ساعت 24 یک استاد اقتصاد گفت وی در پاسخ به این پرسش که آیا نرخهای فعلی ارز با واقعیت اقتصادی ایران تطابق دارد، گفت: اگر نقدینگی موجود و نرخ برابری قدرت خرید (PPP یا همان Purchasing power parity) را در نظر بگیریم، ارزش دلار زیر ۸۰ تا ۹۰ هزار تومان نخواهد بود. اما مسئله اینجاست که نرخ واقعی ارز با ارزش آن لزوماً یکی نیست. قیمت یا نرخی واقعی همان نرخی است که بازار تعیین میکند و هرکسی غیر از این بگوید، دچار تفکر اقتصادی کمونیستی است.
پرویزیان ادامه داد: این تفکر در نهایت به اینجا ختم میشود که یک طرف مدعی است نرخ ارز باید بر اساس نظر و تعیین او باشد و در عمل شاهد همان رویکردی هستیم که هماکنون نیز اجرا میشود. این در حالی است که نرخ واقعی ارز همان است که در بازار شکل میگیرد. به بیان دیگر، نرخ حقیقی در ذات خود همان نرخ بازار است.
پرویزیان گفت: به علت همین تفاوت قیمت با ارزش است که ما شاهد نوسانات قیمتی در حول ارزش هستیم که انتظارات منفی و بدبینی قیمت را بالا و خوشبینیها قیمت را به پایینتر از ارزش آن سوق میدهد.
او در همین راستا با تاکید بر تفاوت بین نرخ واقعی بازار و نرخ متناسب با واقعیات اقتصاد ایران و ارزش دلار گفت: این اشتباه است که بگوییم نرخ بازار واقعی نیست. سوال درست این است که آیا نرخ واقعی (نرخ بازار) با شرایط اقتصادی ما همخوانی دارد یا خیر؟ باید این سوال را پرسید و به دنبال پاسخ این سوال بود، نه اینکه نرخ بازار را نرخ واقعی ندانیم.
نایبرئیس انجمن اقتصاد ایران در ادامه گفت برای پاسخ به این پرسش که آیا نرخ فعلی بازار با واقعیتهای اقتصادی کشور همخوانی دارد یا خیر، لازم است به این نکته توجه کنیم که حجم نقدینگی موجود در اقتصاد ایران، ارزش واقعی پول ملی را در مقایسه با معیارهای جهانی – به ویژه طلا و دلار به عنوان شاخصهای بینالمللی – تعیین میکند.
به گفته این استاد دانشگاه، با توجه به این شاخصها، نرخ فعلی بازار (۸۰ تا ۹۰ هزار تومان) بازتابی از شرایط واقعی اقتصاد کشور است و با حجم عظیم نقدینگی موجود که از مرز ۱۰ تریلیون تومان گذشته، انتظار برای دلار ۳۰ یا ۴۰ هزار تومانی غیرواقعبینانه است.
حتی اگر همهچیز حل شود، باز هم مشکلات بنیادی اقتصاد ایران پابرجاست
پرویزیان با بیان اینکه حتی با فرض یک توافق همهجانبه سیاسی نیز، مشکلات ساختاری اقتصاد ایران یکشبه حل نمیشود، گفت: فرض کنیم همین فردا آقای ترامپ بیاید درکه و با رئیسجمهور ما دیزی بخورد! آیا ناترازی انرژی ما حل میشود؟ حداقل پنج سال طول میکشد تا نیروگاهها و زیرساختهای کشور به روزرسانی و ساخته و مشکلات کسری برق و گاز ما حل شوند.
او افزود: آیا صرفاً با یک توافق بینالمللی یا انجام مذاکرات، حجم عظیم نقدینگی تزریق شده به اقتصاد در سالهای اخیر به سرعت از چرخه اقتصادی خارج میشود؟ آیا کسری بودجه ساختاری کشور مرتفع خواهد شد؟ آیا مشکل بهرهوری پایین دستگاههای دولتی و نهادهای عمومی حل خواهد گردید؟
وی در ادامه طرح مسائلی از این دست افزود: آیا این حجم از دانشگاههای کمبازده ما با یک توافق اصلاح میشوند؟ خیر. برای درک بهتر این مسئله، مقایسهای گویا وجود دارد: کشور چین با جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر، دارای حدود ۱۲۰۰ دانشگاه است، در حالی که ایران با جمعیت ۹۰ میلیونی، نزدیک به ۲۰۰ دانشگاه بیشتر از چین دارد. این مقایسه نشاندهنده برخی ناهماهنگیها در تخصیص منابع است.
source