به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، هشدارهای اخیر سازمان هواشناسی از احتمال وقوع بارشهای شدید و در پی آن، سیلاب در نوار جنوبی کشور حکایت دارد؛ هشداری که با توجه به تجربههای گذشته، نمیتوان آن را ساده یا تکراری تلقی کرد. استانهای مختلف کشور در چند سال اخیر بارها شاهد وقوع سیلابهای ناگهانی و مخرب بوده؛ حوادثی که با وجود اعلام هشدارهای رسمی، بهدلیل نبود آمادگی کافی، خسارات گسترده جانی و مالی بهجا گذاشته است.
درهمین رابطه امینحسین نقشینه، کارشناس سازمان هواشناسی کشور نیز با اشاره به صدور پیاپی هشدارهای هواشناسی نسبت به تشدید بارشها به مهر گفته تا روز جمعه ۲۸استان کشور شاهد بارش شدید باران، کولاک و برف و افت محسوس دما خواهند بود. در این میان آنچه بیش از همه باعث وقوع سیلابهای مخرب در کشور شده، تغییرات اقلیمی است؛ مرور تجربه سیلابهای گذشته نشان میدهد که فاصله میان هشدار تا اقدام مؤثر همچنان یکی از نقاط ضعف مدیریت بحران در کشور است. در موارد متعددی، هشدارهای هواشناسی بهموقع صادر شده اما اقدامات پیشگیرانه، تخلیه مناطق پرخطر، بازگشایی مسیر آبراهها و محدودسازی تردد در مناطق حادثهخیز یا بهدرستی انجام نشده یا با تأخیر همراه بوده است. نتیجه این تعلل، جانباختن شهروندان، تخریب منازل، از بین رفتن زیرساختها و تحمیل خسارات سنگین به معیشت مردم بوده است. در شرایط فعلی، آمادگی همهجانبه دستگاههای اجرایی و مشارکت جدی مردم، ضرورتی انکارناپذیر است.
اسماعیل نجار، رئیس پیشین سازمان مدیریت بحران کشور و مدرس مدیریت بحران در اینخصوص میگوید: «ایران با حدود ۱۴۰ هزار کیلومتر رودخانه، یکی از کشورهایی است که بخش قابلتوجهی از مراکز جمعیتی آن در مجاورت بسترهای رودخانهای شکل گرفته است. نزدیک به ۷۰ هزار کیلومتر از این رودخانهها از شهرها و مناطق مسکونی عبور میکند اما تاکنون تنها حدود ۱۰ هزار کیلومتر از این مسیرها ساماندهی شده است. این به معنای آن است که بخش عمدهای از رودخانههای عبوری از مراکز جمعیتی، همچنان در برابر سیلابهای شدید آمادگی لازم را ندارند.»
پیچیدگی شرایط با تغییرات اقلیمی
در سالهای گذشته، علاوه بر کمبود اقدامات پیشگیرانه، در بسیاری از شهرها شاهد دستکاری بستر رودخانهها بودهایم؛ از احداث جاده و خیابان گرفته تا ایجاد فضاهای تفریحی در حریم رودخانه. شهرهایی مانند دزفول، قم و اهواز ازجمله نمونههایی هستند که در آنها بستر طبیعی رودخانهها دستخوش تغییر شده است؛مداخلاتی که میتواند در سیلابهای سنگین، خسارات جدی بههمراه داشته باشد. نجار در اینباره عنوان میکند: «تجربه تلخ سیلابهای سال۱۳۹۸هنوز از حافظه عمومی پاک نشده است؛ بهویژه سیلاب کمسابقه پلدختر با دوره بازگشت هزارساله که خسارات گستردهای برجای گذاشت. با توجه به این تجربیات، لازم است دستگاههای اجرایی و مدیریت بحران آمادگی لازم را داشته باشند. اعلام آمادهباش از سوی سازمان مدیریت بحران کشور، اقدامی مثبت ارزیابی میشود اما نقش مردم نیز در کاهش خسارات حیاتی است.»
کارشناسان هشدار میدهند که بیتوجهی به توصیههای ایمنی، بهویژه در زمان مسدود شدن جادهها، میتواند به حوادث جبرانناپذیر منجر شود. در بسیاری از موارد، رانندگانی که به هشدار مأموران توجه نکردهاند، نه فقط خودروی خود، بلکه جانشان را نیز از دست دادهاند. توقف چندساعته در مسیر، هرچند دشوار، بهمراتب کمهزینهتر از گرفتار شدن در سیلاب است. از سوی دیگر، اتراق در حریم رودخانهها، بهخصوص در روزهای تعطیل همچنان یکی از رفتارهای پرخطر رایج است؛ اقدامی که هم برای افراد و خانوادهها خطرآفرین است و هم بار سنگینی بر دوش نیروهای امداد و نجات میگذارد. رعایت این اصول ساده میتواند مانع از بروز بسیاری از حوادث شود. به گفته رئیس پیشین سازمان مدیریت بحران کشور در کنار این عوامل، تغییرات اقلیمی نیز شرایط را پیچیدهتر کرده است. تغییر در الگوی بارش، جابهجایی زمان بارندگیها و وقوع بارشهای شدید و ناگهانی، حتی در استانهایی که سابقه برف سنگین نداشتهاند مانند گیلان و مازندران، نشان میدهد که اقلیم کشور وارد مرحلهای جدید شده است. دورههای طولانی خشکسالی نیز باعث کاهش نفوذپذیری خاک شده و در نتیجه، حجم روانآب و احتمال وقوع سیلاب را افزایش داده است.
سیلاب؛ حادثهای غیرقابلجلوگیری
سیلاب بهعنوان یکی از مخاطرات طبیعی، پدیدهای نیست که بتوان بهطور کامل از وقوع آن جلوگیری کرد اما به گفته این مدرس مدیریت بحران، «میتوان با مجموعهای از اقدامات پیشگیرانه، خسارات آن را به حداقل رساند؛ اقداماتی مانند آبخیزداری، آبخوانداری، لایروبی رودخانهها و پاکسازی مسیرهای عبور آب، بهویژه در محدودههای جمعیتی، ازجمله راهکارهای مؤثر در کاهش شدت سیلابها بهشمار میرود. با این حال تجربههای تلخ گذشته نشان میدهد که بیتوجهی به اصول فنی و ایمنی، میتواند سیلاب را به بحرانی مرگبار تبدیل کند. نمونه بارز آن، حادثه سیلاب شیراز در سال ۱۳۹۸ است؛ حادثهای که به جان باختن حدود ۲۱ نفر از هموطنان انجامید. در این واقعه، بستن مسیر رودخانه و اجرای سازههایی که تناسبی با بارشهای سیلآسا نداشت، نقش تعیینکنندهای در افزایش خسارات ایفا کرد.» کارشناسان این حوزه، معتقدند پرسش اصلی اینجاست که چرا در زمان طراحی و اجرا، نظارت مؤثر صورت نگرفت و چرا پروژهای که بعدها عامل حادثه شناخته شد، در زمان بهرهبرداری مورد قدردانی قرار گرفت. به باور آنان، اگر قصور یا ترک فعل دستگاهی محرز است، باید در مرحله آمادگی و پیشگیری مورد رسیدگی قرار گیرد، نه سالها پس از وقوع بحران. برخورد با مقصران، اگر قرار است اثربخش باشد، باید پیش از حادثه انجام شود، نه زمانی که جان انسانها از دست رفته است.
نجار ادامه میدهد: «در زمان وقوع حادثه اما اولویتها تغییر میکند. حفظ آرامش متولیان و مسئولان، یکی از مهمترین الزامات مدیریت بحران است. تصمیمگیری صحیح در شرایط بحرانی، تنها در فضایی آرام و بهدور از تنش امکانپذیر است. ایجاد فشار روانی، طرح پرسشهای تنشزا و برهمزدن تمرکز مسئولان مربوط، میتواند روند امدادرسانی را مختل کند.» آنطور که رئیس پیشین سازمان مدیریت بحران کشور میگوید، حفظ آرامش حادثهدیدگان و افکار عمومی نیز نقشی کلیدی در عبور از بحران دارد. پس از عبور از شرایط اضطراری، زمان پاسخگویی فرا میرسد. در این مرحله، هرگونه قصور، کوتاهی یا تخلف باید بدون اغماض بررسی و با آن برخورد شود. اما در لحظه بحران، همه دستگاهها و نهادها باید بر یک هدف مشترک متمرکز باشند؛ نجات جان مردم و مدیریت عقلانی حادثه. در این میان، ساختار مدیریت بحران کشور نیز نیازمند شفافسازی است.
سازمان مدیریت بحران کشور، نهادی سیاستگذار، هماهنگکننده و ناظر است و اساسا نقش عملیاتی ندارد. طبق قانون، تمامی دستگاههای اجرایی کشور در زمان وقوع حادثه، متناسب با وظایف ذاتی خود مسئولیت دارند. متولی اصلی رودخانهها و موضوع سیلاب در کشور، وزارت نیرو است و در محدودههای شهری، شهرداریها نیز نقش دارند. با اینحال، اختلافنظر میان دستگاهها، بهویژه بین وزارت نیرو و شهرداریها، یکی از چالشهای جدی مدیریت سیلاب بهشمار میرود. به گفته او در برخی موارد، مسئولیت رودخانهها در زمان عادی متوجه وزارت نیرو دانسته میشود اما در زمان بحران، این مسئولیت به شهرداریها منتقل میشود.این دوگانگی وابهام در قوانین و بخشنامهها، باعث میشود مسئولیتپذیری کمرنگ شود. بنابراین در موضوع سیلاب هیچ دستگاهی نمیتواند خود را مبرا از مسئولیت بداند. مدیریت مؤثر این بحران طبیعی، نیازمند هماهنگی، شفافیت قانونی و پاسخگویی همه نهادهای مرتبط است.
source