند. از نوزادی تا بزرگسالی، این وابستگی به تدریج کاهش مییابد، اما محبت و حمایت والدین همچنان ضروری است. در دوران نوجوانی، وابستگیها به تدریج کمرنگتر میشود و فرزندان برای ورود به بزرگسالی آماده میشوند.
برای درک مفهوم «کودک مستقل»، لازم است نگاهی به «کودک وابسته» داشته باشیم. کودکان وابسته تصویر ذهنی خود را به نظرات دیگران وابسته میدانند و شادیشان به تأیید و حمایت دیگران بستگی دارد. آنها در تصمیمگیری ضعیف هستند زیرا معمولاً والدین به جای آنها تصمیم میگیرند. این ویژگیها به دلیل برخی رفتارهای والدین، همچون تشویقهای نادرست، در آنها شکل میگیرد.
در مقابل، فرزندان مستقل با کودکانی که وابسته هستند، تفاوتهای زیادی دارند. والدین کودکان مستقل آنها را به گونهای تربیت کردهاند که به تواناییهای خود اعتماد کنند. این کودکان با راهنماییهای والدین، فعالیتهایی را پیدا کردهاند که برایشان معنادار و رضایتبخش است. آنها به اندازه کافی آزادی عمل داشتهاند تا زندگی را به طور کامل تجربه کنند و از آن درسهای زیادی بیاموزند.
خصوصیات کودک مستقل
کودکان مستقل معمولاً ویژگیهای زیر را دارند:
– توانایی خودانگیزشی: آنها میتوانند به خود انگیزه بدهند، زیرا اجازه یافتهاند علایق خود را کشف کنند.
– فرصت و راهنمایی: این کودکان فرصتهایی برای انتخاب فعالیتهای مختلف و پیگیری علایقشان داشتهاند.
– تعادل در تشویق: والدین آنها در ارائه جوایز و تشویقها متعادل عمل کردهاند.
– رابطه مبتنی بر همکاری: ارتباط آنها با والدین بر پایه همکاری و درک متقابل است، نه کنترل یکطرفه. والدین به نظرات و خواستههای آنها اهمیت میدهند.
– تصمیمگیری مؤثر: این کودکان به خوبی میتوانند تصمیم بگیرند، زیرا اجازه داشتهاند گزینههای مختلف را بررسی کرده و با حمایت والدین در امور مربوط به خود تصمیمگیری کنند.
راهکارهای تربیت کودک مستقل
برای تشویق استقلال در کودکان، میتوان کارهای مختلفی انجام داد. این اقدامات فراتر از فرستادن کودک به مدرسه یا خرید هستند. به ویژه با توجه به وضعیت اجتماعی، نمیتوان والدینی را که فرزند خود را تا مدرسه همراهی میکنند، بهطور افراطی قضاوت کرد. شرایط هر خانواده متفاوت است و ممکن است برخی کودکان نتوانند بهتنهایی به مدرسه بروند.
در ادامه به چند کار که میتوانید برای مستقل شدن فرزندتان انجام دهید اشاره میشود:
1. کمک در کارهای خانه:
فرزندتان باید بتواند کارهای سادهای مانند تی کشیدن یا شستن ظرفها را انجام دهد. کودکان کوچکتر نیز میتوانند در چیدن سفره و مرتب کردن اتاق کمک کنند. واگذاری بخشی از کارهای خانه به آنها حس مسئولیتپذیری را در آنها تقویت کرده و اعتماد به نفسشان را افزایش میدهد.
2. آشپزی و خرید:
یکی از بهترین کارها این است که کودک را با محیط آشپزخانه آشنا کنید و به او یاد دهید غذاهای سادهای آماده کند. با مشارکت در آشپزی و خرید، نهتنها عادتهای غذایی سالم را به فرزندتان میآموزید، بلکه لحظات خوشی را نیز در کنار هم تجربه خواهید کرد. این فعالیتها فرصتی عالی برای گفتگو درباره زندگی و دغدغههای فرزندتان فراهم میآورد. اجازه دادن به کودک برای کمک در آمادهسازی غذا و حتی تهیه آن به تنهایی، راهی مؤثر برای یادگیری استقلال است.
۳– مراقبت از خواهر و برادر کوچکتر یا بچههای فامیل:
واگذاری مسئولیت نگهداری از کودکان کوچکتر به فرزندان بزرگتر، یکی از بهترین شیوهها برای یادگیری مسئولیتپذیری و پختگی است. البته شرایط هر خانواده متفاوت است و فرزند بزرگتر باید ویژگیها و سن مناسب را داشته باشد. برای مثال، ممکن است در یک خانواده دختر ۹ سالهای بتواند با حضور یک بزرگتر نزدیک، برای خواهر یا برادر کوچکش داستان بخواند. همچنین، در خانوادهای دیگر، میتوانند فرزند ۷ ساله را به فرزند ۱۰ ساله بسپارند تا برای چند دقیقه به کارهای بیرون از خانه بپردازند. این کار به تقویت استقلال و مسئولیتپذیری فرزندان کمک میکند.
۴- تشویق به فعالیتهای مستقل در جامعه:
با افزایش سن، بچهها زمان کمتری را در خانه سپری میکنند. به عنوان مثال، بچههای مدرسهای به جشن تولدهایی دعوت میشوند که والدینشان همراهشان نیستند و برای بازی به خانه دوستانشان میروند. اگر احساس میکنید فرزندتان آمادگی دارد، میتوانید دوستانش را به خانه دعوت کنید و از او بخواهید برنامهریزی کند. این تجربه به او کمک میکند تا بفهمد رفتن به خانه دوستانش بدون حضور شما میتواند جالب باشد و بعداً درباره آن روز با شما صحبت کند. قبل از این کار، حتماً از امنیت او مطمئن شوید. اگر فرزندتان خجالت میکشد، با حمایت از او شرایط مناسبی را فراهم کنید.
۵- تشویق به کارهای خیر:
کودکان در سنین پایین معمولاً به نیازها و خواستههای خود تمرکز دارند. با تشویق آنها به کمک به دیگران، میتوانند یاد بگیرند که تنها به فکر خود نباشند. میتوانید از فرزندتان بخواهید که به همسایه سالمند کمک کند یا در تهیه ساندویچ برای خانوادههای نیازمند شرکت کند. این کارها به آنها کمک میکند تا کمتر نازپرورده شوند و مهربانی و همدلی را در خود نهادینه کنند.
تربیت مستقل در مسائل تحصیلی
کمک به فرزندتان در انجام تکالیف در مقاطع ابتدایی اشکالی ندارد، اما اگر فرزندتان به مدرسه راهنمایی یا دبیرستان میرود و به شما وابسته است، این مسئله نگرانکننده است. از همان آغاز مدرسه، به تدریج فرزندتان را عادت دهید که خود مسئولیت کارهای تحصیلیاش را به عهده بگیرد تا در بزرگسالی نیازی به یادآوری مداوم نداشته باشد.
مدیریت زمان:
به فرزندتان یک تقویم بدهید و او را عادت دهید که تاریخها و قرارهای مهم را در آن یادداشت کند. فرزندان باید بتوانند مواردی مانند وقت ملاقات با پزشک، قرارهای دوستانه و جشن تولدها را خود پیگیری کنند. بچههای مستقل به خود متکی هستند و برای مدیریت کارهایشان به والدین نیاز ندارند.
یادگیری استقلال فکری:
کودکتان را تشویق کنید که درباره همهچیز، از اخبار روز تا وقایع تاریخی و داستانهای تخیلی، نظر خود را داشته باشد. در زمانهای مناسب، مانند سر میز شام یا در حین رانندگی، درباره موضوعات مختلف گفتگو کنید. فرزندتان را ترغیب کنید تا دیدگاهش را بیان کند و با گوش دادن به صحبتهایش، نشان دهید که نظراتش برای شما ارزشمند است.
هنگامی که بر سر موضوعی اختلافنظر دارید، این فرصت مناسبی برای یادگیری مهارتهای بحث و گفتگو است. به فرزندتان بیاموزید که نظراتش را با احترام بیان کند و در عین حال نقاط قوت نظرات دیگران را نیز در نظر بگیرد.
– یاد دادن خود سرگرمی:
بچهها باید یاد بگیرند که زندگیشان نیازی به پر شدن از فعالیتهای برنامهریزیشده ندارد. آنها باید توانایی پیدا کردن کارهایی که برایشان جالب است و اختصاص دادن زمان کافی به آنها را یاد بگیرند. والدین میتوانند با ارائه راهکارهایی مانند اختصاص بخشی از روز به مطالعه آزاد یا اجازه دادن به بچهها برای انجام فعالیتهای دلخواهشان در اوقات فراغت، به آنها کمک کنند.
همچنین، در زمانهایی که خودتان مشغول آماده کردن شام هستید، به فرزندتان فرصتی برای بازی و سرگرمی بدهید. وقتی به فرزندتان نشان میدهید که خودتان نیز علایق خاصی دارید، مانند یوگا، پیادهروی با دوستان یا بافتن، به او یادآوری میکنید که هر فردی، از جمله والدین و بچهها، دلبستگیهای خاص خود را دارد و طبیعی است که گاهی هرکدام به فعالیتهایی جداگانه بپردازند.
source