ساعت 24 – اگر ارتباطات و رسانه‌های رسمی و موثر و واقعی داشتیم الزامات و ضرورت‌های رویکرد توسعه‌گرا چنان در ذهن و روان جامعه نهادینه می‌شد که کارمان به اینجا نمی‌رسید که مدعیان سیاسی ضدتوسعه پرچمدار امور شوند و رطب و یابس ببافند و کشور را برای دو دهه در رکود و توقف نگهدارند.

کشوری که ۲۵سال پیش سند خوب چشم‌انداز ایران در سال۱۴۰۴ را تصویب و امروز باید به تحقق آن‌ها افتخار می‌کردیم؛ ولی روشن است که به عقب رفته‌ایم. اگر رسانه واقعی داشتیم، ممکن نبود که چنین گزاره‌های ناراحت‌کننده‌ای در مدح فرزند‌آوری گفته شود و کسی هم نباشد که بپرسد چگونه بدون داشتن خانه و شغل سرپرست خانوار، هزینه ۱۰فررند را تامین می‌کند؟

چنین رسانه‌ای فوری گزارشی از این وضعیت می‌داد. آن هم در روزی که آمار روبه‌رشد ترک تحصیل و نیز کودکان کار در کشور خطری جدی برای توسعه و‌ آینده کشور محسوب می‌شود.

اگر رسانه رسمی موثر و آزاد و بازتاب‌دهنده واقعیت بود، هیچ‌گاه ممکن نبود که به وضعیتی دچار شویم که ترامپ از آن سوی دنیا بباید اینجا و حرف‌هایی بزند که ذهن و روان و اعتمادبه‌نفس مردم را دچار خدشه کند و هیچ پاسخ رسمی درخوری هم داده نشود.

اگر رسانه مورد نظر بود، هیچ‌گاه جمعی به نام مجمع تشخیص مصلحت با آن دم و دستگاه عریض و طویل و بودجه فراوان، پس از ۱۵سال متنی را تصویب کند با این شرط که مغایر قوانین و سیاست‌های جاری کشور نباشد! خُب اینکه تصویب نمی‌خواست.

از این موارد فراوان است. پس بهتر است نگاهی به مسئله ارتباطات کنیم که نقص کانونی این ساختار است و‌ توجهی به این حقیقت ندارند که در فقدان رسانه رسمی کارآمد، ذهن و روان مردم را در حال تاثیرپذیری از رسانه‌هایی است که خیری برای ساختار ندارند.

در روز جهانی ارتباطات، اغلب توجه‌ها معطوف به پیشرفت‌های فنی در حوزه مخابرات، فناوری‌های نوین ارتباطی و توسعه زیرساخت‌ها است. ولی ارتباطات را نمی‌توان تنها در چارچوب ابزارها و تکنولوژی‌ها و پدیده‌ای فنی فهمید. ارتباط، یک رابطه کاملاً اجتماعی و فرهنگی است که در بستر قدرت، اعتماد، گفت‌وگو و شفافیت شکل می‌گیرد.

ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که در آن ابزارهای ارتباطی روزبه‌روز گسترش یافته‌اند؛ از اینترنت پرسرعت تا شبکه‌های اجتماعی. بااین‌حال، شکاف ارتباطی میان مردم و نهادهای رسمی، و حتی میان نخبگان اجتماعی‌ نه‌تنها کاهش نیافته، بلکه عمیق‌تر نیز شده است.

این پدیده، نشانه‌ای از یک سوء‌برداشت ساختاری است؛ اینکه ارتباطات را به‌مثابه شیپور می‌بینیم. در نتیجه، توسعه آن را از مسیر سخت‌افزارها و فن‌آوری، و نه اصلاح رویکردهای اجتماعی و سیاسی می‌دانیم. در نظام ارتباطی سالم، رسانه شیپور یکسویه ساختار سیاسی نیست؛ بلکه واسطه‌ای است میان جامعه و حکومت و میان افراد و گروه‌های اجتماعی با یکدیگر. رسانه باید بازتاب‌دهنده واقعیت‌های متنوع اجتماعی باشد، نه ابزاری برای حذف و یکدست‌سازی صداها.

در غیاب فضای رسانه‌ای آزاد، شهروندان به رسانه‌های غیررسمی و منابع غیرقابل راستی‌آزمایی پناه می‌برند؛ نه از سر میل، بلکه به‌دلیل بی‌اعتمادی به رسانه‌های رسمی. این فرآیند، نه‌تنها به تضعیف افکارعمومی منسجم منجر می‌شود، بلکه امنیت ارتباطی را نیز به خطر می‌اندازد.

اصلاح این وضعیت، نه با فیلترینگ و محدودسازی ممکن است و نه با گسترش کنترل‌های سخت‌افزاری. مسیر اصلاح، از پذیرش اصل تنوع و حق نقد آغاز می‌شود.

جامعه‌ای که صداهای گوناگون را برنمی‌تابد، ناگزیر با پژواک‌های اعتراضی و انباشت نارضایتی مواجه خواهد شد. روز جهانی ارتباطات را باید بهانه‌ای برای بازنگری در مفهوم «رابطه حکومت و جامعه» قرار داد. مسئولیت رسانه‌ها، منحصر به اطلاع‌رسانی نیست؛ بلکه بازنمایی جامعه با همه پیچیدگی‌ها و تناقضات آن است.

8م میهن

source

توسط argbod.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *