شرق: 20 سال از زخمیشدن فهیم دشتی در حادثه شهادت احمد شاه مسعود گذشت؛ حادثهای که سرانجام در همان منطقه و به دست همفکران همان تروریستها، به کشتهشدن او نیز انجامید. این روزها سومین سالگرد شهادت فهیم دشتی در پنجشیر و بیستوسومین سالگرد شهادت احمد شاه مسعود در تخار افغانستان است. دو شخصیتی که به گفته هادی خانیکی از چریکی به سخنوری و هنر و از هنر و سخنوری به عالم چریکی در رفتوآمد بودند و همین ویژگی آنها را برجسته و ماندگار ساخته است. احمد مسعود نیز گفت: او ازجمله افرادی بود که دو سال پیش از ظهور مجدد طالبان آن را پیشبینی کرده بود و خواستار شکلگیری جبهه متحد مقاومت علیه آن شد.
بهتازگی و به همین مناسبت، برنامهای با همکاری انجمن مطالعات فرهنگی، بنیاد دشتی و مؤسسه فرهنگان در تهران برگزار شد که شامل سخنرانیهای هادی خانیکی، احسان شریعتی، پیام احمد مسعود و سیاره دشتی، همسر فهیم دشتی، بود و جمعی از فعالان مدنی و اجتماعی ایرانی و افغانستانی حضور داشتند.
احمد مسعود با ارسال پیامی صوتی برای این مراسم ضمن تشکر از برگزاری چنین بزرگداشتی در تهران، گفت: یادآوری از چنین رادمردانی که به عهد خود وفا کردند، تا آخرین لحظه در کنار مردم ایستادند و مشعل آزادیخواهی را روشن نگه داشتند، از اهمیت بالایی برخوردار است.
او در ادامه از ژنرال عبدالودود ذره، از فرماندهان ارشد جبهه مقاومت و برادر همسر فهیم دشتی یاد کرد که سه سال پیش هر دو در یک روز به دست طالبان در پنجشیر کشته شدند. احمد مسعود گفت: «این دو عزیز، علاوه بر نسبت خانوادگی که با من داشتند، شخصیتهایی دوستداشتنی، صادق و راستگو بودند. در پنج، شش سال آخر، من به طور مستمر و مداوم با فهیم دشتی کار میکردم. هیچ روزی را به یاد نمیآورم که او خسته، ناامید یا منفعل بوده باشد. هر روزش پر از امید، انگیزه و توکل به خدا بود. احمد مسعود افزود: فهیم تنها یک شخصیت سیاسی و رسانهای نبود؛ او شاعر و ادیب و عارفی دلبسته به خدا بود. آخرین بار که او را در پنجشیر دیدم، فشار نظامی زیادی بر منطقه حاکم بود. شرایط بسیار دشوار بود و احتمال سقوط پنجشیر و کشتهشدن بسیاری از مردم زیاد بود. با این حال، فهیم با روحیهای قوی و امیدی استوار به من گفت: «سختیها و مشکلات زیادی داریم، اما هر اتفاقی که بیفتد، رضای خدا در آن است. مقاومت ما حق است و در راه حق هر اتفاقی بیفتد، باید مقاومت کنیم. یا شهید میشویم یا پیروز؛ هر دو برای من پیروزی است. وقتی این سخنان را شنیدم و ایمان عمیق او را دیدم، گفتم یک مبارز واقعی چنین شخصیتی دارد. او رفت و به حق رسید. امیدوارم که من هم بتوانم راه او را ادامه دهم و دشتیگونه زندگی کنم و در نهایت شهید شوم».هادی خانیکی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، با اشاره به رابعه بلخی، نخستین زن شاعر غزلسرای فارسی در قرنهای سوم و چهارم، گفت: جامعه افغانستان و حتی ایران با این پرسش مواجه است که چگونه زنی چنین در عرصه ادب و هنر و فضای اجتماعی آن روزها ظهور میکند و در محافل ادبی و سخنوری، خودش و احساسات و فکر و اندیشهاش را بیان میکند، اما هزار سال بعد گروه ضد اندیشه و فرهنگ و هنر و ضد زنی مانند طالبان در قدرت مینشیند که زنان حتی نمیتوانند به مدرسه بروند؟ خود او پاسخ این پرسش را چنین میدهد: فرایندهای توسعه، فرایندهای برگشتپذیر هستند و اگر حکمرانی خوب وجود نداشته باشد و نهادها و سازوکار نامناسب و کجکارکرد حاکم باشد، همه دستاوردهای بشری رو به نابودی میرود.
او سپس به فهیم دشتی و احمد شاه مسعود و سبک و روش زندگی آنها اشاره کرد و گفت: از منظر ارتباطی فهم آنها و زندگیشان را باید در رزم و سخنگفتن جستوجو کرد؛ چریکهایی که همزمان صاحب فرهنگ و سخن بودند. احمد شاه مسعود نشان داد که میتوان هم چریک بود و هم اهل ادبیات و هنر. او در پناهگاههای خود کتاب و شعر میخواند و از این تناقض، داستانی ساخت که او و فهیم دشتی را برجسته کرد. احمد شاه مسعود نشان داد میتوان اسلحه به دست و از درهای عمیق و سرد در پنجشیر، در مراکز فرهنگی و هنری ایران و اروپا نفوذ کلام داشت. او در پناهگاههای چریکی خود کتاب و شعر میخواند و ادبیات را ارج مینهاد و درعینحال چریک بود. انگار دو نفر در یک کالبد همزمان میزیستند. به نظر هادی خانیکی، احمد شاه مسعود و فهیم دشتی را باید در این تناقض فهمید و درک کرد که موضوعی جذاب و نیازمند بررسی و مطالعه است، چراکه آنها توانسته بودند فاصله بین حرف و عمل را از بین ببرند؛ مسئلهای که در دنیای امروز نادر است.
او همچنین به موضوع آزادی، فرهنگ و ادبیات بهعنوان محور مشترک ایرانیان و افغانستانیها اشاره کرد و گفت: باید داستان همزبانی و همخونی دو ملت بازخوانی شود. او بر ضرورت تقویت مهارت شنیداری و گفتوگو در جامعه تأکید کرد و اصلاح روایتهای نادرست درباره مهاجران افغانستانی را بر عهده کنشگران مدنی دانست.
خانیکی ضمن اشاره به موضوع پرچالش این روزهای جامعه ایران و مهاجران افغانستانی گفت: مسئله آزادی، فرهنگ و ادبیات و هنر به یک موضوع همسایگی و همزبانی تبدیل شده و باید «ما» ایرانی و «ما» افغانستانی را کنار گذاشت. اخبار جعلی و فضاسازی رسانهای موجب تحرکاتی در اجتماع میشود که آن نیز به نوبه خود بر تصمیمگیریهای دولتی و حکومتی تأثیر میگذارد. باید روایت و داستان افغانستانیهای مهاجر و جامعه ایران را اصلاح و بازخوانی کرد و از نو یک قصه و داستان از همزبانی و همخونی و ریشههای مشترک در تاریخ گذشته و آینده این جغرافیا نوشت. روایت یک امر شنیدنی مبتنی بر گفتوگو است. در ادامه این برنامه، حاضران به تماشای فیلم مستند «راوی» درباره مهاجران افغانستانی به کارگردانی ماریا نیکورز نشستند و گوش به صدای دلنشین و موسیقی و آواز احمدالدین آشکارا، هنرمند افغانستانی، دادند که مورد استقبال زیادی قرار گرفت.
حسین فاضل سانچارکی، معاون پیشین وزارت فرهنگ افغانستان در دوره جمهوریت و از فعالان سیاسی و مطبوعاتی افغانستان، دیگر سخنران این مراسم بود. محور سخنان او توجه و اهمیتی بود که فهیم دشتی بهعنوان یک روزنامهنگار مستقل به نهادهای مطبوعاتی و تلاش برای ایجاد نهادهای متعدد رسانهای داشت: «فهیم دشتی ضمن انتقاد به حکومت و دولت، معتقد به استقلال روزنامهنگاری از قدرت بود و در این راه در تأسیس و ایجاد 20 نهاد مطبوعتی و رسانهای و جمعکردن همه آنها در زیر چتر اتحادیه روزنامهنگاران افغانستان، کمک فراوانی به آزادی بیان انجام داد. دشتی در شکلگیری نهادهای صنفی روزنامهنگاری و جامعه مدنی نیز نقش کلیدی داشت و بهعنوان رئیس اتحادیه ملی خبرنگاران فعالیت میکرد.
او در پایان افزود: «فهیم دشتی شیفته رسانه و کار در این عرصه بود. او با وجود امیدواریاش در سالهای نخست جمهوریت، با مشاهده افزایش فساد در حکومت و انحراف از مسیر دموکراسی، متوجه شد که افغانستان هر روز از ارزشهای مردمسالاری دورتر میشود. سرانجام با پیوستن به جبهه مقاومت دوم، به یکی از نمادهای ایستادگی در برابر ظلم تبدیل شد و سرود ایستادگیاش را در دره پنجشیر جاودانه کرد. به نماد مقاومت در برابر ظلم تبدیل شد و سرود ایستادگیاش را در دره پنجشیر جاودانه ساخت».احسان شریعتی، استاد فلسفه، دیگر سخنران این برنامه، در ابتدا به اشتراکات تاریخی و فرهنگی جامعه ایران و افغانستان اشاره کرد و سپس به آسیبهایی که به دو ملت افغانستان و ایران از ایدئولوژیهای جدیدی مانند ناسیونالیسم، نژادپرستی و ایدئولوژی خاک و خون وارد شده، اشاره کرد و گفت: این ایدئولوژیها از اروپا برخاست و به کشورهای دیگر نیز سرایت کرد و اکنون فراموش شده که همیشه و در طول تاریخ در این قسمت شرق، ایران در کثرت و تنوع فرهنگ و زبان زیست داشته است و دولتها و سلسلههای پادشاهی گذشته ایران ترکیبی از همین فرهنگهای متنوع و تسامح دینی و مدارای اجتماعی بوده است. به باور احسان شریعتی، ایران و افغانستان بر یک زمینه تاریخی و فرهنگی مشترک به زیست و حیات خود ادامه میدهند و خراسان فرهنگی بزرگ، جبهه متحد مقاومت در برابر مغول در گذشته و طالبان و استبداد دینی کنونی طالبانی است. ازاینرو این تنوع فرهنگی و قومی باید به رسمیت شناخته شود. مشکل جامعه افغانستان استحمار است و نقش قدرتهای خارجی شروط بیرونی و خارجی در این فرایند است. در پنجشیر افغانستان به رهبری آن از طرف احمد شاه مسعود با سابقه فرهنگی و ادبی و هنری ریشهدار جریان داشته و همچنان ادامه دارد.
این نویسنده و فیلسوف معاصر با ذکر این نکته که مسیر آزادی و مردمسالاری با کمک فرهنگ دینی همراه با توسعه آزادی و عدالت هموار خواهد شد، به نقش کنشهای افرادی مانند احمد شاه مسعود و فهیم دشتی در مبارزه با برداشتهای نادرست از دین و فرهنگ اشاره کرد. و گفت: زندگی و کنش افرادی مانند احمد شاه مسعود و فهیم دشتی نشان داد که میتوان با آگاهی و هوشیاری در برابر این کجفهمیها از دین و فرهنگ ایستاد و مقاومت گذشته و کنونی افغانستان نشان داده که میتوان در این مسیر گام برداشت.
ارتباط تصویری سیاره دشتی، همسر فهیم دشتی و فرزندانش ادریس و مروه از تورنتوی کانادا، خواندن شعر و بخشی از کتاب منتشرنشده پدرشان به یاد پدرشان بخش دیگری از این مراسم بود.
سیاره دشتی در چند دقیقه به چگونگی ورود خود به فعالیتهای اجتماعی و مدنی پس از شهادت فهیم دشتی و سختیهایی که در دوران غربت و مهاجرت به پاکستان و آلبانی و سپس کانادا داشته، اشاره کرد و گفت: در یک سال گذشته بنیاد فهیم دشتی توانسته در زمینه تقویت نهاد رسانه و آموزش روزنامهنگاری که مهمترین هدف و کار فهیم دشتی بوده، گامهایی بردارد و در آینده با توان بیشتری این کار را ادامه خواهند داد. همچنین بنیاد دشتی موفق به کسب جایگاه مشورتی سازمان ملل شده است.
در پایان این مراسم لوح تقدیری از طرف انجمن مطالعات فرهنگی ایران به سیاره دشتی، مدیر و بنیانگذار بنیاد فهیم دشتی اهدا شد.
source