فاضل میبدی

 

به حسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد/

تو را در این سخن انکار کار ما نرسد

از دیار یزد مردی روی در خاک نهاد، که از نام‌آوران فرهنگ و فرهیختگی در این خطه پرتاریخ کویر بود؛ مرحوم استاد رضا سلطان‌زاده.

شاید به دلیل پرهیز از روی و ریا و خودنمایی کمتر او را می‌شناختند. کسانی که گام در فکر و فرهنگ و خدمت داشتند، این فرزانه‌مرد را در اوج خلوص و‌ صداقت و صفا می‌دیدند و می‌شناختند. نشریه دیرپا و دردمندانه «در آینه یزد» که سال‌ها نشر یافت و هیچ‌گاه در محاق نرفت، گویای دردهای مردم و مشکلات و مصائب کشور بود. شگفت اینکه بار این کار شاق و سنگین را خود با کمک فرزندش علی‌ آقا بر دوش می‌کشید. از کسی چشم‌داشتی نمی‌داشت. از آن مسیر فکری که برای خود تعریف کرده بود، عدول نمی‌کرد و گامی استوار داشت.

اصلاحات به معنای واقعی و دور از جنجال‌های سیاسی از دغدغه‌های دائمش بود. سال‌هایی که مسئولیت آموزش‌وپرورش استان یزد را عهده‌دار بود، سرمشقی برای آموزگاران به شمار می‌رفت و همگان را راضی نگه داشت. صادقانه در عرصه آموزش‌وپرورش گام برداشت. در نشست‌های قرآنی که چهارشنبه‌شب‌ها با حضور برخی نخبگان یزد سال‌هاست برگزار می‌شود‌ و حقیر اگر یزد باشم افتخار شرکت پیدا می‌کنم، مرحوم سلطان‌زاده برای فهم بیشتر قرآن همواره حضور داشت و گاه نکته‌های تفسیری لازم را متذکر می‌شد.

دریغا که چنین شایستگانی از میان ما رخت بر‌بندند و‌ گرد قافله عمرشان زود از ما دور شود.

چند ماه پیش در یکی از نشست‌های قرآنی، پیشنهادی برای بزرگداشت این فرزانه‌مرد و این انسان فهیم با‌اخلاص دادم که امیدوارم دوستان، پس از پروازش از این خاکدان، این بزرگداشت را جدی بگیرند تا نام نیکش بیشتر در یادها و راه‌ها بماند و نسل سرگشته امروز با نگاه و شناخت چنین اسوه‌هایی هویت گم‌شده خود را تا حدودی باز‌یابد.

در آخر او (ره) مصداق این بیت حافظ بود:

چنان بزی که اگر خاک ره شوی کس را/

غبار خاطری از ره‌گذار ما نرسد

دریغ قافله عمر کان چنان رفتند/

که گردشان به هوای دیار ما نرسد

 

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *