ساعت 24 – نشست چهارم مذاکرات میان ایران و آمریکا که در عمان برگزار شد، برخلاف فضاسازیهای رسمی و رسانهای، نه آغاز یک بنبست بود و نه پایانِ یک گشایش. این نشست، چنانکه منابع غیررسمی میگویند، صحنهای بود از مجادلات تاکتیکی، عقبنشینیهای هدفمند و چانهزنیهای فشرده با هدف رسیدن به توافقی محدود، اما قابل دوام. آ
نچه در ظاهر خطوط قرمز نامیده میشود، در عمل بیشتر به ابزار معامله شبیه است، و شعارهایی که در بیرون از اتاق مذاکره سر داده میشوند، دقیقاً قرار است امتیاز پشت میز را بالا ببرند. این قاعدهای است آشنا برای دو طرف.
به نظر میرسد آمریکاییها اینبار با موضعی سختگیرانهتر وارد مذاکرات شدند. نه برای اینکه آمادگی جنگ دارند، بلکه برای بالا بردن قیمت توافق. آنها در حالی صحبت از بازگشت ایران به اقتصاد جهانی میکنند که هنوز هیچ آفر مشخص و ملموسی را روی میز نگذاشتهاند. در مقابل، ایران نیز اگرچه از کوتاه آمدن سخن نمیگوید، اما نشانههایی از پذیرش برخی محدودیتهای جدید را بروز داده است؛ البته به شرط حفظ ساختار هستهای و «فرم» فعالیتهای راهبردی خود.
بر پایه شنیدهها، دو طرف در مسیر یک توافق کمدامنه پیش میروند که احتمالاً شامل فریز یا محدودسازی غنیسازی، افزایش راستیآزماییها، و حذف برخی امتیازات بلندمدت برجام خواهد بود. نه خبری از «برجام دو» هست، نه بازگشت کامل به نسخه اصلی توافق ۲۰۱۵. حتی بعید نیست که غروب آفتاب، بهصورت دائمی تمدید شود، بدون آنکه آمریکا متعهد به برداشتن تحریمها شود. این، بیشتر شبیه به توافقی با محدودیتهای سنگینتر برای ایران و تضمینهای حقوقی جدیتر از سوی آمریکا خواهد بود؛ توافقی موقت و شکننده اما همچنان بهتر از هیچ.
گفته میشود تهران دیگر امید چندانی به گشایش فوری ندارد و در حال بررسی سناریوهای جایگزین است، اما این میتواند بخشی از بازی روانی باشد که تهران برای نشان دادن بینیازی به توافق اجرا میکند. در حقیقت، هر دو طرف بیش از آنکه بخواهند شکست بخورند، دنبال توافقی هستند که برای داخل کشورشان قابل توجیه باشد؛ برای ایران، حفظ غرور و دستاورد هستهای؛ برای آمریکا، پیروزی نمادین برای ترامپِ بازگشته به قدرت.
از نظر فنی، آمریکا به دنبال آن است که ایران در وضعیت «فاصله یکساله» برای دستیابی به سلاح هستهای باقی بماند. این هدف از طریق توقف غنیسازی ۶۰ درصد، افزایش تعداد و سطح بازرسیها و حذف امتیازات آتی برجام قابل تحقق است. این مسیر، بهجای برخورد نظامی، به مهار کمهزینهتری منجر میشود که مطلوب دولت ترامپ در وضعیت فعلیست.
ایران نیز با حفظ ظاهر فعالیتهای هستهای، تلاش دارد هزینه عقبنشینی را در جامعه داخلی کاهش دهد؛ چراکه سرمایهگذاری عظیمی در صنعت هستهای کرده که نمیتواند بیدستاورد رها شود.
از اینرو، آنچه در عمان رخ داد، نه جشنِ توافق بود و نه عزای شکست. این مذاکرات بیشتر به یک دوئل شبانه در سکوت میماند؛ بازی با خطوط قرمز متحرک، امتیازهای تعلیقشده، و کارتهایی که هنوز رو نشدهاند. اگرچه طرفین با صدای بلند از شروط حداکثری خود میگویند، اما در خلوت میز مذاکره، شاید از همین حالا به توافق حداقلی رضایت دادهاند.
در پایان میتوان گفت که مذاکرات امروز، نشان داد بازی هنوز ادامه دارد. نه ایران گزینه جنگ را جدی میگیرد، نه آمریکا میخواهد بحران جدیدی را به میراث بحرانهای ترامپ اضافه کند. پس آنچه باقی میماند، مسیری پر دستانداز بهسوی توافقی خاکستریست؛ نه سیاهِ شکست، نه سفید پیروزی.
گروه واتساپیهاما
source