ساعت 24 – قصه تلخ نامه نویسی‌های غیر کارشناسانه از سوی اعضای مجلس دوازدهم ونیز داستان بر سرزبانها افتاده رفتن محمد رضا فرزین رییس بانک مرکزی از این مقام دستمایه نوشته‌هایی از دکتر محمد طبیبیان شده که درادامه می‌خوانید:

طبیبیان

نمی دانم این خبر صحیح است یا ساختگی، باور کردنی نیست این درجه بی خبری و بی اطلاعی. به امریکا و‌غرب کاری نداشته باشید لا اقل نگاه کنند ببینند دیگران برای کنترل تورم چکار می‌کنند، رفیق گرانقدر روسیه (بد نیست اسنادی که اخیراً در امریکا از طبقه بندی خارج شده مربوط به مذاکرات پوتین و بوش را بخوانند و از دید رفیق به خودشان با خبر شوند) یا چین. یا لا اقل افعانستان، این‌ها برای مبارزه با تورم چکار می‌کنند؟
می‌گویند هرکه ناموخت از گردش روزگار می‌نیاموزد از هیچ اوستاد.   
ساده است نرخ ارز را تورم، افزایش می‌دهد و تحریم. تورم هم ناشی از افزایش حجم نقدینگی کاهش تولید و عرضه کل و نگرانی و انتظارات نامطلوب نسبت به آینده است.

این دو هم مربوط به سیاست‌های خارجی و داخلی آسیب رسان است. نمی خواهند دست پخت مجموعه را بپذیرند، سرشان را به یک طرف دیگر بر می‌گردانند. اگر مطلب نقل شده در مورد نامه صحیح است، این صد و شصت و پنج نفر امضا کننده اکثریت هستند متن نامه هشتاد اقتصاد دان اسلامی را با قدرت قانون کنند و ابلاغ و اجرا. چرا نمی کنند معطلی برای چیست؟؟؟

تغییر پارادایم
اخیراً در خبر ها هست که فشار برای تغییر آقای فرزین از بانک مرکزی افزایش یافته. ایشان از اول هم گزینه مناسبی نبود مثل بسیاری دیگر که به این پست گماشته شده‌اند، مدیریت قابل توجهی هم نداشته است. اما انصافاً شرایط موجود تقصیر ایشان نیست.

تقصیر چه فرد یا مجموعه‌ای است؟ همان‌ها که تحریم را نعمت می‌دانند و برایشان هم نعمت بوده است درحالی که برای کشور فاجعه است. و همانهایی که یک رییس جمهور رام دارند که نمی‌گذارند لا اقل در حد مینی مالیستی هم کار بکند.   
این فدوی هم بر خلاف میل،گاهی در مورد شرایط فکر می‌کنم. هر کسی جای ایشان قرار گیرد (صحبت از مقام جویان متعددی است) سه حالت دارد.
۱- یا نمی داند اوضاع چگونه است.
۲- یا نمی داند اگر انتشتین دوران هم باشدکاری از دستش ساخته نیست.  
۳- یا بسیار از خود گذشته و شیفته خدمت است یا مقام.
چه‌کار باید کرد؟ نامه اساتید دانشگاه که بعد از جنگ ۱۲ روزه نوشته شد را بیاد دارید؟ چاره کار همان نکات است، تغییر پارادایم اساسی! فرصت را از دست ندهید همان تغییر پارادایم اساسی کلید کار است.

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *