با بررسی حقایق پنهان سریال آگاتا تمام مدت (Agatha All Along)، نکاتی که هنگام تماشا متوجه آن نشدهاید را برای شما شرح خواهیم داد.
سریال آگاتا تمام مدت پر از ایستراگها و ارجاعات هیجانانگیزی است. این سریال جدید دنیای سینمایی مارول با بازی «کاترین هان» در نقش اصلی «آگاتا هارکنس»، سه سال پس از وقایع سریال وانداویژن اتفاق میافتد؛ جایی که «واندا ماکسیموف» به عنوان «اسکارلت ویچ»، تمام شهر را تحت طلسم خود قرار داد. حالا نوبت «آگاتا» است که در مرکز توجه قرار بگیرد و تلاش کند تا قدرتهای از دست رفته خود را به عنوان یک جادوگر قدرتمند پس بگیرد.
«آگاتا» از طلسمی که «واندا» در پایان وانداویژن بر او گذاشته بود، رها میشود. او توسط یک نوجوان مرموز (با بازی جو لاک) که نام و گذشتهاش به شکلی ناشناخته مخفی است، آزاد میشود. «آگاتا» متقاعد میشود تا یک محفل جادویی جدید ایجاد کند و بتواند دوباره در مسیر جادوگران قدم بگذارد و قدرتهای جادوییاش را بازیابد. حال قصد داریم تا به تحلیل سریال آگاتا بپردازیم و نکات مخفی آن را معرفی کنیم.
نقد سریال آگاتا تمام مدت (Agatha All Along)
ادامه مطلب در ادامه
بیشتر بخوانید:
برای اطلاع از آخرین اخبار سینمای جهان، میتوانید به بخش اخبار سینما و تلویزیون و برای دانلود فیلمها و سریالهای روز دنیا به کانال تلگرامی فیگار مراجعه کنید.
حقایق پنهان سریال آگاتا تمام مدت
در ادامه لیست حقایق پنهان سریال آگاتا تمام مدت را مشاهده خواهید کرد:
سریال آگاتا تمام مدت شامل مجموعهای بزرگ از ایستراگهای هیجانانگیز، ارجاعات به کمیکهای مارول و پیوندهای جذاب به «وانداویژن» است که در این مطلب به مهمترین حقایق پنهان سریال Agatha All Along اشاره میکنیم.
جنازه اسکارلت ویچ (قسمت اول)
یکی از حقایق پنهان سریال آگاتا به «واندا ماکسیموف» مرتبط است. سریال با «آگاتا» در نقش یک کارآگاه سرسخت آغاز میشود. «هارکنس» به یک تماس درباره پیدا شدن جسدی در کنار نهر پاسخ میدهد. او با همسایهاش در وستویو، «هرب فلتمن» که عضو تیم پزشکی قانونی است، ملاقات میکند و مشخص میشود که قربانی بر اثر ضربهای سنگین و خردکننده جان باخته است؛ گویا چیزی بزرگ و سنگین او را له کرده است.
بهشدت اشاره میشود که این فرد، «واندا» بوده است، کسی که خود در فیلم دکتر استرنج در چندجهانی جنون زمانی که از قدرتش استفاده کرد تا کوه وونداگور را نابود کند، له شد.
قربانی آگاتا انگشتان سیاهی دارد (قسمت اول)
یکی دیگر از نکات مخفی آگاتا مرتبط به قربانی «آگاتا» است که با انگشتان سیاه دیده میشود. این یک نشانه کلیدی است که تأیید میکند قربانی او «واندا» بوده، کسی که در فیلم چندجهانی جنون بهخاطر استفاده از کتاب قدرتمند دارکهولد، انگشتان سیاه داشت. «آگاتا» نیز هنگامی که این کتاب در اختیارش بود (همانطور که در وانداویژن دیده شد)، انگشتان سیاه داشت.
سنجاق سینه آگاتا (قسمت اول)
در نزدیکی محل قتل، «آگاتا» سنجاق سینه خود را در آب پیدا میکند، اما در این واقعیت جعلی هنوز نمیتواند تشخیص دهد یا به یاد بیاورد که متعلق به اوست. این سنجاق سینه که از بدن مادرش برداشته شده بود (همانطور که در فلشبکهای وانداویژن نشان داده شد)، در طول سریال دیده میشد.
بعدتر در جریان تحقیقات «آگاتا» مشخص میشود که قفلی از مو داخل آن نگه داشته شده، اما هنوز فاش نشده که این مو متعلق به چه کسی بوده است. این یکی از اشارات پنهان در آگاتا بود که احتمالا متوجه آن نشدید.
تیتراژ سریال (قسمت اول)
قسمت اول آگاتا تمام مدت، مشابه صحنههای آغازین ویژه تلویزیونی هر قسمت از وانداویژن، یک صحنه آغازین با سبک جنایت واقعی ویژهای دارد. این صحنه شامل نام تمام ساکنان اصلی وستویو همراه با نام جعلی «آگاتا»، «اگنس» است، در حالی که نسخه جنایت واقعی آهنگ «صنیف جاده جادوگران پخش میشود.
نیکلاس اسکرچ (قسمت اول)
یکی از اشارات پنهان مارول در سریال آگاتا به فردی به نام نیکلاس اسکرچ مربوط میشود. در داخل طلسم واندا، «آگاتا» درب اتاقخوابی را باز میکند که به «نیکلاس اسکرچ» تعلق دارد، کسی که ظاهراً در کودکی جان باخته است. در کمیکهای اصلی، «نیکلاس اسکرچ» پسر «آگاتا» بوده که خودش تبدیل به یک جادوگر قدرتمند میشود؛ اما در دنیای سینمایی مارول، هنوز مشخص نیست چه بر سر «اسکرچ» آمده و رابطه او با مادرش چگونه بوده است.
گروه تاریکی از جادوگران و جنگجویان (قسمت دوم)
در پایان قسمت اول آگاتا تمام مدت، «ریو ویدال» به «آگاتا» هشدار میدهد که او تنها کسی نیست که میخواهد او را بکشد. همچنین گروهی به نام هفت نفر از سیلم که در قسمت دوم سریال معرفی میشوند، نیز قصد جان او را دارند که در انتهای قسمت دوم شاهد آنها بودیم.
در کمیکها، هفت نفر از سیلم فرزندان «نیکلاس اسکرچ» بودند و در نتیجه نوههای «آگاتا» محسوب میشدند که در ابتدا قصد جان او را داشتند. آنها جادوگران قدرتمندی بودند که توانایی تبدیل شدن به موجودات ماوراءالطبیعه را داشتند. به نظر میرسد دنیای سینمایی مارول از نسخه کمیکها الهام گرفته است، هرچند هنوز مشخص نیست تا چه حد این نسخه مشابه خواهد بود.
گرافیتی (قسمت دوم)
وقتی «آگاتا» و «تین» (Teen) در ابتدای قسمت دوم به سمت ماشین تین میروند، «آگاتا» از کنار خانه ویرانشده «واندا» و «ویژن» عبور میکند. روی ویرانههای خانه عبارت جادوگر شیطانی با گرافیتی نوشته شده است و «آگاتا» روی چمنهای جلویی خرابه تف میکند.
ویکن (قسمت دوم)
پس از اینکه «تین» و «آگاتا» پیشنهاد خود برای پیمودن جاده جادوگران را به سه ساحره در شهر ارائه میدهند، به خانه «آگاتا» در وستویو برمیگردند تا برای ورود احتمالی دوستان جدیدشان آماده شوند.
«تین» به گرمی یک بنر با نوشته خوشآمدید جادوگران نصب میکند، اما «آگاتا» آن را پاره کرد. وقتی آن را پاره میکند، حرف W سر جای خود باقی میماند، که برخی طرفداران این را به عنوان نشانهای میدانند که «تین» در واقع «ویکن» است، یعنی نسخه ابرقهرمانی پسر خیالی «واندا» که «بیلی» نام داشت.
دروغهای بزرگ کوچک (قسمت سوم)
در یکی از صحنهها، «آگاتا» و کانون جادوگران به یک عمارت کنار دریا میرسند و لباسهای زیبایی به همراه مروارید بر تن میکنند. خانم «هارت» از آنها میپرسد: آیا تا حالا دروغهای بزرگ کوچک را دیدهاید؟ این احتمالاً اشاره مستقیمی به درام شبکه HBO به نام Big Little Lies است که بازیگرانی مانند «ریس ویترسپون»، «نیکول کیدمن» و «شایلین وودلی» را در نقش سه مادر برجسته در یک جامعه ساحلی پر از رازها نشان میدهد.
مفیستو (قسمت سوم)
بعد از اینکه «جنیفر کیل» لحظهای با «تین» تنها میماند، او احتمال جدیدی برای هویت واقعی «تین» مطرح میکند: یک مأمور از طرف «مفیستو». «مفیستو» یک شیطان است که بر بعد خودش در جهان زیرین حکمرانی میکند.
او در کمیکها، «واندا» ملقب به جادوگر سرخ را شکنجه میدهد. طرفداران گمان میکردند که او در سریال وانداویژن حضور دارد، اما این اتفاق نیفتاد. ذکر نام «مفیستو» از سوی «کیل» تأیید میکند که او در دنیای سینمایی مارول وجود دارد و ممکن است «آگاتا» و دیگران در سفرشان با او مواجه شوند.
توهم خانم هارت (قسمت سوم)
وقتی کانون جادوگران مجبور به نوشیدن نوشیدنی سمی میشوند، هر ساحره یک بازگشت به گذشته از تروماهای خود را تجربه میکند. خانم «هارت» اولین کسی است که توهم میبیند و ناگهان فریاد میزند: «واندا»، خواهش میکنم! بگذار نفس بکشد، لطفاً!
این احتمالاً اشارهای به صحنه شام در قسمت اول وانداویژن است، جایی که «واندا» با خانواده «هارت» شام میخورد. شوهر خانم «هارت»، آقای «هارت»، پس از پرسیدن بیش از حد سوالات از «واندا» و «ویژن»، شروع به خفه شدن میکند و سرنوشت او نامعلوم باقی میماند.
توهم خانم «هارت» به شدت نشان میدهد که احتمالاً اینجا جایی است که شوهرش پشت صحنه و خارج از دید ما جان داده است و آنچه که خانم «هارت» به خاطر میآورد ممکن است شرایط را بدتر کرده باشد.
وقتی تین 13 ساله بود (قسمت سوم)
وقتی «تین» و «آلیس» لحظهای تنها میمانند، او درباره تتوی روی دست «آلیس» سوال کرد. «آلیس» فاش میکند که این یک نماد محافظت دائمی است که مادرش او را وقتی 13 ساله بود مجبور به انجام آن کرد. «تین» پاسخ میدهد: وقتی من 13 ساله بودم، خیلی چیزها برایم اتفاق افتاد.
با توجه به اینکه تین اکنون 16 ساله است و سریال سه سال بعد از وانداویژن اتفاق میافتد، این یعنی او 13 ساله بود وقتی «واندا» بر وستویو حکمرانی میکرد. یک نظریه محبوب بین طرفداران این است که «تین» در واقع «بیلی مکسیموف»، پسر «واندا» است و حالا این احتمال بیشتر از قبل به نظر میرسد.
نام قسمتهای سریال (قسمت چهارم)
عنوان قسمتهای سریال آگاتا از متن ترانه “قصه جاده جادوگران” گرفته شده است. قسمت چهارم به آوازخوانی گروه جادوگران برای متوقف کردن حمله یک طلسم مربوط است. عنوان این قسمت شامل بخشی از ترانهای بود که توسط «لورنا» خوانده میشود.
شباهت به اسکارلت ویچ (قسمت چهارم)
هنگامی که «ریو» از زمین بیرون میآید و به جاده جادوگران میرسد، ظاهر شدن او شباهت زیادی به صحنهای از فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون دارد، جایی که «واندا» نیز به همان شیوه با شکستن استخوانها و پیچ و تاب خوردن بدنش ظاهر میشود.
شباهت لیلیا به لیزا مینلی (قسمت چهارم)
وقتی گروه جادوگران پس از ورود به استودیوی ضبط، لباسهای دهه 70 به تن میکنند، مدل موی «لیلیا» شبیه به مدل موی «لیزا مینلی» در دهه 70 است. البته، «پتی لوپون» و «لیزا» هر دو از نمادهای برادوی هستند.
موسیقی شیطانی (قسمت چهارم)
وقتی «تین» صفحه موسیقی را به صورت برعکس پخش میکند، احتمالاً اشارهای به باورهای قدیمی است که میگویند راک اند رول موسیقی شیطان است. از دهه 1960 به بعد مردم باور داشتند که گروهها پیامهای شیطانی را در آهنگهای خود پنهان میکنند که وقتی برعکس پخش شوند، آشکار میشوند.
فرمهای حیوانی هفت راهبه (قسمت پنجم)
در قسمتهای اولیه سریال، هفت راهبه به عنوان حیواناتی مختلف در جادهی جادوگران نشان داده میشوند و سپس به جادوگرانی که لباسهای سیاه پوشیدهاند تبدیل خواهند شد. این حیوانات شامل یک روباه، یک کلاغ، یک مار و دیگر موجودات هستند.
در کتابهای کمیک «مارول»، توانایی تغییر شکل و تبدیل شدن به موجودات مختلف یکی از قدرتهای هفت راهبه است. همچنین فاش میشود که این «هفت نفر در دنیای سینمایی مارول (MCU) فرزندان انتقامجوی اعضای اولیه گروه جادوگران «آگاتا» هستند که یک گروه متحد به نام حلقه فکری تشکیل دادهاند. در حالی که در کمیکها، آنها فرزندان «نیکولاس اسکرچ» هستند.
طلسم جارو (قسمت پنجم)
با نزدیک شدن هفت راهبه از همه طرف، یکی از شخصیتها پیشنهاد استفاده از Hexenbesen را میدهد که طلسمی برای پرواز جادوگران است و به گروه جادوگران اجازه میدهد تا موقتاً در جاده جادوگران پرواز کنند.
واژه Hexenbesen یک کلمه قدیمی آلمانی برای جاروی جادوگران است. لحظهای خندهدار وجود دارد که «لیلیا» با بازی «پتی لوپون» به کلیشههای استفاده از جارو و نحوهی تغییر معنای آن توسط صنعت تعطیلات اشاره میکند. صحنهای بسیار جذاب و ترسناک وجود دارد که گروه جادوگران زیر نور ماه خونین پرواز میکنند که یادآور آثار کلاسیک با موضوع جادوگران مانند Hocus Pocus «دیزنی» است.
خنده کلاسیک جادوگر (قسمت پنجم)
متأسفانه، پرواز با جارو مدت زیادی دوام نمیآورد و جاده جادوگران گروه را به پایین پرتاب میکند. در این لحظه، «ریو» با بازی «آبری پلازا»، یک خنده جادوگرانه کلاسیک سر میدهد و به وضوح از هیجان سقوط لذت میبرد. به نظر میرسد که «ریو» ترسی از مرگ ندارد که ممکن است نشاندهنده هویت واقعی او به عنوان بانوی مرگ در دنیای «مارول» باشد.
فضای ترسناک اردوگاه تابستانی (قسمت پنجم)
قبل از اینکه هفت راهبه آنها را گرفتار کنند، «آگاتا» و گروهش وارد یک کابین میشوند و بار دیگر، همانند قسمتهای قبلی سریال، تغییر شکل میدهند. این بار، فضاهای فیلمهای ترسناک اردوگاه تابستانی حاکم است. نه تنها لوازم مختلفی مثل هدبند وجود دارد، بلکه «جنیفر کیل» با بازی «زاماتا» حتی سیم دندان میپوشد تا این ظاهر به طور کامل تکمیل شود.
اشاره به بیلی کاپلان با نام ویچن (قسمت پنجم)
لباسهای جدید نوجوان با بازی «جو لوک» در این قسمت بهویژه جالب و قابل توجه هستند. او یک پیراهن قرمز و یک هدبند آبی به تن دارد که شباهت زیادی به «بیلی کاپلان» با نام «ویچن» در کتابهای کمیک «مارول» دارد.
این ترکیب رنگ احتمالاً عمدی بوده و همچنین به «بیلی ماکسیموف» در سریال وانداویژن اشاره دارد که لباسهایی با رنگهای مشابه و هدبند به تن داشت. این نکته به شایعهای که میگوید نوجوان همان «بیلی کاپلان» است، یعنی پسر «اسکارلت ویچ»، تقویت میکند.
اشاره به فیلم جنگیر (قسمت پنجم)
کمی بعد از استفاده از تخته ویجا و بحث گروه درباره مجازات «آگاتا»، «هارکنس» توسط یک روح سرکش تسخیر میشود. تسخیر «آگاتا» به طرز قابلتوجهی شبیه تسخیرهایی است که در فیلمهای جنگیر دیدهایم. گریم «آگاتا» و حرکات او هنگام خزیدن و تلاش برای کشتن جادوگران دیگر، بسیار به فیلمهای جنگیر شباهت دارد.
خیلی شبیه مادرتی (قسمت پنجم)
پس از اینکه «آگاتا» قدرت «آلیس» را که قصد داشت او را نجات دهد، جذب میکند، «آگاتا» به طور شوکهکنندهای در پایان قسمت 5 سریال، همانند کشتن گروه قبلی خود و مادرش، «آلیس» را میکشد.
نوجوان به طور ویژه «آگاتا» را مورد پرسش قرار میدهد و به او میگوید که اگر جادوگر بودن به معنای کشتن افراد برای منافع شخصی باشد، او نمیخواهد یک جادوگر باشد. «آگاتا» پاسخ میدهد که او خیلی شبیه مادرش است و نشان میدهد که «آگاتا» همیشه میدانسته نوجوان چه کسی است و این ایده را که نوجوان همان «ویچن»، پسر «اسکارلت ویچ» است، تقویت میکند.
تاج نوجوان (قسمت پنجم)
در یک پیچش بزرگ، نوجوان جادوی آبی درخشانی از خود نشان میدهد. او کنترل «لیلیا» و «جنیفر» را به دست میگیرد و «آگاتا» را از جاده جادوگران به گل و لای پرتاب میکند و دو جادوگر دیگر را نیز به پایین میفرستد.
همچنین قسمت پنجم با نمایش نوجوان که تاج مخصوص خود را به سر دارد به پایان میرسد، تاجی که بسیار شبیه به تاج «اسکارلت ویچ» است. به این ترتیب، به نظر میرسد که سریال به طور رسمی تأیید کرده است که نوجوان همان «بیلی کاپلان»، با نام «ویچن»، پسر «اسکارلت ویچ» است.
باید منو با تاج ببینی – بیلی آیلیش (قسمت پنجم)
صحنه پایانی قسمت پنجم سریال با نمایش نوجوان با تاجش است. سپس آهنگ «بیلی آیلیش» با عنوان You Should See Me In A Crown پخش میشود. این آهنگ کاملاً مناسب این لحظه است، با توجه به افشاگری نهایی درباره نوجوان و احتمال نقش او به عنوان «ویچن»، همراه با تاج، این آهنگ بهترین انتخاب ممکن بود.
صداهای رادیو (قسمت ششم)
در آغاز قسمت ششم، وقتی «ویلیام» همراه والدینش برای مراسم بار میتسوا به خانه بازمیگردد و هِکس در حال کوچک شدن است، آنها میتوانند صدای «ویژن» و «واندا» را از رادیو بشنوند.
این دیالوگها دقیقاً از اولین قسمت سریال وانداویژن است که به سریالهای کلاسیک من لوسی را دوست دارم و نمایش دیک ون دایک اشاره دارد. این موضوع با پخشهای رادیویی که توسط مأموران SWORD بیرون از هکس شنیده شده و توسط «دارسی لوئیس» و مأمور «جیمی وو» کشف شده بود، همخوانی دارد.
ویلیام صدای بیلی و تامی را میشنود (قسمت ششم)
پس از تصادف و زمانی که قلب «ویلیام» از تپش بازمیایستد، صدای «بیلی» و «تامی ماکسیموف» شنیده میشود که شببهخیر میگویند، درست قبل از اینکه با پایین آوردن هِکس توسط «واندا» ناپدید شوند؛ اما «بیلی» موفق شد بدن «ویلیام» را به عنوان نزدیکترین ظرف خالی پیدا کند و روح خود را در آن ساکن کند که به پیشبینی «لیلیا» در مراسم بار میتسوا مبنی بر دو زندگی در یک بدن تحقق بخشید. با این حال، هنوز هیچ نشانهای از سرنوشت روح «تامی» وجود ندارد و همین مسئله دلیل سفر «بیلی» به جاده جادوگران است.
بازگشت رالف بونر (قسمت ششم)
در دیدار با مخاطب خود از ردیت در یک پارکینگ، مشخص میشود که این مخاطب کسی نیست جز «رالف بونر»، با بازی «ایوان پیترز». «رالف بونر» همان ساکن وستویو در سریال وانداویژن بود که به زور به همسر «آگاتا» و نسخه تقلبی برادر «واندا»، یعنی «پیترو» (معروف به کوئیکسیلور) تبدیل شده بود (اشاره به نقشی که پیترز به عنوان کوئیکسیلور در فیلمهای ایکسمن داشت). حالا مشخص میشود که «رالف» وستویو را ترک کرده، هرچند همچنان از آنچه در هِکس و تحت تأثیر «آگاتا» بر سرش آمده، متأثر و ناراحت است.
رالف اسپارکی را کشت (قسمت ششم)
«رالف» همچنین جزئیات جدیدی درباره قتل سگ ماکسیموفها به نام «اسپارکی» توسط «آگاتا» فاش میکند. در حالی که هرگز مشخص نشده بود که «آگاتا» چگونه سگ را کشته، «رالف» فاش میکند که «آگاتا» او را مجبور کرده تا «اسپارکی» را مسموم کند. این موضوع «آگاتا» را حتی بدتر از آنچه که قبلاً به نظر میرسید نشان میدهد، چرا که او شخصی را مجبور به کشتن حیوانی بیگناه و دوستداشتنی کرده است.
لیلیا مانند گلیندا لباس میپوشد (قسمت هفتم)
در ابتدای قسمت هفتم، «لیلیا» در حالی دیده میشود که لباس «گلینا»، جادوگر خوب جنوب را پوشیده است. «گلینا» یکی از معروفترین جادوگران در فرهنگ عامه است و در فیلم جادوگر شهر اوز به «دوروتی گیل» کمک میکند تا راه خانهاش در کانزاس را پیدا کند، پس از اینکه خانهاش در سرزمین اوز فرود آمد.
طبیعی است که «لیلیا» از این لباس متنفر است، چون آن را بهعنوان یک کلیشه تحقیرآمیز از جادوگران واقعی در دنیای سینمای مارول میبیند. «گلینا» توسط چندین بازیگر در طول سالها به تصویر کشیده شده است، از جمله «آریانا گرانده» در اقتباس فیلم Wicked که به زودی اکران میشود.
آیا اسکارلت ویچ زنده است؟ (قسمت هفتم)
در ابتدای این قسمت، «بیلی» مستقیماً از «آگاتا هارکنس» میپرسد که آیا واندا مرده است یا خیر؟ اما تنها پاسخی بسیار مبهم دریافت میکند. هرچند «آگاتا» میگوید که یک جنازه دیده است، اما او تنها کسی بود که ان را دید، آن هم زمانی که هنوز تحت تأثیر جادوی «واندا» بود. از این رو، طبیعت مبهم پاسخ «آگاتا» بسیار عمدی به نظر میرسد، زیرا استودیوی مارول به وضوح قصد دارد امکان بازگشت «اسکارلت ویچ» را در آینده MCU باز بگذارد.
آگاتا لباس جادوگر شریر غرب را میپوشد (قسمت هفتم)
در مقابل، «آگاتا» خود را در لباس جادوگر بد غرب یا «الفابا»، شخصیت منفی جادوگر شهر اوز و Wicked میبیند. به طرز خندهداری، «آگاتا» به «بیلی» میگوید که این شخصیت کلاسیک بر اساس او ساخته شده است، هرچند «بیلی» به نظر مشکوک میآید و از او میخواهد که این ادعا را ثابت کند.
با این حال، «کاترین هان»، بازیگر نقش «آگاتا»، با ترکیب سیاه و سبز این لباس بسیار خوب ظاهر میشود. علاوه بر این، بازیگر «سینتیا اریوو» نقش «الفابا» را در فیلم جدید Wicked در مقابل «آریانا گرانده» که نقش «گلینا» را ایفا میکند، بازی خواهد کرد.
بیلی ماکسیموف مانند مالفیسنت لباس میپوشد (قسمت هفتم)
«بیلی ماکسیموف» در این قسمت لباس «مالفیسنت»، شخصیت شرور کلاسیک دیزنی، را پوشیده است. «مالفیسنت» جادوگری است که در زیبای خفته، «آئورورا» را نفرین کرده و در نهایت خود را به یک اژدها تبدیل میکند.
«مالفیسنت» همچنین در دو فیلم لاو اکشن «دیزنی» به تصویر کشیده شده است که در آن «آنجلینا جولی» نقش این جادوگر را بازی میکند. برخلاف «جنیفر» و «لیلیا»، «بیلی» از لباسش بسیار خوشحال است، به ویژه به دلیل گونههای برجستهاش که شبیه به «مالفیسنت» هستند.
جنیفر هیل لباس شو وایت را پوشید (قسمت هفتم)
«جنیفر هیل» هنگام ورود به آزمون جدید جاده، خود را در لباس جادوگر پیر سفید برفی میبیند. این جادوگر پیر همان ملکه شرور است که خود را به شکل پیرزن درمیآورد تا سفیدبرفی را با یک سیب مسموم فریب دهد. این ملکه شرور اولین شخصیت منفی در نخستین فیلم انیمیشن بلند «دیزنی» است. با این حال، جادوگر معجونساز در دنیای MCU از این لباس چندان راضی نیست.
آگاتا لیلیا را دوری صدا میکند (قسمت هفتم)
در حالی که «لیلیا» در تلاش است تا خود را در خط زمانی شخصیاش پیدا کند، «آگاتا» او را «دوری» صدا میزند. این بدون شک اشارهای به «دوری»، ماهی آبی رنگ انیمیشن در جستجوی نمو و در جستجوی دوری است که توسط «الن دیجنرس» صداپیشگی شده است. در هر دو فیلم «پیکسار»، «دوری» از فراموشی کوتاهمدت رنج میبرد، از این رو «آگاتا» این نام را به «لیلیا» نسبت میدهد، وقتی که او تلاش میکند اتفاقات را به خاطر بیاورد.
اولین نگاه کامل به بانوی مرگ (قسمت هشتم)
در قسمت هشتم، «ریو» با بازی «آبری پلازا» که شبیه به کارتهای تاروت «لیلیا» به تصویر کشیده شده بود، سرانجام با نقش کامل «لیدی دث» وارد داستان میشود، همانطور که در کمیکهای اصلی مارول ظاهر شده است. او در اینجا یک شنل سیاه و کلاه دارد و برخلاف نسخه کمیک که یک جمجمه کامل انسانی است، فقط نیمه پایینی صورتش به شکل جمجمه نمایان شد.
تعادل مقدس (قسمت هشتم)
«ریو» در صحبت با «آگاتا» تأیید میکند که «بیلی» با تصاحب بدن «ویلیام کاپلان» به «تعادل مقدس» لطمه زده است. اگرچه ارتباط مستقیمی ذکر نمیشود، اما جالب است که «تانوس» در کمیکها نیز با «لیدی دث» رابطه عاشقانه داشته و مأموریت او برای ایجاد تعادل کیهانی در جهان، نابودی نیمی از تمام حیات بود (همانطور که در فیلمهای «انتقامجویان: جنگ بینهایت و پایان بازی دیده شد).
دیالوگهایی از قسمت آخر سریال وانداویژن (قسمت هشتم)
در حالی که «آگاتا» به «بیلی» کمک کرد تا مکانی برای قرار دادن روح «تامی» پیدا کند، «بیلی» صدای «واندا ماکسیموف» و «ویژن» را میشنود، صداهایی که درست قبل از فروپاشی هکس در پایان وانداویژن به گوش میرسید. «ویژن» به پسرانش میگوید که به هر دو افتخار میکند و «واندا» نیز از آنها برای انتخاب او بهعنوان مادرشان تشکر خواهد کرد.
لباس کامل ویکان با الهام از کمیک (قسمت هشتم)
در پایان قسمت هشتم سریال، «آگاتا» جاده جادوگران را ترک کرده و بهطور مستقیم با «لیدی دث» روبرو میشود، اما «بیلی» نیز که این بار در لباس کامل قرمز و آبی «ویکن» از کمیکها ظاهر شده، به کمک او میآید. دیدن این لباس کامل، به جای نسخه هالووینی که «بیلی» جوانتر در وانداویژن پوشیده بود، بسیار هیجانانگیز است.
تولد نیکولاس اسکرچ (قسمت نهم)
آغاز قسمت نهم سریال با تولد پسر «آگاتا»، «نیکلاس اسکرچ» در سال 1750 همراه است. «آگاتا» تأیید میکند که او را بدون استفاده از طلسم یا جادو و به صورت طبیعی خلق کرده که این منشاء جدیدی برای نام کلاسیک «نیکلاس» در کمیکهای اصلی «مارول» محسوب میشود.
دانه قاصدک در سنجاق سینه آگاتا (قسمت نهم)
در قسمت هشتم سریال، «آگاتا» از یک دانه قاصدک که در گردنبندش قرار دارد، برای عبور از آخرین آزمون در جاده جادوگران استفاده میکند. به همین ترتیب، قسمت نهم نشان میدهد که «آگاتا» و «نیکلاس» وقتی او زنده بود، به قاصدکها فوت میکردند و اینگونه توضیح داده میشود که چگونه دانه قاصدک درون گردنبند قرار گرفته است.
ظاهر کلاسیک آگاتا در کمیک های مارول (قسمت نهم)
پس از اینکه «آگاتا» برای نجات «بیلی» در قسمت هشتم قربانی میشود، در قسمت نهم بهعنوان روحی به شکل پیرتر و با موهای سفید ظاهر شد. این ظاهر جدید بسیار به نسخه اصلی و مسن «آگاتا» در کمیکها شباهت دارد. در حالی که این تغییر ظاهری دقیق بود، ولی جالب است که بسیاری انتظار داشتند که دنیای سینمایی مارول فقط یک نوار سفید در موهای اگاتا اضافه کند، شبیه طراحی جدید او در کمیکها که برای شباهت بیشتر به نسخه «کاترین هان» انجام شده بود.
سوالات متداول
آیا باید قبل تماشای آگاتا سریال وانداویژن را تماشا کنیم؟
بله، وقایع سریال وانداویژن به طور کامل با آگاتا مرتبط است و حتما باید آن را تماشا کنید.
آیا فصل دوم سریال آگاتا ساخته میشود؟
هم اکنون اطلاعاتی در مورد ساخت فصل دوم آگاتا تمام مدت در دسترس نیست.
بیشتر بخوانید:
نظر شما دربارهی مطلب حقایق پنهان سریال آگاتا تمام مدت چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
source