عصر ایران؛ مهرداد خدیر- همین ابتدا بگویم که نه تنها علاقه‌ای به علیرضا زاکانی شهردار کنونی تهران ندارم که تغییر او را هر گاه رخ دهد خصوصاً بعد از روی کار آمدن دولت مسعود پزشکیان خبر خوبی می‌دانم چرا که به نظر می‌رسد انگیزه‌های او که در واقع به ریاست جمهوری می‌اندیشید تقریباً از میان رفته و تصویر علیرضا زاکانی برای مردم به جای آن که یادآور شهرداری تهران باشد وعده‌های پوچ و ادعاهای پوک و رفتارهای بسیار سخیف را در مناظره‌های انتخابات ریاست جمهوری در ذهن تداعی می‌کند.

   اما شهرداری تهران که مساوی با علیرضا زاکانی نیست چندان که بر این منصب غلامحسین کرباسچی و محمد باقر قالیباف هم نشسته بودند. 

   این مقدمه برای آن بود که از یکی از تابلوهای تبلیغاتی سیاسی یا ایدیولوژیک بگویم که متفاوت و در واقع به یاد ماندنی و هوش‌مندانه است.

    در صدر این تابلو از تولد 60 هزار کودک در غزه بعد از هفتم اکتبر خبر داده شده و در بطن و متن آن هم این شعار نشسته و نقش بسته است: چشم تاریخ به گهوارۀ موساست هنوز 

     مضمون آن از حیث توجه به کودک و اشاره به موسای پیامبر جالب است و این که گهوارۀ او به نیل سپرده شد و سر از دربار فرعون مصر درآورد و در همین دربار بالید و بعد از قتلی که در جوانی غیر عمد مرتکب شد با خداوند و در کلام یهودیان «یهوه» در کوه طور هم سخن شد. 

      البته می‌دانیم موسی پیروان خود را از نیل عبور داد و به سرزمین کنعان رساند و اسراییلی‌ها با ادعای احیای همان کنعان باستانی در این چند دهه دست به این همه جنایت زده‌اند. ادعایی که اگر راست باشد مثل این است که پارسیان هند به اعتبار این که هزاران سال قبل ساکن ایران بودند بخواهند ایران را بعد هزاره‌ها در کنترل خود درآورند! ( یکی از استدلالات مقاله مشهور عبدالرحمان فرامرزی سردبیر کیهان پیش از انقلاب در رد توجیهات تاریخی اسراییل: من از تکرار تاریخ می‌ترسم)

  این که در این تابلو از تمثیل موسی به عکس تبلیغات اسراییل حول نام این پیامبر و علیه خودشان استفاده شده و موسی را نه به عنوان نجات دهندۀ بنی‌اسراییل (فرزندان یعقوب) که ناجی خاورمیانه از دست اسراییل مدعی پیروی از آن پیامبرحضرت معرفی کنند مضمونی قابل تأمل است.

چشم تاریخ به گهوارۀ موساست هنوز...

  “چشم تاریخ به گهوارۀ موساست هنوز ” یعنی هر یک از این کودکان تازه به دنیا آمده در غزه می‌توانند در آینده به موسایی بدل شوند که فرزندان یعقوب یا بنی‌اسراییل را از مصر به سوی کنعان هدایت کرد و البته حکومت او دیری نپایید.

  در نگاه اول پارادوکسیکال است چون یهودیان خود مدعای پیروی از موسی علیه‌السلام را دارند اما با این شعار این حربه از آنان گرفته می شود چرا که به نام پیروان موسی دست به کشتار زده‌اند در حالی که یکی از 10 فرمان موسی این است که “قتل نکن” و در فرمانی دیگر: “نام خدا را بیهوده بر زبان نیاور” حال آن که هم قتل می‌کنند هم نام خدا را بیهوده و به قصد کشتن انسان‌های بی‌گناه خاصه زنان و کودکان بر زبان می آورند.

  نام هیچ پیامبری به اندازه حضرت موسی در قرآن نیامده ( 136 بار) و بارها و بارها و گاه حتی به تکرار به داستان‌های او در سوره‌های گوناگون اشاره شده است.

  از این رو به صهیونی‌ها نمی توان به چشم پیروان موسای پیامبر نگریست و کوتاه این که انگار خود موسی باید بیاید و منطقه را از دست مدعیان پیروی از خود نجات دهد چندان که فرزندان یعقوب را از دست فرعون که اکنون نتانیاهو آن سو نشسته و چون نام جنگ جاری را از «شمشیرهای آهنین» به «جنگ رستاخیز» تغییر داده و بر آن است مفاهیم دینی و آخرالزمانی بر آن بار کند این شعار جالب است.

  باری، غرض این بود که نقد به شهرداریِ زاکانی و تابلوهای تبلیغاتی به جای خود در این یکی ذوقی نهفته است و متفاوت با موارد دیگر است که غالبا از قبل قابل حدس‌اند. 

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *