شفقنارسانه- روز شنبه، دور اول مذاکرات ایران و آمریکا با حضور عباس عراقچی نماینده ایران و استیون ویکاف نماینده آمریکا به میزبانی عمان برگزار شد. یکی از مهمترین موضوعاتی که بسیاری از کارشناسان درباره آن نگرانی داشتند، نحوه فعالیت رسانهای ایران در زمینه این مذاکرات بود. اما رسانه های ما تا چه اندازه برای پوشش این مذاکرات آمادگی داشتند و آیا توانستند بر جامعه مخاطب خود اثر بگذارند؟ یک آینده پژوه و کارشناس حوزه رسانه می گوید: در پوشش خبری مذاکرات، دو نگاه کلی و یا دو جریان کلی دیده می شود که یکی جریان اسرائیلی و دیگری جریان مدافع منافع ملی است. جریان اسرائیلی همان جریانی است که هدفش تضعیف ایران است و جریان دیگر به دنبال کاهش فضای تنش، مذاکره برای از بین رفتن منازعه، کاهش تحریم و زمینه سازی برای توسعه ایران است.
امید جهانشاهی پژوهشگر با اشاره به اینکه دو جریان رسانه ای در پوشش مذاکرات وجود دارند، به شفقنا رسانه می گوید: در یک نگاه کلی، در پوشش خبری مذاکرات، دو نگاه کلی و یا دو جریان کلی دیده می شود که نام یکی را جریان اسرائیلی می گذارم و دیگری را جریان مدافع منافع ملی می نامم. جریان اسرائیلی همان جریانی است که هدفش تضعیف ایران است و به دنبال افزایش ناامیدی مردم به اشکال مختلف است، به دنبال عدم مذاکره و بمباران ایران است و مذاکره را اساساً بی فایده و مشکلات را غیر قابل حل توصیف می کند. سعی می کند مذاکره را نوعی شکست و نوعی تسلیم شدن جلوه دهد، آنرا خیانت جلوه می دهد و به دنبال فضای تنش به شیوه های مختلف است و با ایجاد فضای ناامیدی، به دنبال تشدید فشارها و مشکلات اقتصادی است.
این پژوهشگر توضیح می دهد: جریان دیگری هم هست که من اسم آن را دفاع از منافع ملی می گذارم که این جریان به دنبال کاهش فضای تنش، مذاکره برای از بین رفتن منازعه، کاهش تحریم و زمینه سازی برای توسعه ایران با ایجاد شرایطی است که جذب سرمایه گذاری خارجی تسهیل شود، شرایط تجارت خارجی عادی سازی شود و شرایط تولید بیشتر تسهیل شود. این جریان در عرصه های مختلف به دنبال کاهش تنش و آماده سازی فضا برای حرکت به سمت توسعه است. در چارچوب این دو جریان و این دو نگاه است که ما تحلیل های مختلف مرتبط با مذاکرات را می توانیم دسته بندی و ارزیابی کنیم. قبل از مذاکره جریان اسرائیلی به دنبال این خط خبری بود که مذاکره تحت شرایط تهدید و ترس است و این یک شکست برای جمهوری اسلامی است، یا پذیرش مذاکره به معنای عقب نشینی جمهوری اسلامی است، یا جمهوری اسلامی اساساً مخالف هرگونه مذاکره است و این برایش جام زهر است و به اشکال و شیوه های مختلف می کوشید القا کند که نوعی فضای ضد مذاکره برای ناامیدی جامعه ایجاد شود.
جهانشاهی می گوید: در اینجا باید به اهمیت لابی گری در سیاست امریکا اشاره کنیم. در واقع لابی اسرائیل در امریکا می کوشد تا علیه مذاکره و امکان کاهش منازعه و به نفع جنگ و بمباران زمینه سازی و فعالیت کند. فعالیت رسانه ای و لابی گری سیاسی همدیگر را تکمیل و کمک می کنند. فضا سازی رسانه ای با انتشار اخباری مثل تلاش ایران برای ترور ترامپ، و یا معرفی کردن ایران به عنوان عامل پشتیبان و هدایت گر عملیات هفتم اکتبر در اسراییل و خبرهایی از این قبیل در واقع فضاسازی و زمینه سازی رسانه ای برای پیشبرد لابی گری های سیاسی اسراییل علیه ایران بودند که تلاش می کردند امریکا به سمت حمایت از بمباران و جنگ برود.
جهانشاهی می گوید: یکی دیگر از ویژگی های پوشش رسانه ای جریان اسرائیلی این بود که ایران با مذاکره کردن به سمت لیبی شدن خواهد رفت و اگر مذاکره نکند به سمت سوریه شدن می رود که در واقع این هم سخن کاملا نادرست و اشتباهی است و بخشی دیگر از فضاسازی رسانه ای جریان اسرائیلی است؛ چرا که نه در ایران کسی مثل قذافی حکومت می کند و نه ساختار سیاسی ایران شباهتی با لیبی دارد و اصلاً جامعه ایرانی از هیچ منظری قابل قیاس با جامعه لیبی نیست. اما می خواستند با این ترفند و جنگ روانی، مذاکره کردن را نوعی شکست جلوه دهند و به حاشیه ببرند.
این پژوهشگر با اشاره به فضای حاکم بر شبکه های اجتماعی بعد از مذاکرات روز شنبه بیان می کند: داده کاوی ها نشان داده است بعد از مذاکرات روز شنبه، حجم توئیت ها در مورد موفق بودن مذاکرات و خوشبینی در مورد آن، زیاد و قابل توجه نبوده است. این به نظرم به این برمی گردد که جامعه فعالان سیاسی ایرانی که فضای توئیتر بخشی از آنها را نمایندگی می کند و توجه های روز را نشان می دهد، هنوز به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیست و منتظر جلو رفتن مذاکرات است اما به نظرم فضای عمومی جامعه راضی و خوشبین است و منتظر خبرهای خوب است تا گشایشی در اقتصاد بشود. فارغ از جنگ روانی و جنگ نمادینی که در فضای رسانه ای برای حاکم کردن یک تعریف از مردم و یک تصویر از خواست مردم وجود دارد و هر جریانی سعی می کند این تعریف و این تصویر را به نفع خودش مصادره کند، به نظر می رسد آنچه بیش از هر چیز برای مردم مهم است، زندگی کردن است و گشایش هایی برای کاهش فشار اقتصادی اجتماعی و بهتر شدن شرایط زندگی و کسب و کار برای مردم مسئله است و به همین دلیل مردم دنبال این هستند که به این مذاکرات خوش بین باشند.
جهانشاهی پیشنهاد می دهد: وظیفه رسانه ها در این مقطع زنده نگه داشتن امید است. در عین حال باید توجه داشت که در این دام نیافتیم که انتظارات مردم را از مذاکرات بالا ببریم که باعث سرخوردگی و ناامیدی خواهد شد. یادمان باشد اسرائیل همچنان به شیوه های مختلف دنبال این است که مذاکره کاملاً بی فایده است و به معنای عقب نشینی و شکست جمهوری اسلامی است اما جریان مدافع منافع ملی کاملاً باید در تضاد با این خط خبری یادآوری کند که ایران از ابتدا هم موضع سخت و تند در مقابل تهدید ترامپ داشت و ایران هیچگاه نگفته است مذاکره به طور مطلق غیر ممکن است.
جهانشاهی با اشاره به اهمیت اعتماد سیاسی در جامعه می گوید: یکی از عواملی که در همه مسائل و جنبه های سیاسی مهم و به نوعی تاثیرگذار است اعتماد سیاسی مردم است. این بسیار مهم است که اعتماد به نهادها و شخصیت های سیاسی در جامعه بالا باشد. افزایش اعتماد سیاسی به عوامل مختلفی بستگی دارد. نکته ای که در اینجا با توجه به اهمیت شعار سال می خواهم عرض کنم این است که یکی از پیش شرط های اعتماد سیاسی، سهیم کردن مردم در فرهنگ، سیاست و اقتصاد است. کمک به رشد نهادهای مدنی و سهیم کردن بیشتر مردم در اقتصاد از جمله مهمترین شرایط و بسترهای لازم برای افزایش اعتماد سیاسی است. بهبود شرایط کسب و کار و بهبود شرایط سرمایه گذاری در تولید و به عبارت دقیقتر بهبود شرایط فعالیت بخش خصوصی به معنا و در واقع همراه است با بهبود شرایط حضور و بازیگری مردم در نهادهای مدنی و فعالیت های اجتماعی سیاسی و این از جمله شرایط لازم برای اعتماد سیاسی خوب و بالا در جامعه است. زمینه های اقتصادی و اجتماعی که امکان سرمایه گذاری مردم در تولید را تشویق و تسهیل می کنند، برای افزایش اعتماد سیاسی هم لازم هستند. نکته کلیدی در اینجا بازیگری مردم است. هر چه مردم بیشتر در اقتصاد و سیاست بازیگر باشند، یعنی امید و اعتماد در جامعه بیشتر است و مردم به اصطلاح بیشتر پشت حکومت هستند.
او بیان می کند: باید مراقب باشیم که جریان اسرائیلی به دنبال کاهش اعتماد سیاسی و ایجاد تنش و ناامیدی در کشور است و به هر طریقی آنرا دنبال می کند، مثل نحوه پوشش تنش آبی دو استان و نحوه پوشش تنش قومی در منطقه و شهری که ظرفیت تنش در آن وجود دارد، و همچنین با غیر قابل حل توصیف کردن زنجیر تحریم ها و بهرحال از هر چیزی برای ایجاد تنش و بی اعتمادی و ناامیدی استفاده می کنند. اما رسانه های داخلی که متعلق به جریان منافع ملی هستند ویژگی شان تنش زدایی در عرصه های مختلف داخلی و بین المللی و امیدآفرینی برای امکان توسعه ایران است و این را در نحوه پوشش مذاکرات هم باید ببینیم که البته به معنای گره زدن همه چیز به یک نتیجه خاص از مذاکرات نیست.
source