در مجموعه مطالب چراغ، در مورد بایدها و نبایدهای اجتماعی حرف می‌زنیم. موضوع این شماره، مقوله فرزند‌پذیری است.

فرزند‌پذیری به مراقبت و تربیت کودک توسط فرد غیرخویشاوند گفته می‌شود. تعریف دقیق‌تر این کلمه، یعنی به فرزند‌خواندگی قبول‌کردن کودکان بی‌سرپرست و بد‌سرپرست مراکز شبه‌خانواده بهزیستی. اما قبول این مسئولیت برای والدین جدید قواعد خاص خودش را دارد.

بخش اول: آمادگی کامل داشته باشیم

مادر ‌و ‌پدر ‌شدن، قبل از هر‌چیز به آمادگی کامل روحی و روانی نیاز دارد‌ که فرزند‌پذیری هم از این قاعده مستثنی نیست؛ کمااینکه مسیر پر‌چالش‌تری هم داشته باشد. برای ایجاد این آمادگی بهتر است از جلسات متداول مشاوره‌های مخصوص فرزندپذیری کمک بگیرید. در‌هر‌حال بعد از انجام روند قانونی، منصرف‌شدن از این تصمیم، بحران روحی شدیدی برای کودک به همراه خواهد داشت.

بخش دوم: صبر داشته باشیم

در‌باره پذیرش کودکان به عنوان فرزند‌خوانده، صبور باشیم و به کودک اجازه کنار آمدن با شرایط جدید را بدهیم. بنابراین امکان دارد حتی تا چند ماه کودک با خانه، مادر و پدر جدیدش ارتباط برقرار نکند. نکته مهم اینکه هر‌چه سن کودک بیشتر باشد، باید ظرفیت روانی ما هم به همان اندازه بیشتر باشد؛ چون جنس چالش‌ برای کودکان بالای شش سال بسیار متفاوت‌تر خواهد بود.

بخش سوم: کودکان باید حقیقت را بدانند

اگر کودک شما در زمان فرزند‌پذیری آن‌قدر کم‌سن بوده که اصلا نمی‌داند شما مادر و پدر واقعی او نیستید، باید قبل از ورود به مدرسه در سن حدود پنج یا شش سال، به اندازه درک او از موضوع، در جریان ماجرا قرار بگیرد که البته برای این موقعیت باید از مشاوران تخصصی کمک بگیرید.

بخش چهارم: کودکان را قربانی نکنیم

کودکانی که در مراکز شبه‌خانواده زندگی می‌کنند، معمولا شرایط سختی را پیش از ورود به این مراکز پشت سر گذاشته‌اند. بنابراین منصرف‌شدن از فرزندپذیری، آن هم بعد از قانونی‌کردن تصمیم‌مان، کودک را متحمل آسیب‌های بسیاری می‌کند که بخش بزرگی از آن قابل جبران نخواهد بود. پس برای شروع فرزندپذیری، با یک تصمیم قاطعانه و صلح با خود‌ در این مسیر قدم بگذارید.

 

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *