به گزارش گروه رسانهای شرق،
فضای افکار عمومی در اغلب جوامع میل دارد به مسائل آسان بپردازد تا از پیچ و خم تحلیل و بررسی مسائل سخت بگریزد. این طبیعی است، اما آنچه غیرطبیعی است، آن است که گاهی روشنفکران و فرهیختگان هم بر این سبیل سیر میکنند.
مسئله حضور و فعالیت شهروندان افغانستانی در ایران یکی از مسائل سخت و پیچیده فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که اخیرا ابعاد امنیتی هم پیدا کرده است. وجود این برادران و خواهران همزبان ما در ایران موجب فراهمشدن فرصتهای متنوع برای توسعه کشور و بسط نفوذ ایران در منطقه است. در عین حال، در صورت عدم ساماندهی مناسب مسئله، همین امر میتواند بسترساز برخی از تهدیدها شود.
ضروری است در کشور دستگاهی کاملا تخصصی در زمینه امور مهاجران وجود مقتدرانه و قانونمند داشته باشد تا از اعمال سلیقههای موردی جلوگیری شود. گویا اخیرا دولت در این مورد لایحهای به مجلس داده است که امیدوارم هرچه زودتر شکل اجرائی به خود بگیرد. سوءاستفاده دشمن صهیونیست از حضور لجامگسیخته مهاجران غیرقانونی باعث شد اخبار ناخوشایندی از نقش آنان در حوادث جنگ ۱۲روزه شنیده شود. اکنون اخبار حاکی از آن است که مسئولان کشور روند بازگرداندن مهاجران غیرقانونی به کشورشان را شدت بخشیدهاند.
این سوی سخت و جدی ماجراست، اما معمولا در کنار یک مسئله سخت و پیچیده، حواشی و قابهایی از مسائل احساسی و دمدستی سربرمیآورند که گاه متأسفانه موج فرهنگی و رسانهای پیدا میکنند. مثلا وقوع یک جرم یا خلاف توسط برخی اتباع افغانستانی از یک سو، و اجحاف و رفتار خشن نسبت به آنها توسط بعضی از شهروندان و در موارد محدودی مأموران از سوی دیگر، ناگهان بر مسائل اصولی و پیچیده موجود سایه میافکند.
مخالف آن نیستم که این مسائل در جای خود شایان توجهاند و نباید اجازه داد حتی یک مورد رفتار خشن، روان جامعه ایرانی یا میهمانان عزیز افغانستانی را پریشان کند؛ اما یادمان نرود مسئله اصلی بسیار بزرگتر و گستردهتر است. هرگز نباید رویدادهایی با مراتب تکرار اندک بر مسائلی با ابعاد میلیونی سایه افکند. البته گریزی نیست که هر رویداد تلخی پیامدهای خود را در افکار عمومی به همراه دارد. در وهله اول، مسئولان امر باید مراقبت ویژه داشته باشند که حاشیههایی از نوع «قابهای خشن» ایجاد نشود و اگر به هر حال شد، آنچه نباید میشد، با موضعگیری منطقی و مسئولانه نشان دهند اعمال مقتدرانه قانون نیازی به خشونت ندارد.
اما از آن سو، جامعه فرهیخته کشور نیز باید یاد بگیرد که وقتی در ابعاد کلان یک مسئله حضور پیدا نکرده و فاقد تحلیل و دیدگاه معین است، شایسته نیست که در ابعاد خرد آن نیز چندان ورود پرتبوتابی داشته باشد. این نمیشود که جماعت روشنفکر و اهل تحلیل و بررسی تمام کارکردشان دستگذاشتن روی «قابهای خشن و گذرا» باشد و فقط به محکومکردن اموری بپردازند که قضاوت در مورد آنها چندان دشوار نیست. این به نوعی تبعیت کور از امواج رسانهای تلقی میشود. فرهیختگان کشور نباید در چارچوب مسائل آسان و قضاوتهای احساسی زودگذر فضای مجازی اسیر شوند. رسالت اصلی فرهیختگان، برخورد ریشهایتر با مسائل کلان و پیچیده کشور است.
آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.
source