الهام بهروزی- ابراهیم قیصری، استاد دانشگاه، ادیب و حافظپژوه، کتابخانه شخصی خود را که حاصل دههها عشق، ذوق و کنش ادبی و رهنوردیهای ادیبانه و عالمانه اوست، به مردمان ادبشناس و فرهنگدوست شهرستان «جم» در استان بوشهر اهدا کرد. او این تصمیم را در پی سفری که سال گذشته به این شهرستان داشت و بهدلیل شناخت و علاقه به محمد ولیزاده، روزنامهنگار و ناشر باتجربه جنوبی که خود از اهالی جم است، گرفت و این بذل فرهنگی را با همکاری همین چهره ادبی جنوبی و شورا و شهرداری این شهر شامگاه پنجشنبه (یکم آبان) در آیینی باشکوه با حضور چهرههای ادبی کشوری و منطقهای معنا بخشید.
کتابخانه اهدایی ابراهیم قیصری مشتمل بر ۱۰ هزار جلد کتاب نفیس در حوزه ادبیات و فرهنگ و تاریخ ایران و عرفان بهویژه حافظشناسی و تالیفات خود او بود که بهطور موقت در کتابخانه عمومی شهید فکری جم جانمایی شد تا پس از ساخت کتابخانه عمومی «حافظ» به کتابخانه اختصاصی این حافظپژوه نامآشنای جنوبی تبدیل شود.
قیصری زندگیاش را برای حافظ گذاشت
محمدجعفر یاحقی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با تحسین اقدام ابراهیم قیصری، تأکید کرد: «این کتابخانه گوهر گرانبها و غنیمتی برای مردم جم است. بیشک قیصری با این کار سترگ تا قرنها در این شهر امتداد مییابد». یاحقی در آیین بزرگداشت ابراهیم قیصری با اشاره به آشنایی ۵۹ ساله خود با این حافظپژوه جنوبی گفت: «من از زمان دانشآموزی با ایشان آشنا شدم؛ درست همان زمان که ولع خواندن ادبیات را داشتم و دانشگاه ادبیات را مکانی مقدس میدانستم، در کتابخانه دانشگاه با دو چشم آشنا مواجه شدم که بعدها دوست و راهنمای من در فیشبرداری و یافتن منابع اصیل ادبی شد. او کسی جز ابراهیم قیصری نیست».
یاحقی به دوران شاگردی خودش و قیصری در محضر درس دکتر رجاییبخارایی نیز اشاره کرد و گفت: «ما نیز مانند بسیاری از افراد دیگر با دیدن ذوق ادبی دکتر رجایی به ادبیات جذب شدیم. بهجرات میگویم، امروز عظمتی که در رفتار قیصری مشاهده میشود، تحت تأثیر عرفان دکتر رجایی و اشعار عرفان حافظ معنا و مفهوم زندگی قیصری را متحول کرد. اغراق نیست اگر بگویم همانطور که فردوسی همه زندگیاش را برای شاهنامه گذاشت تا جایی که به نان شب محتاج شد، قیصری هم زندگیاش را برای حافظ گذاشت».
یاحقی معتقد است اگر امروز ابراهیم قیصری جزء پنج حافظپژوه برجسته ایران است، به دلیل این است که همچنان روحش با حافظ و عرفان مأنوس است و به کارش عشق و علاقه دارد. یاحقی به اجحاف و بیمهری که پس از انقلاب بر این استاد در دانشگاه اهواز رفت، اشاره کرد و گفت: «این بیتوجهیها بهشدت روح استاد را رنجاند اما امروز مردم و مسئولان شهر جم با استقبالی که از او کردند، همه این خستگیهای روحی را از خاطر و وجود ابراهیم قیصری زدودند».
یاحقی در ادامه به نام «جم» اشاره کرد و گفت: «با وجود مطالعات متعددی که در حوزه جغرافیای ادبی داشتم، اما متأسفانه تا پیش از این با نام این شهر بیگانه بودم و خیلی خرسندم که آیین بزرگداشت ابراهیم قیصری نهتنها باعث شد که با این نام، بلکه با این شهر و مردم ادبشناسش آشنا شوم و حضورم در این شهر موجب شد که ناخواسته ذهنم به جمشید و جامجم هدایت شود».
تأکید یاحقی بر این نکته بود که اهدای کتابخانه شخصی استاد به مردم جم، معادلی است برای وقف عمر؛ اقدامی که به گمان او، روح و اندیشه قیصری را برای قرون متمادی در کالبد جغرافیای فرهنگی آن شهر جاری خواهد ساخت.
زبان فارسی صورت هویت ملی ما است
اصغر دادبه، مدیر گروه ادبیات دائرةالمعارف بزرگ اسلامی که دیگر سخنران آیین نکوداشت ابراهیم قیصری بود گفت: «دو ادیب گفتهاند حافظ، فردوسی دیگری است و دیوان حافظ، شاهنامه دیگری است که گفتهای بسیار صحیح است؛ یکی اسلامیندوشن است و دیگری علامه قزوینی. با وجود اینکه نوگرایان و کهنهگرایان علیه غزل بسیار حرف زدهاند، اما غزل استوار ایستاده است؛ چراکه غزل محصول عاطفه و عشق انسان است؛ از همین رو همیشه دلپذیر است». دادبه سپس با اشاره به نقش حافظ و سعدی در جامعیت زبان فارسی گفت: «ادبیات بدون فلسفه جامعیت پیدا نمیکند و اگر امروز ادبیات ایران زنده است، بهدلیل این است که جامعیت خود را از دست نداد و از قرن پنجم به درون همه دانشها راه یافت. این در حالی است که غرب با جدا کردن فلسفه از علم و سایر رشتهها جامعیتش را از دست داد و هماینک در حال بازتعریف فلسفهای غیر از فلسفه واقعی برای بخشها و رشتههای دیگر است تا جامعیت از دست رفته را بازیابی کند».
دادبه تأکید کرد: «به عقیده من، هویت ملی بهمثابه مادهای است مبهم بهمانند همه مادههای دیگر که به صورت نیاز دارد تا معنا پیدا کند و زبان فارسی صورت این ماده است. بیشک ما با زبان فارسی میتوانیم از هویت ملی خودمان دفاع کنیم».
دادبه با اشاره به اینکه متأسفانه امروز زبان فارسی از سوی جریانهایی هم در داخل و هم در خارج کشور در تهدید جدی قرار دارد افزود: «یک نویسنده صهیونیستی مدعی شده که اگر میخواهید ایران را نابود کنید، کاری کنید که کودکان ایرانی با شاهنامه فردوسی و آثار حافظ، سعدی، مولوی و… آشنا نشوند. با این کار به بهترین شکل میتوان ایران را نابود کرد. حال اگر شما نمیخواهید که هویت ملی خود را از دست بدهید، پس کودکان خود را با شاهنامه، گلستان و دیوان حافظ آشنا کنید. روزی سه یا چهار دقیقه با بچههای خودتان گلستان، شاهنامه، حافظ، مثنوی معنوی بخوانید. شما وقتی دیوان حافظ را میخوانید، ایران را در جزءجزء آن میبینید؛ پس تلاش کنید تا فرزندانتان با متون ادبی ایرانی خو بگیرند و هویت ملی خود را بازیابند».
چراغ راهی برای حافظشناسی
در بخش بعدی این مراسم، ابراهیم قیصری که بهگواه دوستان و نزدیکانش از عرفانپژوهان و حافظشناسان بزرگ ایران است، با اشاره نقش و جایگاه حافظ در عرفان ایرانی گفت: «حافظ در لباس عرفان خدمت بزرگی به ایران کرد که هیچکس نمیتواند منکر آن شود». وی سپس درباره تصمیم فرهنگی اهدای کتابخانهاش بیان کرد: «همه آنچه در طول سالها در من خالی شده بود، در این دو روز اهالی جم با مهر و محبت و میزبانی پرشورشان در من پر و سرریز کردند. امید که این کتابخانه چراغ راهی برای مردمان و آیندگان این شهر در حوزه دانش و ادب و حافظشناسی قرار گیرد».
در سایه سرو سخن
در بخش دیگر این مراسم نوبت به محمد ولیزاده و رونمایی از اثر وی درباره ابراهیم قیصری رسید؛ اثری با عنوان «در سایه سرو سخن» که به گفته ولیزاده پس از جنگ 12 روزه و در طول دو یا سه ماه بهصورت فشرده در 524 صفحه تنظیم و تدوین شده است. محمد ولیزاده در خصوص این جشننامه گفت: «این اثر را خیلی دوست دارم، چون با عشق و بهدور از شیوههایی که در سالهای اخیر در کتابسازی باب شده و بر همان اساس کارهای سابقم نوشتم که آثاری درباره منوچهر آتشی، اکبر رادی، عباس کیارستمی، عزتالله انتظامی، همایون شهنواز و… پدید آورده بودم».
این جشننامه در هشت فصل نوشته شده: فصل اول، گفتوگوی مفصل با ابراهیم قیصری حول 9 دهه زندگی و زمانه و آموزگاری او است. فصلهای بعدی نیز شامل «استاد ابراهیم قیصری به روایت دیگران» (شامل 40 مقاله)، چند نقد و مقاله از ابراهیم قیصری، نقدهایی بر چند کتاب ابراهیم قیصری، 10 نامه از غلامحسین یوسفی به ابراهیم قیصری، 10 شعر منتشرنشده از استاد ابراهیم قیصری است.
source