پنجم آبان ۱۴۰۳، رئیس جمعیت هلالاحمر با اعلام تدوین نظام عملیاتی برای بروز زلزله احتمالی در تهران از مشخصشدن چگونگی فرایند امدادرسانی، اسکان و استانهای معین برای این رویداد سخن گفت. تهران در منطقهای فعال از نظر زلزله واقع است که با گسلهای متعدد مشخص میشود. سوابق تاریخی زمینلرزههای تهران گسترده است و حوادث مهمی در طول قرنها ثبت شده است. درک این زمینلرزههای تاریخی و رویدادهای دیرینه لرزهای برای ارزیابی خطر لرزهای در منطقه بسیار مهم است. در سالهای اخیر بررسی لرزهخیزی محدوده تهران نشان داد که این منطقه در طول تاریخ خود چندین زلزله قابل توجه را تجربه کرده است. یکی از مهمترین آنها، زلزله سال 1830 دماوند-شمیرانات بود که خسارات و تلفات زیادی بهویژه در شمال شرق تهران در اواخر دوران فتحعلیشاه قاجار به همراه داشت. این رویداد آسیبپذیری تهران در برابر فعالیتهای لرزهای را برجسته کرد. زلزله ۱۰ شهریور ۱۳۴۱ بوئینزهرا با بزرگای ۷.۱ در حدود ۱۴۰کیلومتری غرب تهران رخ داد و تلفات و ویرانیهای قابل توجهی برجای گذاشت. در سالهای اخیر با نصب شبکههای لرزهنگاری جدید، لرزشهای جزئی نیز در محدوده شهر و در اطراف تهران ثبت شده است که نشاندهنده فعالیت زمینساختی مداوم در راستای گسلهای فعال است. این زمینلرزههای کوچکتر، یادآور پتانسیل رویدادهای لرزهای بزرگتر هستند. اما مسئله اصلی وجود نبودهای لرزهای و آرامشهای لرزهای مشکوک، بهویژه در هزاره اخیر در محدوده پیرامونی تهران است؛ به نحوی که زلزلههای شدیدی که پیرامون تهران در هزاره گذشته رخ داده حدود نیمی از رخدادهای قابل انتظار بوده است. بنابراین به صورت طبیعی باید انتظار رخداد زلزلههای شدید در محدوده تهران و پیرامون را به صورت جدی در نظر بگیریم.
چندین گسل فعال در اطراف تهران مانند گسل شمال تهران و گسل مشا وجود دارد. مطالعات زمینشناختی نشاندهنده فعالیتهای لرزهای گذشته است و شواهدی برای زمینلرزههای بزرگی ارائه میدهد که در فواصل زمانی هزاران سال رخ دادهاند. ترانشههای حفاری، بررسیهای دیرینه لرزهشناسی در امتداد این گسلها لایههای جابهجاشده از خاک و سنگ را نشان دادهاند که با رویدادهای لرزهای شناختهشده و همچنین موارد ثبتنشده قبلی مرتبط است. این یافتهها نشان میدهد زمینلرزههای مهم بیشتر از آنچه سوابق تاریخی نشان میدهند رخ دادهاند و مثلا در
30 هزار سال گذشته ۹ رخداد شدید روی بخش غربی گسل شمال تهران رخ داده است. با ترکیب دادههای تاریخی با یافتههای لرزهای دیرینه، محققان احتمال وقوع زمینلرزههای آینده در تهران را بهتر ارزیابی میکنند.
تاریخ تهران با رویدادهای لرزهای قابل توجهی مشخص شده است. وجود این گسلها خطرات درخور توجهی را برای تابآوری ساختمانها، بهویژه سازههای بلندی که در دهههای اخیر در شهر گسترش یافتهاند، به همراه دارد. بر اساس مطالعات و گزارشهای اخیر، تعداد قابل توجهی از این ساختمانهای مرتفع بر روی پهنههای گسلی فعال یا نزدیک آن ساخته شدهاند که نگرانیهای جدی را در مورد ایمنی و انعطافپذیری آنها هنگام وقوع زلزله ایجاد میکند. آخرین بررسیها نشان میدهد تقریبا 10 درصد از ساختمانهای تهران در اثر زلزلههای با بزرگای بیش از هفت، با ریزش احتمالی مواجه هستند. این خطر بهویژه برای ساختمانهای مرتفع واقع در مناطقی که روی گسلهای اصلی قرار دارند شدید است. ۶۵ درصد ساختمانهای منطقه یک تهران به دلیل مجاورت با این گسلها در وضعیت بحرانی قرار دارند.
گزارشها تا سال ۱۴۰۲ نشان داد که حداقل صد ساختمان پرجمعیت و 245 تأسیسات حیاتی در معرض خطر یک زلزله بزرگ وجود دارد. ازجمله این اماکن میتوان به مدارس، بیمارستانها، مساجد و دیگر زیرساختهای ضروری اشاره کرد که در صورت وقوع زلزله ممکن است آسیبهای فاجعهباری را متحمل شوند. ساختمانهای حساس و مهم مانند انبار نفت، پمپبنزین، آتشنشانی، بیمارستان، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، شهرداریها، مدارس، مساجد، برجها، پلها و راههای ارتباطی و… روی زمینهای واقع بر محدودههای گسلی و در پهنههای با احتمال تشدید امواج لرزهای احداث شدهاند. علیرغم خطرات شناختهشده مرتبط با ساختوساز روی گسلهای فعال، سیاستهای برنامهریزی شهری بهطور مؤثر این خطرات را تغییر نداده است. کمیسیون ماده 5، مسئول تغییر کاربری و تصویب فروش زمین برای توسعه، به دلیل اجازه افزایش تراکم ساختوساز در مناطق آسیبپذیر مورد انتقاد است. کارشناسان خواستار توقف اینگونه فعالیتها و ممنوعیت کلی ساختوسازهای بلندمرتبه روی گسلهای فعال شدهاند. 10 منطقه داخل تهران روی گسل اصلی قرار دارند که وضعیت را پیچیدهتر میکند. ترکیبی از شیوههای منسوخ برنامهریزی شهری و اجرای ضعیف استانداردهای ساختوساز منجر به وضعیتی مخاطرهآمیز شده است که در آن بسیاری از ساختمانهای بلند ممکن است در برابر حوادث لرزهای تاب نیاورند. اگر زلزلهای شدید در تهران رخ دهد، میتواند عواقب ویرانگری داشته باشد. برآوردها نشان میدهد که به دلیل تراکم بالای جمعیت و تعداد سازههای ناایمن، تلفات ممکن است به صدها هزار نفر بالغ شود. علاوه بر تلفات جانی، با توجه به موقعیت تهران بهعنوان یکی از پرجمعیتترین مناطق کلانشهری غرب آسیا، اثر اقتصادی آن نیز ژرف خواهد بود. درحالیکه تهران شاهد توسعه گستردهای با ساختمانهای بلندمرتبه بسیاری بوده که در دهههای اخیر ساخته شدهاند، تعداد قابل توجهی از این سازهها در پهنههای گسل فعال بدون تدابیر یا مقررات ایمنی کافی قرار دارند. این امر نهتنها برای ساکنان، بلکه برای زیرساختهای حیاتی در سراسر شهر خطر جدی دارد.
گسل شمال تهران از قسمت شمالی شهر میگذرد. گسل مشا نیز در نزدیکترین فاصله از حدود ۱۵کیلومتری شمال شرق تهران عبور میکند. وجود پهنههای گسلی فعال چالشهای قابل توجهی را برای برنامهریزی و ساختوساز شهری ایجاد میکند. با وجود مخاطرات شناختهشده مرتبط با ساختوساز در حریم گسلهای فعال، بسیاری از ساختمانهای اداری و راهبردی در تهران بدون توجه کافی به ایمنی لرزهای ساخته شدهاند. برای مثال، ادارات کلیدی دولتی، بیمارستانها و سایر زیرساختهای حیاتی متعددی در نزدیکی و روی این گسلها قرار گرفتهاند.
source