1
در دوردستترین نقطههای زمین، جایی که خانه از دسترس خارج میشود و ارتباط با جهان بیرون تقریباً قطع است، گروهی کوچک از اعضای ایستگاه تحقیقاتی روترا در بریتیش آنتارکتیک سروِی، ناخواسته یک آزمایش طبیعی درباره اینکه چگونه انزوا میتواند گفتار و زبان انسان را تغییر دهد، رقم زدند.
در طول شش ماه زمستان، یازده داوطلب بارها مجموعهای از کلمات روزمره را ضبط کردند. تا پایان فصل، انگلیسی آنان تغییر کرده بود؛ تغییری ظریف اما قابل اندازهگیری که نشان میداد گفتار چگونه و با چه سرعتی در یک اجتماع کوچک، دستخوش تحول میشود.
این پژوهش توسط جاناتان هرینگتون، استاد آواشناسی در دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ (LMU)، رهبری شد. تمرکز تحقیقات او بر این است که چگونه گفتوگوی روزمره میتواند به تدریج، الگوهای آوایی را در جوامع واقعی جابهجا کند.
چگونه گفتار در انزوا تغییر میکند
از میان تیم بزرگتر ۲۶ نفره، یک گروه اصلی در زمستان ۲۰۱۸ چندین بار نمونههای صوتی ارائه دادند. آنان پیش از اعزام، یک ضبط پایه انجام دادند، سپس در چهار نوبت تقریباً با فاصله شش هفتهای نمونههای جدید ارائه کردند.
هر جلسه حدود ده دقیقه طول میکشید و شامل فهرستی ثابت از ۲۹ کلمه رایج بود. این ساختار کنترلشده باعث شد تمرکز اندازهگیریها فقط روی تغییرات واقعی و طبیعی گفتار باشد.
واضحترین تغییر، پدیده Fronting یا حرکت جلوتر محل قرارگیری زبان هنگام تولید مصوتها بود. الگوهای کوچک دیگری نیز در میان مصوتها ظاهر شد، در نتیجه گروه به سمت یک سبک گفتاری مشترک پیش رفت.
یکی از دستههای هدف، دیفتونگها (مصوتهای ترکیبی) بود؛ آواهایی که بین دو وضعیت حرکتی حرکت میکنند. ردیابی تغییرات آنان نشان داد تحول گفتار، سرگردان و تصادفی نیست بلکه روندی منسجم و مشترک میان اعضای گروه است.
پیگیری اثرات انزوا بر گفتار
تحلیلگران برای سنجش تغییرات، از فرمنتها استفاده کردند؛ قلههای فرکانسی که کیفیت مصوتها را تعریف میکنند. این اثرانگشتهای صوتی قادرند تغییراتی را نشان دهند که برای گوش انسان، کاملاً نامحسوس هستند.
ضبط پایه در سپتامبر ۲۰۱۷ انجام شد و جلسات زمستانی از مارس تا آگوست ۲۰۱۸ ادامه یافت. این بازه زمانی به تیم اجازه داد تغییرات را در طول تنها یک فصل، لحظهبهلحظه رصد کنند.
تیم تحقیقاتی این نمونهها را با یک مدل شبیهسازی رایانهای Agent-Based مقایسه کرد. این مدل چندین تغییر را پیشبینی کرده بود که دادههای زمستان بعداً آن را تأیید کردند.
داوطلبان شامل دانشمندان، مهندسان، پزشکان، سرآشپزها و کارکنان پشتیبانی با پسزمینههای زبانی متفاوت بودند. همین تفاوتهای اولیه، محدوده و جهت حرکت مصوتها را تحت تأثیر قرار داد.
### شروع بخش ۲ — ادامه ترجمه کامل
قدرت کشش انزوا بر گفتار انسان
وقتی انسانها ماهها کنار یکدیگر زندگی میکنند، معمولاً بدون اینکه آگاه باشند، گفتارشان به سمت هماهنگی بیشتر متمایل میشود. در گروههای کوچک و کاملاً جدا از جهان بیرون، این نیرو شدیدتر میشود و بسیار سریعتر عمل میکند.
هرینگتون میگوید: «این تفاوتها را به سختی میتوان با گوش معمولی شنید». اما اندازهگیریهای دقیق آکوستیک، الگوهایی را ثبت کردند که در مکالمات روزمره قابل تشخیص نبودند.
در حالی که بزرگسالان معمولاً ظرف چند ماه لهجه خود را به طور بنیادی تغییر نمیدهند، همین تغییرات کوچک مسیر آینده را نشان میدهند. اگر کودکان این الگوهای جدید را در طول زمان بیاموزند، میتوانند آن را به یک استاندارد محلی پایدار تبدیل کنند.
گفتار از طریق قرار گرفتن تکراری در معرض الگوهای شنیداری، بهروزرسانی میشود. هر مکالمه، لایه جدیدی به الگوهای پیشین اضافه میکند. در یک ایستگاه کاملاً جدا از جهان، این لایهها انباشته میشوند و سرعت تغییر را افزایش میدهند.
وقتی انزوا، کلمات تازه میسازد
در کنار تغییرات آوایی، اعضای زمستانی یک فرهنگ واژگان کوچک و اختصاصی ساختند؛ اصطلاحاتی که فقط روی یخ معنا داشتند.
- آسمان صاف صبحگاهی → «Dingle day»
- زمان استراحت و قهوه → «Smoko»
- شب فیلم → اصطلاح طنزآمیز «Fox hat»
هر واژه حامل یک خاطره مشترک بود؛ شورتکدی برای روزمرگیهایشان در آن محیط منزوی. زبان فقط ابزار ارتباط نیست بلکه ابزار هویتسازی نیز هست. این کلمات تازه، شوخیهای درونی را به نشانهای از تعلق تبدیل کردند؛ اینکه چه کسی «عضو تیم» محسوب میشود و چه کسی نه.
در چنین محیطهایی، خلق واژگان جدید یک راه بازپسگیری کنترل از محیطی است که تقریباً همه چیز در آن توسط طبیعت سرد و خشن دیکته میشود.
چگونه مکان، انسان را شکل میدهد
در ایستگاه روترا، بزرگترین پایگاه بریتانیا در جزیره آدلاید، زمستان ماههایی بدون پرواز و بدون تماس دریایی به همراه دارد. در این دوره، افراد کاملاً به یکدیگر وابستهاند؛ چه برای کار، چه امنیت و چه حفظ روحیه.
از سال ۲۰۱۵، تحلیلهای ماهوارهای افزایش شوری سطحی و کاهش یخهای دریایی جنوبگان را نشان دادهاند. اما حتی با این تغییرات، زمستان همچنان به معنای ماهها زندگی با یک مجموعه ثابت و کوچک از صداها است.
روتین روزانه شامل وعدههای غذایی مشترک، فعالیتهای آزمایشگاهی، نگهداری تجهیزات و جلسههای هماهنگی است که ساختار روز را میسازند. همین تعاملهای تکرارشونده، فرصتهای زیادی برای شنیدهشدن و تکرار تلفظهای تازه فراهم میکند.
### بخش ۳ — ادامه ترجمه
نقش محیط کاری در همگرایی گفتار
تماسهای رادیویی و بررسیهای ایمنی در ایستگاه، به گفتار شفاف و تشخیص سریع نامها و شمارهها وابسته است. در چنین شرایطی، همگرایی تدریجی در الگوی گفتار نهتنها طبیعی است بلکه میتواند کاملاً کاربردی باشد.
در محیطهای دورافتاده، هر گفتوگو فرصتی برای هماهنگی بیشتر در تلفظ ایجاد میکند. همین تراکم ارتباطات روزمره، تغییرات کوچک را به سمت یک جهت مشترک سوق میدهد.
چرا تغییرات گفتاری اهمیت دارند
اعضای زمستانی یک فرصت منحصربهفرد برای مشاهده تغییر لهجه در بزرگسالان، آن هم در زمان واقعی فراهم کردند. این تغییرات کوچک بهظاهر پراکنده نیستند بلکه الگوهایی منسجم و پیوسته را دنبال میکنند.
معمولاً ایجاد یک لهجه جدید نسلها طول میکشد، زیرا کودکان الگوهای ورودی را پردازش و سپس تثبیت میکنند. این مطالعه نشان میدهد که قدمهای اولیه شکلگیری یک لهجه حتی در بزرگسالان نیز قابل مشاهده است، اگر جامعه کافی و پایدار باشد.
نیروهای مشابه در محلههای پرجمعیت، خوابگاههای دانشگاهی و سفرهای طولانی نیز عمل میکنند. مواد اولیه تغییر لهجه همیشه یکساناند: زمان، تماس اجتماعی و بازخورد مستمر.
اگر روزی انسانها سالها در ایستگاههای فضایی دورافتاده یا پایگاههای سیارهای زندگی کنند، همان نیروها زبان آنان را نیز شکل خواهد داد. فیزیک مصوتها تغییر نمیکند اما میزان و نوع صداهایی که میشنویم همیشه عامل تعیینکننده است.
نتایج این مطالعه در نشریه Journal of the Acoustical Society of America منتشر شده است.
source